آنها پس از به جان هم انداختن ایران و عثمانی و نتیجه نگرفتن از آن، بهخوبی نقطه قوت و موتور محرک این تمدن پرشکوه را در حوزههای علمیه و روحانیتی دیدند که دین را در عمق ابعاد مختلف زندگی مردم رسوخ داده بودند و آنچه را که در طول تاریخ، کانونهای فوق از آن میهراسیدند را بهمنصه ظهور رسانده بودند و از همین رو بیم آن میرفت گامهای آخر را هم در تحقق حکومت اسلامی و زمینهسازی دولت کریمه حضرت حجت(عجلا... تعالی فرجهالشریف) بردارند.برخی کارشناسان بر این باورند که از همینرو آن نقطهقوت یعنی حوزههای علمیه و قشر روحانیت را نشانه رفتند و با اعزام مستشرق و مستبشر و مستشاران مختلف مانند برادران شرلی، سعی کردند تا نوعی تفکر سکولار را بر آن حاکم سازند. بهتدریج تفکر ناب اسلامی را در این حوزهها منزوی کرده و اخباریون را بر آن حاکم ساختند. امثال شیخ بهایی و ملاصدرا و متفکران و دانشمندان از حوزهها راندهشدند و سخن از اجتماعیات و علم و سیاست مذموم شد. به این ترتیب حوزههای علمیه یعنی همان کانونهای تمدن اسلامی در سراشیبی سقوط قرار گرفتند.۱
کانون علم و مبارزه
براساس اسناد و شواهد تاریخی، حوزههای علمیه مهمترین رکن ایجاد تمدن اسلامی و نقطه ثقل حضور روحانیت در متن این تمدن بودهاند. حوزههای علمیه دینی در طول تاریخ حضور اسلام در این سرزمین و دیگر سرزمینهایی که مسلمانان بدان راه یافتند، محور اصلی تولید علم و فرهنگ و اندیشه شدند و همه آن فرهیختگان و دانشمندان و متفکرانی که در طول نزدیک به ۱۰ قرن، جهان را تحتتاثیر خود قرار دادند، از همین حوزههای علمیه بیرون آمدند. فرهیختگان و دانشمندانی همچون جابر بن حیان، ابن هیثم، زکریای رازی، ابن سینا، ابوریحان بیرونی، خوارزمی، فردوسی، خواجه نصیرالدین طوسی، حافظ، مولوی، ابوالوفا بوزجانی، حکیم عمر بن خیام و... .
دانشمندان و فرهیختگان و متفکران و هنرمندانی که پیش از اینکه در علم و هنر متخصص باشند، عالم اسلامی و روحانی دینی بودند و همین آمیختگی هنر و علم و زندگی با دین، اساس بهوجود آمدن تمدنی درخشان در تاریخ بشریت شد که علیرغم تمامی سعی و تلاش دشمنان دین و اسلام در طول این قرون متمادی، همچنان پرفروغ و درخشنده بر ارکان انسانیت میتابد و همچنان در انتظار ظهور بازمانده اهل بیت پیامبر خاتم است.۲
راز حوزههای علمیه و روحانیتی که از درونش آمد
اما چه بوده آن راز و رمز حوزههای علمیه که چنین جوشش و شور و غلیانی از علم و فرهنگ و هنر بر بستری از حکمت و تقوی و اخلاق در درونشان شکل گرفت و به اقصینقاط عالم جاری شد؟ چه نوع سیستم آموزشی و تعلیم و تربیت بر این حوزهها حاکم بود که علیرغم تمامی ادعا و غوغایی که در آن سوی آبها جریان دارد و پس از سپری شدن قرنها، هنوز الگو و سرمشق مراکز علمی و آکادمیک غرب است؟
گفتنی است که این نهاد مقدس نیز مانند همه نهادهای اجتماعی بهتدریج و در طول سالهای متمادی شکل گرفته و ریشه آن به صدر اسلام و آغاز بعثت پیامبر اکرم (صلیا... علیه و آله) بازمیگردد. در واقع با آغاز رسالت حضرت محمد (صلیا... علیه و آله) در مکه، اولین حلقههای رسمی آموزش اسلام تشکیل گردید.
اینکه چرا چنین حلقاتی شکل گرفت و طبقهای علمی و متخصص در دین و علوم مربوط به آن بهوجود آمدند، اغلب کارشناسان و آگاهان امر، آن را به آیهای از سوره توبه، موسوم به آیه «نفر» میدانند که میفرماید: وَمَا کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینفِرُوا کافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ (آیه۱۲۲- سوره توبه) و شایسته نیست مؤمنان همگی (بهسوی میدان جهاد) کوچ کنند، چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند(یا طایفهای در مدینه بماند)، که در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و بههنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری کنند.
در شأن نزول این آیه آمده، هنگامی که پیامبر اکرم (صلیا...علیهوآله) بهسوی میدان جهاد حرکت میکردند، همه مسلمانان به استثنای منافقان و معذوران به همراه ایشان به میدان جهاد میرفتند، پس از آنکه آیاتی در مذمت منافقان نازل شد و متخلفان غزوه تبوک را مورد سرزنش قرار داد، مؤمنان با جدیت بیشتری در میدانهای جهاد حاضر شدند، حتی در جنگهایی که خود پیامبر(صلیا...علیهوآله) شرکت نمیکردند، باز هم همه مؤمنان به جهاد میرفتند و پیامبر را تنها میگذاشتند. در این هنگام این آیه نازل شد و اعلام کرد که شایسته نیست همه مسلمانان بهسوی میدان جنگ بروند، بلکه گروهی در مدینه بمانند و معارف و احکام اسلام را از پیامبر(صلیا...علیهوآله) بیاموزند و به دوستان مجاهدشان پس از بازگشت تعلیم دهند.۳
اینچنین بود که علمآموزی و تفقه و تخصص در دین و علوم وابسته به آن در تاریخ اسلام رواج یافت و طبقهای فقیه و عالم و دانشمند و مفسر و فیلسوف و حکیم بهوجود آمد که هم خود علم و دانش بهخصوص علوم دینی را میآموخت و هم به دیگران آموزش میداد.
مرحوم دکتر علی شریعتی درباره روحانیت بهعنوان یک طبقه علمی که بنا به دستور صریح کلام ا... مجید شکل گرفت، در درسهای اسلامشناسی خود میگوید: «... اینها مقامهایی علمی هستند که پس از دور شدن مسلمین از صدر اسلام و پیچیده شدن معارف و توسعه فقه و ایجاد فرقهها و مذاهب و اختلاط با عقاید و سنن انحرافی دیگر ملل و مذاهب و تخصصی شدن رشتههای مختلف علمی و صنفی در جوامع پیشرفته اسلامی، وجود کسانی که عمر را یکسر به کار شناخت و تحقیق در اسلام مشغول باشند ضرورت یافت تا دیگران که... بهسادگی صدر اسلام حقایق را نمیتوانند از منبع مؤثق وحی یعنی پیغمبر یا از ائمه بیاموزند... عقاید و احکام مذهب خویش را از این متخصصان فرا گیرند و این یک ضرورت اجتماعی و علمی است...».۴
پانوشتها:
۱ - برای مطالعه بیشتر در این مورد به کتاب ۵ جلدی «زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران» تالیف عبدا... شهبازی از انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی و همچنین مجموعه مستند «از غدیر تا موعود» ساخته نگارنده و پخش شده از شبکه خبر مراجعه فرمایید.
۲ - برای مطالعه بیشتر در این باره به کتاب برگ های گمشده از دفتر تاریخ تمدن اسلامی از دفتر پژوهشهای موسسه کیهان مراجعه کنید.
۳- آیتا... مکارمشیرازی، ناصر- تفسیر نمونه-جلد ۸- ص۱۸۹.
۴ - دکتر علی شریعتی -جلسه پاسخگویی به سؤالات منتقدین -سهشنبه ۲۳ آذرماه ۱۳۵۰ مصادف با سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام -کتاب مذهب علیه مذهب -مجموعه آثار ۲۲- انتشارات سبز- چاپ اول -خرداد ۱۳۶۱- صفحات ۳۱۳ تا ۳۲۱
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد