برای فرزندان‌مان الگوهای خوبی باشیم

به همین دلیل هم هست که اگر می‌خواهیم فرزندان ما رفتار درستی داشته باشند بیش از آنها و پیش از آن‌که بخواهیم از فرزندان‌مان انتظار داشته باشیم، باید رفتارهای خودمان را اصلاح کنیم تا الگوی مناسبی برای فرزندان‌مان باشیم. درعین‌حال اما محیط‌های اجتماعی و رسانه‌ها هم می‌توانند اثرگذاری زیادی روی شکل انگاره‌های ذهنی و شکل‌گیری نظام باورهای افراد داشته باشند اما اگر ساختار این نظام در دوران کودکی و در کانون خانواده به‌درستی شکل گرفته باشد، اثرپذیری آنها از گروه همسالان، رسانه‌ها و محیط‌های اجتماعی کاهش می‌یابد.
با چنین پیش‌فرضی اگر نگاهی به وضعیت کنونی جامعه بیندازیم می‌توانیم متوجه شویم بخشی از چالش‌های موجود در جامعه اعم از وضعیت پوشش یا حجاب و همچنین آمار افزایشی گرایش به جراحی‌های زیبایی هم خیلی وقت‌ها ریشه در خانواده دارد. وقتی دختربچه‌ای بزرگ‌ترین دغدغه مادرش را ترمیم ناخن یا آرایش و انجام عمل‌های زیبایی می‌بیند و درک می‌کند بر مبنای همین درک، زیبایی‌های ظاهری به اولویت ذهنی‌اش تبدیل شده و برایش ارزش می‌شود. بر این اساس هم تصمیم می‌گیرد تا به هر قیمتی شده به این ارزش دست یافته و چهره‌اش را بر مبنای استانداردهای زیبایی ارائه‌شده از سوی سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها طراحی کند. همچنان‌که با گرایش مردان به جراحی‌های زیبایی یا استفاده از مکمل‌ها و داروهای هورمونی برای رسیدن به استانداردهای خاصی از زیبایی اندام مواجهیم که گاهی اوقات برای‌شان گران تمام شده و حتی به قیمت از دست رفتن سلامتی و جان‌شان تمام می‌شود. بر این اساس اگر می‌خواهیم آمار جراحی‌های زیبایی در کشورمان کاهش یابد یا به وضعیت مناسبی از پوشش دست یابیم باید از درون خانواده و از دوران کودکی برنامه‌ریزی داشته باشیم.