نکته جالب توجه اینکه سال ۹۶ هیات بازبینی در بررسی این سریال اعلام کرد: این هیات تمام سکانسها و پلانهای فیلم را با حضور تهیهکننده، مدیر سیمافیلم، قائممقام سیما فیلم و نیز قائممقام مرکز نظارت و ارزیابی صداوسیما بررسی کرد و برخی اشکالات باقیمانده را برای بازبینی ارجاع شد و نیز برخی صحنهها و گفتارها پیشنهاد شد تا به سریال اضافه شود که حکایتگر تلاش بختیاریها در عرصه تاریخ معاصر باشد. در همین راستا، نام «بختیاری» که به عنوان شهرت آن خانواده موردنظر در سریال به کار رفته بود برداشته شد و بسیاری از صحنهها بازنگری شده، مجددا دوبله و صداگذاری و برخی نیز حذف شدند. در نهایت هیات بازبینی محتوایی اطمینان خاطر پیدا کرد که در سریال اصلاحشده، هیچگونه اهانت، سوءنظر و سوءعبارتی نسبت به قوم بختیاری وجود ندارد اما در همان سال ۹۶ بعد از پخش دوباره، کار متوقف شد.
نکته دیگر اینکه چند دیالوگ و اسم در این مجموعه که باعث حساسیت شده را میتوان حل کرد و گره کوری نیست که به دلیل آن کل سریال نادیده گرفته شود و هزینهای که از بیتالمال برای آن شده، هدر رود. بنابراین مسئولان سازمان صداوسیما اولا باید نسبت به تولیدات خود حساس باشند و تا جای ممکن جلوی مسائلی که ممکن است در فیلمها و سریالها ایجاد حاشیه کند را بگیرند، نکته دوم اینکه نباید اثری که با کلی هزینه و صرف وقت تولید شده، همین طور رها شود و انگار نه انگار که این سریال با پول مردم ساخته شده است و باید پخش شود تا مردم هم از تماشای آن لذت ببرند. درنظر بگیرید که سازمان صداوسیما همین الان تصمیم بگیرد چنین اثری تولید کند چقدر مخاطب باید منتظر باشد و چه منابعی گستردهای که باید تامین شود. نکته سوم اینکه صداوسیما باید تلاش کند به مرور آستانه تحمل مردم و صنوف مختلف را در قبال تولیدات نمایشی افزایش دهد. نمیشود در مورد هر صنفی سریال طنزی ساخت و نقدی کرد یا به بازخوانی تاریخ دست زد، سریعا آن صنف بیانیه بدهد یا اگر در یک سریال شخصیتی به زبان قومی سخن گفت یا نشانههای آن قوم را داشت سریعا از آن تلقی به توهین شود و و کل اثر دچار مشکل شود. درواقع ما با یک مسئله نقد ناپذیری و تلقی توهین از هر نقد در جامعه ایران مواجه هستیم که باید برای این مسئله هم فکری کرد و با اقدامات فرهنگی آستانه تحمل و نقدپذیری جامعه را بالا برد.
نکته بعدی اینکه این رویه دست سازندگان سریال و مجموعههای نمایشی در صداوسیما را برای تولید آثاری باکیفیت میبندد و خلاقیت آنها را میگیرد و به ناچار آنها مجبور میشوند آثاری بی خاصیت تولید کنند که چون مخاطب ندارد، حاشیهای هم متوجه آن آثار نمیشود. وقتی نتوان به جزئیات پرداخت، شخصیتسازی و شخصیتپردازی مناسب از بین میرود و ضعف در شخصیتسازی به کاریکاتوری شدن نقشها در آثار نمایشی منجر میشود که در نهایت به کلیت و کیفیت اثر ضربه میزند. محافظهکاری تهیهکنندگان و کارگردانان در فعالیت حرفهای خود معلول این رویکرد است.
پس با اصلاح این رویه در سازمان صداوسیما در این جنگ نرم رسانهای که ما با تعدد و تکثر رسانهها و شبکههای مختلف مواجه هستیم با این نوع محدودیتها و مشکلات، امکان ساخت آثار باکیفیت در ژانرهای مختلف به حداقل خود میرسد. از طرف دیگر الان منازعه مهم در بازخوانی تاریخ در حال انجام بین طیفهای مختلف سیاسی و جریان ضد انقلاب است. اثری که به بازخوانی درست تاریخ میپردازد نیاز اصلی جامعه امروز ایران است، پس باید هر چه زودتر سرزمین کهن روانه آنتن شود تا در این نبرد رسانهای دست جبهه انقلاب پرتر شود و تاریخ نه به عنوان برساختی برای پیشبرد اهداف دشمن بلکه به عنوان حقیقی به مردم ارائه شود.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد