بعد از جشنوارههای برلین، کن، کارلو ویواری، حالا در جشنواره پیش روی ونیز هم آنچه بیشتر از غیبت سینمای ایران در بخش اصلی این رقابت به چشم میآید، حضور فیلمی درباره ایران و با عوامل ایرانی محصول آلمان است که با مرور تیزر و اخبار منتشرشده، شیطنتآمیز و بازیگوشانه و در راستای اهداف اغتشاشگران زن، زندگی، آزادی حرکت میکند. این فیلم نامانوس در ادامه سریال ضدایرانی جشنوارههای معتبر جهانی ماه دیگر در بخش رویداد ویژه هشتادمین جشنواره فیلم ونیز به نمایش درمیآید.
از برلین تا ونیز
سیاست تحریم سینمای ایران از آلمان شروع شد، جایی که جشنواره بینالمللی فیلم برلین با انتشار بیانیهای اعلام کرد که به نمایندگان رسمی سینمای جمهوری اسلامی اجازه حضور در دوره پیش روی این رویداد معتبر جهانی را نخواهد داد. ممنوعیت بیسابقهای که شامل همه نهادها، شرکتها و همراهان فیلمها و به این معنی بود که نهادهایی چون بنیاد سینمایی فارابی، سازمان صداوسیما، مرکز گسترش سینمای تجربی، سازمان اوج، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، موسسه سوره و دیگر موسسهها و شرکتهای فیلمسازی مرتبط با دولت جمهوری اسلامی، اجازه حضور در بخش بازار و سایر بخشهای جشنواره فیلم برلین را نخواهند داشت.
هفتاد و سومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم برلین با صدور این بیانیه که به بهانه حمایت از اغتشاشات سال گذشته منتشر شد، به طور علنی موضع خود در قبال سینمای ایران را اعلام کرد. این تصمیم به شکل واضحی نگاهی سیاسی و غیرسینمایی را دنبال میکرد و دقیقا در راستای نظر مقامهای بلندپایه و دولتی آلمان بود که از زمان آغاز اغتشاشات در ایران، پشت اغتشاشگران و برهم زنندگان نظم و امنیت در کشور ایستادند و بارها از آنها حمایت کردند.
بنیاد سینمایی فارابی به عنوان بازوی بینالمللی سینمای ایران و سازمان سینمایی از دهه ۶۰ تا سال گذشته تقریبا به طور ثابت در بازار و بخشهای جنبی برلیناله (جشنواره فیلم برلین) حضور جدی داشت و غیبت آن پس از سالها حضور مستمر، هم غریب بود و هم غیرمنتظره.
با این حال انتظار میرفت که فارابی و سازمان سینمایی در ادامه و برای جشنوارههای معتبر بعدی، اسیر نقشه و توطئه سران فستیوالها در همدستی با حکومتهای غربی نشوند و برای حضور پرقدرت در چنین رویدادهایی طرح و برنامهای جدی و کاربردی داشته باشند. اما جشنواره کن به عنوان خاکریز سینمایی بعدی هم حاصلی جز شکست سینمای ایران نداشت و این بار هم به جای حضور فیلمی رسمی از سینمای ایران، فیلمهای بحثبرانگیز و شیطنتآمیز «من، مریم، بچهها و ۲۶ نفر دیگر» در بخش بازار کن و «آیههای زمینی» در بخش نوعی نگاه حاضر بود. اولی که در داخل کشور ایران و با حضور بازیگران زن بیحجاب فیلمبرداری شد و دومی هم کنایههایی جدی به شرع و قوانین رسمی جمهوری اسلامی ایران از جمله درباره حجاب داشت و با بازیگرانی شناختهشده در داخل کشور ساخته شد و در انفعال و رصد همواره ضعیف سازمان سینمایی راهی کن شده بود. حضور هنجارشکنانه و بدون حجاب یکی از بازیگران زن فیلم در مراسم فرش قرمز آیههای زمینی هم گواه دیگری بر ناکارآمدی بازوهای اجرایی و بخش بینالملل سازمان سینمایی بود. اما باخت اصلی در بازار فیلم کن رخ داد، جایی که کانونی موسوم به کانون فیلمسازان مستقل ایران با یکیدو چهره شناختهشده و انبوهی فیلمساز ناشناس و فراری و معاند، جای نمایندههای رسمی سینمای ایران را غصب کرده و به اظهارفضلهای سیاسی مشغول بودند. فارغ از نگاه به شدت سیاسی جشنواره فیلم کن که باز متاثر از سیاستهای ضدایرانی امانوئل مکرون و دولتمردان فرانسوی بود و اجازه حضور فارابی و سازمان سینمایی در بخش بازار جشنواره را صادر نکرد اما مدیران سینمایی ایران نشان دادند که در برابر این تحریمها، پلن B و نقشه دوم موثر و کارآمدی ندارند. در جشنواره اخیر کارلو ویواری هم وضع چندان بهتر از جشنوارههای برلین و کن نبود و با وجود حضور یکی دو نماینده مجوزدار سینمای ایران همچون «زاپاتا» ساخته دانش اقباشاوی در این رویداد، حضور فیلمهایی که شیوه حضورشان در جشنواره یا ساختهشدنشان در ایران یا چگونگی دریافت مجوزشان مشخص نبود، مشهود بود و سوالات و ابهامات زیادی داشت. تعبیه بخش ویژهای با عنوان «تولیدی دیگر: سینمای ایران، اینجا و اکنون» که در غیاب نمایندگان یا مسئولان رسمی از ایران برگزار شد، حرکتی در راستای سیاست ضدایرانی جشنوارههای معتبر غربی و اروپایی بود. این دهنکجی به نگاه و سینمای رسمی ایران فقط محدود و منحصر به ایجاد چنین بخشی و حضور فیلمهای بحثانگیز از برخی سینماگران نبود، بلکه در اهدای جوایز هم آن روی سیاسی خود را نشان دادند و ماهیت خود را آشکار کردند. فیلم «تورهای خالی» که ساخته بهروز کریمزاده موفق به کسب جایزه ویژه هیات داوران جشنواره فیلم کارلووی شد، فارغ از این که صدف عسگری، بازیگر هنجارشکن آیههای زمینی یکی از نقشهای اصلی آن را بازی میکرد، فیلمی بهشدت سیاهنما و سیاسی بود که تلاش میکرد روابط زندگی در ایران را برخلاف واقعیت نشان دهد و تصویر نادرستی از جامعه ایرانی در جهان ارائه کند. همچنین فیلم تولید مشترک ایران با آلمان بود، کشوری که ماهیت ضدایرانیاش از زمان اغتشاشات عیان و علنی شده بود و فارغ از حمایت همواره سران آلمان با آشوبگران، در تحریم سینمای ایران در جشنواره فیلم برلین هم خودش را نشان داد.
شنیدن ساز مخالف، این بار از ایتالیا
هرچقدر حضور فیلم «ساز دهنی» شاهکار امیر نادری در بخش مسابقه فیلمهای کلاسیک هشتادمین جشنواره فیلم ونیز - که از ۸ تا ۱۸ شهریور امسال در ایتالیا برگزار میشود- و انیمیشن کوتاه «در سایه سرو» به کارگردانی شیرین سوهانی و حسین ملایمی در بخش مسابقه افق فیلمهای کوتاه این رویداد خوشحالکننده است. حضور فیلمی به نام «آفتاب میشود» به کارگردانی آیت نجفی محصول آلمان در بخش مستقل روزهای ونیز نگاهها را از حالا به سمت خود معطوف کرده و تازهترین مصداق و نمونه درباره نقش انفعالی سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی است. اگرچه فیلم ظاهرا محصول آلمان است و از این کشور متخاصم در ونیز شرکت کرده اما از تیزر فیلم این طور برمیآید که آفتاب میشود در داخل کشور ایران فیلمبرداری شده است. شیطنت اصلی اما به موضوع فیلم برمیگردد که صراحتا به جنبش و شعار زن، زندگی، آزادی و تحریکات و اغتشاشات سال گذشته اشاره دارد. اسم فیلم هم که نشان بازیگوشانهای دارد برگرفته از شعر فروغ فرخزاد است. بعد از فیلم «آیههای زمینی» این برای دومین بار در این چند وقت اخیر است که اسم شعری از فروغ، دستمایه فیلمی ضدایرانی میشود. نکته قابل اشاره دیگر این که فیلم آفتاب میشود را آیت نجفی، پسر محمدعلی نجفی، کارگردان نامدار ایرانی و اولین سرپرست امور سینمایی و سمعی و بصری در وزارت ارشاد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و کارگردان متعهد و انقلابی آثاری چون جنگ اطهر، سربداران و زمین آسمانی ساخته است. آیت نجفی که ساکن برلین است، پیش از این هم فیلمهایی کنایهآمیز درباره اوضاع ایران ساخته، از جمله فیلم «آواز بیسرزمین» که قصه گروهی از دختران موسیقیدان و آوازخوان ایرانی را روایت میکند که تلاش میکنند بهرغم همه محدودیتها و موانع، کنسرتی را در تهران روی صحنه بیاورند!
غفلت از جشنوارههای آسیایی
شکست فارابی و سازمان سینمایی در چهار جبهه جشنواره برلین، کن، کارلو ویواری و ونیز، بیانگر بیهدفی و بیبرنامگی کامل این نهادهاست که انگار تنه خانه سینما به آنها خورده و کارشان محدود به صدور بیانیههای بیاثر شده است. سازمان سینمایی و بازوی بینالمللیاش که در این دو سه سال اخیر با عملکرد ضعیف خود نشان دادهاند که همواره یکی دو قدم از رسانهها عقب هستند و بالاتر حتی به هشدار و تلنگر رسانههای متعهد و دلسوز هم وقعی نمینهند، یا چشم را بر بیقانونی و هنجارشکنی تولید آثار بازیگوشانه و شیطنتآمیز در داخل کشور میبندند و حتی از ارسال چنین فیلمهایی به جشنوارههای خارجی هم بیاطلاع هستند و بدتر این که در واکنش و اقدامات بعدی و بازدارنده دیگر هم کماکان به موضع انفعالی خود ادامه میدهند.
در حال حاضر سازمان سینمایی باید از فرصت پدید آمده بهره ببرد و اقدامی که سالها از آن غفلت کرده را عملی کند. یعنی علاوه بر پیگیری مستمر در دفاع از حقوق کشور در مجامع سینمایی رویکرد سینمای کشورهای همگرا و آسیایی را بیش از پیش دنبال کرده و تلاش کند تا حضور قویتری در عرصه سینمای آسیا که رفتهرفته به قطب سینمایی تبدیل میشود داشته باشند. این رویکرد میتواند راهکاری قوی برای تقابل بر غرب باشد و ظرفیتهای سینمایی را در جشنوارههایی همچون شانگهای، توکیو و بوسان و حتی جشنوارههای معتبر غیر الف ازجمله هندوستان و... افزایش دهد. جشنوارههای قدرتمندی که میتواند برای ایران به دلیل همکاریهای سیاسی ظرفیت اقتصادی نیز به همراه داشته باشد.همه این انفعال و بالابردن دستها در جشنوارههای معتبر جهانی، ریشه در فراموشی وظایف ذاتی نهادهایی چون فارابی و سازمان سینمایی دارد. ارتقای سهم ایران در بازارهای بینالمللی با تسهیل تولید و عرضه آثار سینمایی یکی از ماموریتهای بنیاد سینمایی فارابی است.
همچنین باید به موضوعاتی چون دشمنشناسی، استکبارستیزی و گسترش جبهه جهانی مستضعفان، تقویت عزتمندی، عرق ملی، هویت ملی و قدرت ملی با تکیه بر پیشرفتهای کشور و ارتقای فعالیتهای بینالمللی سینمای ایران به عنوان اولویتهای این بنیاد اشاره کرد. قرار بود و هست که خود این مورد آخر با محوریت «حضور مؤثر» در مجامع و بازارهای بینالمللی و همچنین «افزایش سهم از بازارهای جهانی» و با برنامههای زیر در دستور کار فارابی قرار گیرد. ماموریتی که شامل محورهایی چون گسترش چتر سینمای ایران برای بهرهمندی همه فعالان بینالمللی سینمایی حائز شرایط در جشنوارههای فیلم، حضور مؤثر در بازارهای بینالمللی محتوا، افزایش سهم اکران و توسعه بازار فروش آثار سینمایی ایران بهصورت کمی و کیفی و ... می شود اما درعمل و به ویژه در همین یک سال اخیر که نیازمند حضور جدیتر و موثرتر این بنیاد در مجامع بینالمللی و جشنوارههای معتبر بود، نشانی از این ماموریتها و اولویتها ندیدیم.
خبرنگار ما برای دریافت پاسخ و توضیحاتی درباره این انفعال در این چند وقت اخیر بارها با مدیران و مسئولان سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی به ویژه معاونت امور بینالملل این نهاد تماس گرفت اما هیچکدام پاسخگو نبودند و از بار پاسخگویی شانه خالی کردند. اگر قرار به تحریم متقابل فستیوالهای معتبر ولی بازیگوش و با نگاهی ضدایرانی است، چنین مطلبی صریحا از سوی سازمان سینمایی و بنیاد سینمایی فارابی اعلام شود اما اگر قائل به حضور جدی سینمای ایران در این رویدادها و رقابتها برای مقابله با تحریم و نگاه مخالف هستند، باید از پوسته انفعال فعلی خارج شوند و در کنار حضور پررنگ با فیلمهایی جذاب و استاندارد که حاوی پیشنهادهایی نو و قابل اعتنا برای سینمای جهان باشند که اصلا امکان رد و طرح اما و اگر در آنها وجود نداشته باشد، شرکت مستمر و موثر در جشنوارههای معتبر دیگر جهانی و آسیایی را هم با جدیت دنبال کنند و مقولاتی چون توجه به تعاملات با کشورهای منطقه و جهان اسلام و تشکیل بازار فیلم مشترک، ایجاد مکانیسم ارتباطات پایدار و کارآمد با محوریت کشورهای راه ابریشم، اهتمام به تولید مشترک با کشورها بهویژه کشورهای جهان اسلام و راهاندازی دفتر تولیدات مشترک سینمایی جهان اسلام و برگزاری هدفمند و مؤثر هفتههای فیلم با کشورهای خارجی در ایران و در خارج از ایران را در دستور کار قرار دهند و حضور خارجی سینمای ایران را لزوما محدود به چند جشنواره پراسم و رسمدار اما زاویهدار نسبت به ایران ندانند تا درصورت چنین تحرکات زودگذری، احساس شکست و غبن به سینمای ایران دست ندهد. ضرورت دیپلماسی فرهنگی در این زمینه به شدت احساس میشود و باید به طور جدی آن را اجرایی کرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد