مقتول اموال خانه‌ام را دزدید، او را کشتم

به گزارش خبرنگار «جام‌جم»، روز سی‌ام شهریور سال گذشته جسد پتوپیچ‌شده مردی در خیابان طباطبایی محله فلاح تهران کنار که سطل زباله رها شده بود، کشف شد آثار ضربه‌هایی به سرش وجود داشت که حکایت از قتل او می‌کرد و به نظر می‌رسید ساعت‌ها از مرگش گذشته است. ماموران دربازبینی فیلم دوربین‌های مداربسته اطراف محل کشف جسد تصویر مردی را یافتند که جسد را با موتورش به آنجا آورده و بعداز رها کردن در محل فرار کرده است.
در ادامه تحقیقات معلوم شد خانواده‌ای با حضور در پلیس آگاهی تهران گم شدن فرزند خود را اعلام کرده‌اند که با بررسی تصویر مرد گمشده و جسد کشف‌شده معلوم شد مقتول فرزندشان است. در ادامه تحقیقات رد سه مرد که در زمینه سرقت لوازم خودرو و ضایعات فعالیت داشتند، به دست آمد و بعد از دو ماه آنها بازداشت شدند. متهمان منکر هرگونه نقش داشتن در قتل او شدند، اما در ادامه تحقیقات دو نفر از آنها بیگناه شناخته و آزاد شدند اما یکی از آنها به نام شاهین که همان فرد انتقال‌دهنده جسد بود، همچنان در بازداشت به‌سر می‌برد. او مدعی بود بیماری روحی دارد و ارواح با دستور وی دوست او را کشته‌اند.
بعد از انتقال او به پزشکی‌قانونی، کارشناسان اعلام کردند که وی چون مدت‌هاست شیشه مصرف می‌کند، دچار توهمات زیادی شده و دچار اختلال‌های روانی است و باید مدتی تا بهبود حالش در بیمارستان روانی بستری شود که او در آنجا بستری شد. با گذشت چند ماه از این ماجرا دیروز - چهارشنبه - متهم پرونده از بیمارستان روانی به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به قتل دوستش اعتراف کرد.اودرباره انگیزه‌اش ادعاهای عجیبی را مطرح کرد و گفت: من و مقتول هردو شیشه و گل مصرف می‌کردیم. چهار سال بود با هم آشنا شده بودیم. او ضایعات و وسایل سرقتی می‌خرید و می‌فروخت. گاهی آن اموال را در خانه‌ام نگهداری می‌کرد.
همین باعث شد بود که به خانه‌ام در رفت و آمد باشد اما همسرم متوجه تغییر رفتارهای این مرد مهمان شده و مدام به من می‌گفت اجازه ندهم او به خانه‌مان بیاید، چون چندمرتبه متوجه شده اموالی را از خانه‌مان سرقت کرده است.
وی افزود: اما من به دوستم اعتماد داشتم، یک روز همسرم به شهرستان رفت و دوستم به خانه‌ام آمد. تا صبح شیشه مصرف کردیم و بعد بیرون رفتیم. روز بعد که بازگشتم، دیدم دوستم کلید خانه‌مان را داشته و وسایلی از آنجا سرقت کرده و در چهار چمدان گذاشته و در حال بردن آن اموال است که با او درگیر شدم، با میله آهنی ضربه‌هایی به سرش زدم که فوت شد. بعد ترسیدم و فرار کردم. جسد یک روز در خانه‌ام بود که بازگشتم. روز دوم آن را پتوپیچ کرده و در کنار سطل زباله انداختم. روزی که بازداشت شدم هم آن‌قدر شیشه مصرف کرده و دچار توهم شده بودم که واقعیت را نگفتم و در بیمارستان روانی بستری شدم.
محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر گفت: با اعتراف متهم به قتل دوستش، برای او قرار قانونی به اتهام مباشرت در قتل عمدی صادر و او از مرکز روانی راهی زندان شد.