افشین ۳۰ساله هم معتادی بود که به امید رهایی از اعتیاد به یکی از این کمپها رفت اما در آنجا به قتل رسید. به دلیل اینکه مادر افشین محجور بود، معاون اول قوه قضاییه از طرف مادر او برای متهمان پرونده درخواست قصاص کرد و آنها با رهایی از مرگ به دیه محکوم شدند. این پرونده سه سال بعد از جنایت، با درخواست متهمان برای قسطی کردن دیه دوباره در دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد.
سکانس اول
قتل
شامگاه یکشنبه ۱۵ تیر سال ۱۳۹۹ مأموران کلانتری۱۴۳ امامزاده داوود با قاضی کشیک جنایی تهران تماس گرفتند و خبر از قتل مردی ۳۱ساله در کمپ ترک اعتیاد دادند. بهدنبال این تماس، قاضی جنایی تهران همراه اکیپی از مأموران تجسس پلیس آگاهی، راهی محل حادثه در شمالغرب پایتخت شدند. قربانی مردی ۳۱ساله و معتاد به موادمخدر بود. آثار شکنجه و ضرب و جرح روی بدن مقتول دیده میشد و نشان میداد که وی در درگیری و زیر شکنجههای هولناک جانش را از دست داده است. یافتههای تیم جنایی نشان میداد که زمان زیادی از بستری شدن و درنهایت مرگ جوان معتاد در این کمپ نمیگذرد و آنطور که کارآگاهان متوجه شدند، وی بامداد ۱۳تیر برای ترک اعتیاد به کمپ منتقل شده بود. در ادامه تحقیقات مشخص شد که گردانندگان این کمپ دو برادر هستند. یکی از آنها پیش از این به موادمخدر اعتیاد داشته که ترک کرده و با کمک برادرش این کمپ را دایر کرده است. ماموران با بررسی کمپ، فقط توانستند فیلم یکی از دوربینهای مداربسته را بهدست بیاورند. سایر فیلمها از بین رفته بود. فیلم دوربین مداربسته نشان میداد مدیر کمپ و پنج مرد دیگر افشین را به طرز وحشیانهای شکنجه داده، او را کتک زده و موجب مرگ او شدهاند. یکی از معتادان در بازجوییها گفت: مقتول را تازه به کمپ آورده بودند و او داد و فریاد راه انداخته بود. میگفت نمیخواهد در کمپ باشد که با دستور مسئولان کمپ او را کتک زدیم. با شلنگ و لوله پلیکا. البته یکی از برادرها بود که با لوله پلیکا ضرباتی به مقتول زد. سه ساعت او را زدیم و بعد زیر شکنجهها حالش بد شد. وقتی دو برادر دیدند حال مرد معتاد وخیم است از ما خواستند او را به حمام ببریم تا حالش بهبود یابد. بعد او را به اتاق مدیر کمپ بردیم که ناگهان از حال رفت و متوجه شدیم فوت شده است. مدیر کمپ از ما خواست تا دو نفرمان با چاقو یکدیگر را بزنیم که به پلیس بگوییم مقتول قصد فرار داشته و ما را زخمی کرده است. میخواست ماجرا را یک حادثه نشان بدهد. هر روز ما را شکنجه میکردند و از ترس جرأت نمیکردیم حتی به خانوادههایمان حرفی بزنیم؛ اگر فکر فرار هم به سرمان میزد، یک سگ وحشی را باز میکردند تا دست و پایمان را گاز بگیرد.
سکانس دوم
پرونده در دادگاه؛
با تکمیل تحقیقات در دادسرای جنایی تهران و صدور کیفرخواست پرونده، مدیر کمپ و پنج متهم دیگر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای جلسه وکیل اولیایدم به دفاع پرداخت و گفت: فیلم دوربین مداربسته نشان میدهد عاملان این جنایت چند روز افشین را شکنجه کرده و او را بهشدت کتک زدهاند. حتی پزشکیقانونی نیز پس از کالبدشکافی تایید کرده متهمان قربانی را مجبور کردهاند ادرار و مدفوع خودش را بخورد.
سپس مدیر کمپ در جایگاه متهم ایستاد و در دفاع از خود گفت: پنج متهم دیگر پرونده با افشین خصومت داشتند و به همین دلیل او را کتک زدند. من فقط دو ضربه به او زدم. من و برادرم این کمپ را راهاندازی کردیم تا به معتادان کمک کنیم که بعد از مرگ افشین آنجا را جمع کردیم.
رئیس دادگاه در واکنش به صحبتهای متهم پرونده گفت: فیلم دوربین مداربسته نشان میدهد به طرز وحشیانهای افشین را کتک زدهاید. من با سالها تجربه کاری، چنین جنایتی را ندیدهام. بر اثر ضربههایی که با چوب و لوله به قربانی زدهاید، او فوت شده است. حالا چه دفاعی داری؟
متهم در پاسخ فقط طلب بخشش کرد.
دومین متهمی که در جایگاه ایستاد، معتادی بود که برای ترک اعتیاد به آن کمپ رفته بود. او هم با انکار اتهامش گفت: معتاد بودم و برای ترک به آن کمپ رفته بودم. مدیر کمپ کاری میکرد ما هیچ ارادهای از خود نداشته باشیم. اگر از این شکنجهها حرفی به خانوادههای خود میزدیم، ادعا میکردند که در مراحل ترک اعتیاد هستیم و دچار مشکل روانی شدهایم. حتی به خانوادههایمان میگفت به خاطر اینکه دچار بحران روانی هستیم، اگر ما را به خانه ببرند، امکان دارد آنجا را به آتش بکشیم یا مرتکب قتل شویم. با این حرفها کاری میکرد ما روزهای بیشتری آنجا باشیم.
این متهم سپس به آثار زخمهای روی دستهایش اشاره کرد و گفت: این زخمها به خاطر شکنجه در کمپ بود و مجبور شدیم افشین را کتک بزنیم. اگر او را نمیزدیم، خودمان کتک میخوردیم.
رئیس دادگاه: اگر آنجا شکنجه میشدید، چرا فرار نکردید؟
متهم: تمام درها آهنکشی بود. مدیر کمپ قدرت تصمیمگیری را از ما گرفته بود و نمیتوانستیم برای فرار از آنجا متحد شویم.
چهار متهم دیگر هم معتادان داخل کمپ بودند. آنها هم ادعا کردند به دستور مدیر کمپ افشین را کتک زدهاند و خودشان هم بارها در آنجا کتک خوردهاند.
در پایان این جلسه قضات وارد شور شده و باتوجه به اینکه مادر مقتول به عنوان تنها ولی دم محجور بود، معاون اول قضایی از طرف او درخواست دیه را مطرح کرد، صاحب کمپ را به ۱۰سال زندان، ممنوعیت از تصدی و اداره هرگونه مرکز نگهداری افراد معتاد و پرداخت دیه محکوم کردند. پنج متهم دیگر نیز هریک به هشت سال زندان و پرداخت دیه محکوم شدند. این حکم در دیوانعالی کشور حکم تایید خورد.
سکانس سوم
درخواست اعسار
سکانس سوم؛ متهمان ردیف دوم تا ششم که توان پرداخت دیه را نداشتند در نامهای به دادگاه درخواست کردند دیه را به صورت قسطی پرداخت کنند. این درخواست در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد. متهمان در این جلسه گفتند؛ از کاری که کردیم پشیمان هستیم. تا زمانی که در زندانیم نمیتوانیم کار کنیم و دیه را به مادر افشین پرداخت کنیم. اموالی نداریم که به جای دیه پرداخت کنیم. درخواست داریم که با قسطی شدن دیه و آزادی ما موافقت کنید تا بتوانیم با کار کردن دیه را پرداخت کنیم. به خاطر اینکه قتل در ماه حرام رخ داده، هر کدام باید ۱۳۰میلیون تومان پرداخت کنیم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به اوضاع و احوال متهمان، درخواست آنها را پذیرفتند. قرار شد هریک از متهمان ۸درصد از مبلغ دیه را به صورت یکجا و باقی را به صورت ماهانه نیمدرصد به ولیدم بپردازند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد