گفت‌وگوی «جام‌جم» با مهدی الفتی، تاریخ‌ساز ژیمناستیک ایران در بازی‌های آسیایی

برای هميشه طلسم را شکستیم

«نقره‌ای مرغوب‌تر از طلا» برای ورزش ایران‌. شاید خودمان و حتی خودش، هیچ‌کدام انتظارش را نداشتیم. ‌پسر ۲۲ ساله گرگانی و به قول ژاپنی‌ها «هواپیمای ایرانی» با دو پرش زیبای خرک و فرودهایی مطمئن صاحب نخستین مدال ژیمناستیک کشورمان در تاریخ بازی‌های آسیایی شد. نشانی که بعد از ۷۲سال با اسبابی به قدمت ۵۰سال به دست آمد.
کد خبر: ۱۴۲۴۸۹۳
نویسنده آرزو قنبری - گروه ورزش

این گفت‌وگوی مهدی الفتی‌ با جام‌جم ‌است درباره روزهایی که از بلاتکلیفی فدراسیون، نبود امکانات لازم و آینده مبهم ژیمناستیک خسته شد اما به قول خودش، برای «بلند کردن آرزوی مادرش» خداحافظی نکرد، برای تمرین از این شهر به آن شهر سفر کرد و آن‌قدر رفت تا عاقبت در روز هفتم مهر ماهی به یاد ماندنی، دل مادر و مردمش را شاد کرده است.

 آقا مهدی تبریک! پیش‌بینی می‌کردی اولین نشان ژیمناستیک ایران در بازی‌های آسیایی نصیب خودت شود؟
من مدام در تمرین بودم. هر شب تصویرسازی می‌کردم و در همه تصویرهای ذهنی‌ام روی سکو بودم. از سطح حرکات و اجرای خودم اطمينان داشتم اما از طرفی، با وجود سلطه قدرتمند چینی‌ها و ژاپنی‌ها و طلسم چندین ساله ژیمناستیک‌مان باورم نمی‌شد.
 
ایستادن روی یک سکوی تاریخی، افتخاری بزرگ ا‌ست و نصیب هرورزشکاری نمی‌شود. درآن لحظات چه حس وحالی داشتی؟
از شادی در پوست خودم نمی‌گنجیدم. مدام به این‌ فکر بودم که طلسم را برای همیشه شکستیم. از حالا به بعد باور می‌کنند که ما در بازی‌های آسیایی و میدان‌های دیگر مدال‌آوریم.
 
از تمرینات و حفظ آمادگی‌ات در این سال‌ها و مسیر هانگژو بگو.
من یک باشگاه جمع و جور برای تازه‌کارها در گرگان دارم، تا حدی که بچه‌ها را به آمادگی برای مسابقات اولیه و استانی برسانیم. اما سالن تخصصی نیست. در واقع خودم برای تمرین حرفه‌ای و در حد تیم‌ملی جایی نداشتم. خارج از اردوهای تیم‌ملی، به ناچار و برای حفظ آمادگی هر هفته و هر ماه مدام در سفر بودم. به مازندران، شاهرود، ساری، مشهد و شهرهای دیگر... مثلا ساعت ۶ صبح از گرگان به سمت قائم‌شهر می‌رفتم و حدود ۱۰ شب به خانه برمی‌گشتم. این قصه یک روز و دو روز هم نبود... هفت سال تلاش کردم تا بتوانم به این جایگاه برسم. در حال حاضر هیات ژیمناستیک استان، اداره کل و فدراسیون مسئولان خوبی دارد اما در سال‌های گذشته این‌طور نبود. هیچ حمایتی هم نبود. 
 
چطور ژیمناست شدی، با مصائب بسیار ادامه دادی و چه کسی مشوق تو بود؟
پسرخاله‌های من همه ورزشکار بودند و من هم در کنار آ‌نها عاشق ورزش شدم. قد کوتاه و زبل بودم. همه می‌گفتند: «این بچه برای ژیمناستیک عالی‌ است» خلاصه از ۶سالگی ورزش را شروع کردم. از سال ۹۴ هم عضو تیم‌ملی شدم. اما این اواخر، مدتی قبل از بازی‌های آسیایی با بلاتکلیفی و مشکلاتی که فدراسیون از دوره قبل داشت، نبود محل تمرین و امکانات خسته شدم و حتی به خداحافظی هم فکر می‌کردم. البته از طرفی هم عاشق این رشته بودم. مادرم مدام تشویقم می‌کرد. او اجازه رها کردن را نمی‌داد و مدام می‌گفت: «ادامه بده، من کنارت هستم و تو حتما موفق می‌شوی.» وقتی برای تمرین از گرگان می‌رفتم باشگاه را اداره می‌کرد تا دغدغه‌ای نداشته باشم. من تلاش کردم، حرف مادرم را بلند کنم. این مدال را به مادرم و مردم تقدیم می‌کنم که شادی‌شان برایم یک دنیا ارزش دارد. 
 
اما با وجود بسیاری از مشکلات، فضای فدراسیون تغییر کرده. این‌طور نیست؟
بله اوضاع بهتر شده. آقای حقدادی یکی از آن رئیسان فدراسیون‌هایی‌ است که فقط برای کار کردن آمده است. او از تهران به گرگان آمد تا صدای مرا به مسئولان شهرم برساند. واقعا از ایشان، کادر فنی آقایان خیرخواه و احمدی تشکر می‌کنم. برای ما زحمت کشیدند. اردوهایی که برگزار کردند، مسابقاتی که تدارک دیدند، همه از دل و جان بود.
 
از گام بعدی، مسابقات آینده و آرزوهایت هم بگو.
یکی از تلخ‌ترین خاطراتم وقتی بود که با فینالیست شدن در رقابت‌های قهرمانی آسیا، سهمیه المپیک جوانان را کسب کردم اما به دلیل پاره شدن رباط صلیبی‌ام نتوانستم در فینال شرکت کنم و مدال بگیرم. حالا امیدوارم در رقابت‌های گزینشی المپیک موفق به کسب سهمیه پاریس بشوم. 
 
​​​​​​​در پایان بگو برای ادامه موفقیت، ژیمناستیک چه نیازهایی دارد؟ خواسته‌های مهدی الفتی از مسئولان چیست؟
کاش ایران یک خانه ژیمناستیک داشته باشد. امیدوارم با این مدال، مسئولان نگاه ویژه‌ای به ما داشته باشند و حداقل یک ست کامل ۶ اسباب برای تیم‌ملی بخرند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها