پیوند تجزیه طلبان و گروههای تروریستی
به گزارش جامجم آنلاین، نگاهی به عملكرد خشونت طلبانه حركه النضال در كنار سایر جریانهای تجزیه طلب نشان میدهد كه آنها با كسب حمایتهای مادی و معنوی برخی از كشورهای عربی و غربی و با طرح ادعاهای قومیت گرایانه و به دروغ شعار حمایت از مردم عرب خوزستان را میدادند اما برای رسیدن به اهدافشان از هیچ اقدامات خشونت طلبانهای فروگذار نبودند.
حركه النضال العربی لتحریرالاحواز یا جنبش عربی آزادیبخش اهواز از جمله گروههای تجزیه طلبی هستند كه در خشونت ورزی از دیگر جریانهای قومیت گرا پیشی گرفته بودند.
این گروهك تروریستی در كنار شاخه نظامی آن موسوم به محیالدین آلناصر، از میانه سال1376 و با هدف مقابله با جمهوری اسلامی و تجزیه خوزستان پا گرفت. پیشینه این جریان در كنار دیگر گروههای تجزیه طلب به زمان فعالیت جبهه التحریر در پیش از انقلاب برمی گردد.
در سال 1324 به تشویق «لرد چارلز تران» رئیس اینتلیجنت سرویس خاورمیانه، جنبش ناسیونالیست عرب، جبهه التحریر خوزستان، فدائیان خلق عرب، حزب كارگران عرب شكل گرفتند، این گروهها در مقاطع مختلف تاریخی و همچنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 به نشر عقاید و اهداف خود پرداخته و اقداماتی را با هدایت رژیم بعث عراق به صورت انفجار، خرابكاری و بمبگذاری در خطوط لوله گاز و نفت، ایستگاههای راهآهن، پلها، مراكز اداری و آموزشی و قضایی انجام میدادند.
موج عربی دخالت در امور خوزستان و تحریك اعراب این نواحی به جدا شدن از ایران، از سال 1340 (1961) در پس اوج گیری حركتهای ناسیونالیستی و استقلال طلبانه جهان سوم به خصوص با توجه به نهضتی كه جمال عبدالناصر در مصر رهبری آن را بر عهده داشت، شكل گرفت.
از آن جمله تشكلی كه مدتی بعد با نام جبهه التحریر، جبهه آزادی بخش خوزستان ایجاد شد و به فعالیتهای تجزیه طلبانه و تحركات قومی پرداخت. پس از توافق سال 1975الجزایر، رژیم بعث تعدادی از عناصر جبهه را به رژیم شاه تحویل داد كه برخی اعدام شدند و برخی به زندانهای طولانی مدت محكوم گردیدند.
بعد از انعقاد قرارداد 1975 الجزایر بین ایران و عراق، این جبهه به لیبی رفت ولی با این وجود، عراق همچنان برای حفظ و بقای چنین گروهی تلاش میكرد تا در موقع مقتضی از آن استفاده كند. با پیروزی انقلاب اسلامی، خوزستان نیز همچون اكثر مناطق مرزی كشور دستخوش تحولات و دگرگونیهایی شد.
اعراب ساكن خوزستان كه حضوری مستمر و فعال در پیروزی انقلاب اسلامی داشته و با شركت در تظاهرات و اعتصابات عمومی علیه شاه – خصوصاً اعتصابات كارگران صنعت نفت - نقش مؤثری در فلج ساختن اقتصاد رژیم پهلوی نقش آفرین بودند بعد از پیروزی انقلاب با غائله جدیدی در این استان بویژه شهر خرمشهر موجه شدند.
برخی از عناصر تجزیه طلب وابسته به جبهه التحریر علم مخالفت با انقلاب را برداشتند و شعار مبارزه برای رفع تبعیض را سر دادند. كم كم تنش در خرمشهر بالا گرفت و البته رژیم بعثی عراق هم در تشدید این غائله بیتاثیر نبود. با این وصف، حضور فعالانه اقشار مختلف استان خوزستان كه دل در گرو انقلاب اسلامی داده بودند و همچنین تلاشهای نیروهای بسیجی باعث شد كه تنشها بخوابد.
تجزیه طلبان اگرچه كه در رسیدن به اهداف خود ناكام ماندند اما همچنان به تحركات آشوب طلبانه خود ادامه دادند و حتی بعد از وقوع جنگ تحمیلی در قالب ستون پنجم عراق به ایفای نقش میپرداختند و بخشی از آنها هم به عراق رفتند و تحت حمایت بعثیها در آنجا مستقر شدند و آشكارا شیوه مسلحانه و تروریستی را برگزیدند. در نژاد پرستی این جریان ضد مردمی همین بس كه از ایدههایی مثل ادامه مبارزه مسلحانه تا نابودی غیر عرب ها، جدا كردن استانهای خوزستان، بوشهر و هرمزگان از ایران و انضمام جزایر سه گانه ابوموسی و تنب بزرگ و كوچك به خاك كشورهای عربی و جایگزینی نام جعلی به جای خلیج فارس حمایت میكردند.
حركه النضال در پیوند با چنین افكار نژادپرستانهای فعالیت خود را از دهه 80 شروع كرد و در حالی كه جمهوری اسلامی را به رفتارهای فاشیستی متهم میكرد اما از هیچ اقدام خشونت طلبانه علیه مردم خوزستان چشم پوشی نمیكرد.
اقدامات تروریستی حركه النضال
این تشكیلات از بدو تأسیس تا خرداد 1384 اقدام به جذب و آموزش بیش از سی نفر از عناصر دارای تفكرات تجزیهطلبانه و مساعد انجام اقدامات عملیاتی برای وارد شدن به فاز نظامی و... كرد.
مهمترین اقدام تروریستی این جریان در این سال شروع سلسلهای بمب گذاریها در اهواز بود. این گروه با بیرحمی تمام، از این جنایات از جمله بمبگذاری در فرمانداری اهواز كه به شهادت بیش از ۱۱ تن و زخمیشدن بیش از ۸۷ تن از هممیهنانمان انجامید و بمبگذاری در ساختمان منابع طبیعی اهواز فیلمبرداری كرده و در اینترنت منتشر كردند.
تشكیلات تروریستی مذكور اقدام به بمبگذاری در فرمانداری اهواز، سازمان مدیریتوبرنامهریزی، سازمان مسكنوشهرسازی، شركت طرح توسعه نیشكر خوزستان، چاه شماره 179 نفت، دو محل از خطوط لوله ورودی و خروجی منتهی به چاه 179، خطوط لوله نفت آبادان را به ترتیب در 10شهریور1384 و 7آبان1384، ادارهكل منابع طبیعی استان خوزستان، بانك سامان منطقه كیانپارس، شركت توسعه نیشكر و صنایع جانبی استان، فرمانداریهای آبادان و دزفول كردند. در اثر این عملیاتها تعداد 14 نفر از هموطنان مظلوم و بیگناه شهید و بیش از 150 نفر نیز زخمی شدند و خسارات مالی بسیار هنگفتی نیز به اماكن دولتی و خصوصی وارد شد.
از دیگر جنایات این گروه بمبگذاری ۲۳ مهر در خیابان نادری در ماه رمضان و در شلوغترین زمان ممكن، ساعتی پیش از اذان مغرب، بود كه به كشتهشدن ۶ نفر و مجروح شدن بیش از ۱۰۰ تن انجامید. اوج بیشرمی و بیرحمی این گروه آنجا بود كه ابتدا یك بمب صوتی و هنگامی كه مردم در محل جمع شدند بمب اصلی منفجر شد. در بین كشتهشدگان و زخمیها تعداد زیادی عرب نیز وجود داشت! علی عفراوی متهم اصلی این بمبگذاریها در اعترافاتش كه از تلویزیون خوزستان پخش شد، ارتباط با طاهر آلنعمه در كانادا، موسوی در حزب النهضه و ابوبشار، محمود احمد، رئیس جبهه دموكراتیك خلق عرب در انگلیس را عامل تحریك به انجام این جنایات تروریستی دانسته بود.
پس از انجام این عملیاتهای تروریستی با اقدامات نیروهای امنیتی تعدادی از اعضای این گروه بازداشت شدند و 7 نفر از اعضای اصلی آن به نامهای حبیب نبگان، احمد نیسی، هانی نیسی، حاتم نیسی، یعقوب نیسی، عادل نیسی، حبیب فرجالله چعب به خارج از كشور متواری و در كشورهای هلند، دانمارك و سوئد مستقر شدند.
از آخرین اقدامات تروریستی این گروه، حركتی بود كه در 31 شهریور 1397 انجام شد. در جریان رژه نیروهای مسلح به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس در اهواز، بعد از 30 دقیقه از شروع مراسم، 4 تروریست مسلح از پارك پشت جایگاه، مردم و نیروهای در حال رژه را به رگبار بستند كه متاسفانه چند تن از هموطنان، از جمله چند تن از نیروهای ارتش و سپاه به شهادت رسیده و تعدادی دیگر نیز مجروح شدند.
غرب حامی همیشگی تروریست ها
اروپاییها به طور معمول ادعاهای پرطمطراقی درباره حمایت از حقوق بشر دارند اما به طور معمول این شعارهای پر رنگ و لعابشان در مواجه با جمهوری اسلامی ایران با تبصره ها، تفسیرها و برداشتهایی دلبخواه همراه است. آنها با وجود آنكه، در ظاهر هر نوع حركت تروریستی را محكوم میكنند اما در عمل به پناهگاهی امن برای تروریستها تبدیل شدهاند.
سوئد یكی از این كشورها است كه محلی برای تجمع برخی از تشكلهای تجزیهطلب و چهرههای سیاسی فعال این جریان از جمله حبیب فرجالله چعب عضو تشكل تروریستی حركه النضال و علی بوعذار از عوامل بمبگذاریهای صوتی در استان و پیروز فرحانی، نصر دراجی شده بود.
از سال 1384 تاكنون هم كشور دانمارك یكی از پناهگاهها و مأمن امن تشكلهای تجزیهطلب بوده است. این كشور مهمترین محل تردد تشكیلات تروریستی حركه النضال العربی لتحریر الاهواز، عامل بمبگذاریهای سال 1384 استان خوزستان، میباشد كه مدیریت یك سایت اینترنتی خلق عربی را در این كشور بر عهده دارد.
حبیب نبگان سركرده تشكیلات تروریستی حركه النضال العربی لتحریر الاهواز، یعقوب نیسی از اعضای این تشكل و كاظم مجدم از عناصر فكری جریان تجزیهطلب و... از شاخصترین افرادی هستند كه توانستهاند از كشور یاد شده پناهندگی سیاسی اخذ نمایند. سایت اینترنتی و شبكه ماهوارهای احوازنا و وبلاگ كاظم مجدم از این كشور تغذیه شده و با استفاده از فضای مجازی این كشور برنامههای خود را بدون مانع پیش میبردند.
برخی از كشورهای عربی هم محلی برای رفت و آمد گروههای تجزیه طلب بودند. در مقطعی تعدادی از این افراد از جمله حبیب نبگان سركرده حركه النضال العربی لتحریر الاهواز، با نام مستعار ابوایاد و احمد نیسی با نام مستعار ابوناهض اهوازی، به اتفاق برخی از افراد قومگرای كشورهای الجزایر، بحرین،یمن، عراق، مغرب، سوریه و... ضمن حضور در یكی از كشورهای عربی در نوزدهمین اجلاس كنفرانس قومی عربی شركت فعال داشتهاند. در حاشیه این كنفرانس حبیب نبگان ایراد سخنرانی در خصوص قضیه اهواز كرده بود.
تشكیلات و ساختار
تا مدت ها حبیب نبگان مسوولیت حركه النضال را به عهده داشت و به همراه یعقوب نیسی معروف به یعقوب حر التستری سخنگو و مسوول این گروهك و ناصبر نبگان یا ناصر حبر و حبیب فرج الله چعب معروف به حبیب اسیود معاونش اقدامات تروریستی را دنبال میكرد.
نگاهی به زندگی حبیب نبگان تا پیش از فرار از كشور نشان میدهد كه وی سابقهای مملو از شرارت در اواسط دهه 80 داشته و در پیشینه او چند مورد اقدام به بمبگذاری دیده میشود. غیر از ترور كه منجر به صدمه و شهادت چندی از هموطنانمان شده بود، اقداماتی از قبیل سرقت برای تأمین مالی گروهك تروریستی نیز در كارنامه این تروریست دیده میشود.
وی پس از فرار از كشور نیز در هدایت و تحریك عوامل داخل كشور اقدام كرده و از آنجا برای طراحی اقدامات تروریستی كه منجر به شهادت هموطنانمان شد، فعالیت كرده است.
نبگان در خارج از كشور با پوشش حقوق بشر فعالیتهایش را ادامه میداد كه از جمله اقدامات شاخص وی دیدارش با احمد شهید گزارشگر ویژه وقت شورای حقوق بشر سازمان ملل در موضوع ایران بوده است. وی نیز مانند دیگر عناصر ضد انقلاب از جمله منابع اطلاعاتی احمد شهید بوده و اطلاعاتی غلط و غیرواقعی برای درج در گزارشات حقوق بشری علیه ایران ارائه داده است.
با این وصف، بروز اختلاف در بین اعضای این گروه تروریستی باعث شد كه روند مدیریت این جریان تغییر پیدا كند. بویژه آنكه بعد از افشای اسناد و مدارك معتبر درباره اقدامات این گروهك، دولت دانمارك نسبت به حضور این افراد در خاك این كشور احساس خطر كرد و دادستان عمومی دانمارك در 15 آوریل 2021، اعلام كرد سه عضو «جنبش مبارزه عربی برای آزادی اهواز» معروف به «النضال»، یك را به اتهام «حمایت از فعالیتهای تروریستی» در ایران، محاكمه میكند.
حبیب نبگان، رئیس این سازمان، و برادرش ناصر نبگان، به همراه یعقوب نیسی، كه در 2 فوریه 2020 توسط پلیس دانمارك بازداشت شدند و دادگاه روسكیلد دانمارك آنها را به جرم برنامه ریزی برای انجام اقدامات تروریستی و حمایت از تروریسم، به ۱۲ سال زندان محكوم كرد؛ نكته قابل تامل اینكه، یعقوب نیسی، سخنگوی این گروه در آن زمان در مقام دفاع از عملكرد این گروه تروریستی به رسانهها گفت: این جنبش مسوولیت این حمله مسلحانه را بر عهده نمیگیرد، ولی آن را یك عمل مشروع میداند.
دستگیری اسیود و سیر پرونده قضایی او
حبیب اسیود كه بعد از نبود حبیب نبگان مسوولیت این گروهك تروریستی را به عهده گرفته بود در آبان ۱۳۹۹ توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) در كشور تركیه دستگیر شد و از طریق مرز آذربایجان غربی به ایران منتقل شد.
وی در جریان پج جلسه رسیدگی به اتهاماتش در دادگاه در سالهای 1400 و 1401 اعترافات مهمی كرد و به صراحت از طراحی عملیاتهای تروریستی علیه ایران در كشورهای غربی مثل سوئد و تحت حمایت قرار گرفتن زیر چتر امنیتی سرویس جاسوسی این كشور موسوم به ساپو سخن گفت و از ارتباط خود با سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی موساد و سازمان سیا پرده برداشت.
بعد از صدور رای دادگاه بدوی و تجدید نظر، پرونده او پس از فرجام خواهی وكلای متهم در دیوان عالی كشور مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت در 21 اسفند 1401دیوان عالی كشور اعلام كرد: رای دادگاه با توجه به اوراق پرونده و استدلال قضات شعبه منطبق با موازین قانونی و شرعی صادر شده است و اعمال ارتكابی محكوم علیه با بزه سردستگی گروه باغی موضوع مواد ۱۳۰ و ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی انطباق دارد؛ علیهذا به استناد بند الف ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی كیفری دادنامه فرجام خواسته تأیید و ابرام میشود.
این حكم صبح امروز به به دار مجازات آویخته شدن حبیب اسیود اجرا شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد