خانوادهها از زمانی که فرزندان و حتی نوههایشان پا به مدرسه میگذارند تا زمانی که درسشان ۱۲ سال بعد تمام میشود، خواهناخواه با این وزارتخانه مربوط و مرتبطند. دلیل این حجم گسترده نیروهای انسانی و منابع مادی در آموزش و پرورش همین است. البته همین اهمیت و بزرگی بلای جان آموزش و پرورش هم شده است چرا که عملا همه وقت و همت این وزارتخانه در این صرف میشود که امور جاری انجام شود و معلمان کارشان را بکنند و حقوقشان را بگیرند. زیاد فرصتی برای آیندهپژوهی، برنامهریزی و استفاده بهینه از ظرفیتها و فرصتها وجود ندارد. حتی فرصت اینکه به عقب برگردیم و کارهای خوب و مؤثر را ارزیابی کنیم و زمینههایی برای تکرارشان، فراهم نیست. زمانی وزارت آموزش و پرورش یکی از نهادهای مهم و مؤثر در عرصه ادبیات و دیگر هنرهای کشور بود. از زمانی صحبت میکنم که نهادی به نام امور تربیتی هنوز وجود داشت و در یک گستره بزرگ و سراسری در سطح کشور به فعالیت فرهنگی و پرورشی مشغول بود. در این ساختار، مسابقات فرهنگی و هنری دانشآموزان سراسر کشور طراحی شده بود که در رشتههای متعدد و مختلف برگزار میشد. معلمان پرورشی در سطح مدارس، دانشآموزان بااستعداد را شناسایی میکردند و در مرحله مقدماتی که مرحله نواحی بود، شرکت میدادند. برگزیدگان وارد رقابت در سطح شهرستان، استان و کشوری میشدند.
در مرحله کشوری هم برگزیدگان استانهای سراسر کشور در اردوگاه رامسر چند روزی در کنار هم حضور داشتند. در کلاسها و جلسات آموزشی و نقد شعر شرکت میکردند و با یکدیگر آشنا میشدند. بعد از آن برگزیدگان دختر و پسر در یکی از شهرهای کشور حضور پیدا میکردند و در آنجا نیز شعرخوانی و جلسات آموزشی برقرار بود. در طول سال هم آموزش و پرورش با برگزاری جلسات نقد و بررسی شعر و دعوت از استادان و شاعران شاخص و برگزاری کلاس برای دانشآموزان، سعی در ارتقای سطح ادبی آنان داشت. به این ترتیب اولا آموزش و پرورش یک بانک اطلاعاتی بهروز و بزرگ درباره دانشآموزانی داشت که در رشتههای مختلف فرهنگی و هنری دارای توانایی و استعداد بودند. ثانیا سعی میکرد در حد مقدورات خود آنان را با آموزشهای لازم و بهروز آشنا کند.
در آن زمان امکانات آموزش از راه دور، شبکههای اجتماعی اینترنتی و بسترهای پخش فیلم فراهم نبود برای همین جمع کردن این همه نیروی بااستعداد پراکنده، بسیار سخت بود اما انجام میشد. امروز با وجود داشتن بسترهای آمادهای مانند شبکه شاد، راه برای برگزاری جلسات، آموزش و آشناکردن شاعران دانشآموز با مشکلات و ایرادات آثارشان، بسیار فراهمتر است اما نکته اصلی اینکه آن اراده پیشین در آموزش و پرورش نیست. حتی اگر علاقه و ارادهاش هم وجود داشته باشد، این اراده به نتیجه ملموس و عملی منجر نشده است. در سالهای دهه ۷۰ و ۸۰، فعالیت آموزش و پرورش در حوزه پرورش کاملا ملموس و نتیجهبخش بود. نتیجه فعالیتهای این وزارتخانه در آن دههها، نسلی از شاعران و داستاننویسان و فعالان عرصههای مختلف هنری است که امروز به هنرمندانی تأثیرگذار در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری تبدیل شدهاند. شاید بد نباشد مسئولان وزارتخانه به آرشیوهای گذشته رجوع کنند و تاریخچه فعالیتهای مؤثر امور تربیتی بهخصوص در تأسیس کانونهای شاعران و نویسندگان در آموزش و پرورش استانهای کشور را مرور کنند تا حداقل به تقلید از گذشتگان، کار مفیدی انجام دهند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد