استقلال در قزوین مسابقه برده را مساوی کرد دقیقا مثل پرسپولیسیها که آنها هم مسابقه را مساوی کردند در حالی که میتوانستند پیروز شوند. اما سپاهان دیداری را در نهایت باخت که میتوانست مساوی کند. آن هم در خانه. آن هم در روزی که حکم کنفدراسیون فوتبال آسیا آمد. حالا زردپوشان اصفهانی به حکم آسیا نه فقط ۳ بر صفر به الاتحاد باختهاند که باید ۲۰۰ هزار دلار هم جریمه بدهند. هفته نهم اما یک حاشیه بزرگ دیگر هم داشت. سرمربیان سرخابیها به پر و پای هم پیچیدند. قبلا نوشته بودیم. الان هم مینویسیم. احتمال قریب به یقین در آینده باز هم خواهیم نوشت. رفتارها کودکانه است. حاضر جوابیهای مرسوم در فوتبال ایران در سطحی پایین و بیمعنی است. اما مهمتر از همه اینها چیزهای دیگری هم وجود دارد. چقدر از این فوتبال در هفته نهم بار فنی دیدیم؟
رفتارها و حرفهای زشت و زشتتر
فکرش را بکنید، دو نفر اعتبار بالایی داشته باشند، از سابقه ملی چشمگیری برخوردار هستند، یکی از آنها یکی از برترین لژیونرهای تاریخ فوتبال ایران بوده و آن یکی از پرافتخارترین مربیان تاریخ. آن وقت بیایند به کودکانه ترین شکل ممکن علیه هم مصاحبه کنند و یکدیگر را زیر سوال ببرند. تا به حال در سالهای اخیر دیده بودید یا شنیده بودند که سرمربیان دو تیم بسیار پرطرفدار استقلال و پرسپولیس اینگونه به این مرحله از تنزل شان برسند؟ خیر، این هنری بود که فقط از پس نکونام و گلمحمدی برمیآمد. هیچ اهمیتی ندارد که دعوای رسانهای این دو سر چیست و چه جملات و کلماتی علیه هم به کار بردند. اهمیتی ندارد. دعوای کودکانه تفسیر و تحلیل نمیخواهد. اما نکته مهمتر این است که مدیران عاملان هر دو تیم نیز در حد کانالهای هواداری خود را تنزل دادهاند. مدام علیه تیم مقابل مصاحبه میکنند و پای داوران را وسط میکشند. یک زمانی در این دو تیم همه ارج و قرب داشتند. اکنون از قبل همه چیز را مو به مو روی کاغذ مثل یک نمایشنامه فاقد ارزش ادبی مینویسند و بعد از پایان یا اندکی قبل از آغاز مسابقه آن را اجرا میکنند. این وسط هم شاید یکی مثل سروش رفیعی آتشبیار معرکه شود. به هرحال همه چیز زشت بود. زشت و زشتتر.
نکونام: گلمحمدی اصلا در حد من نیست!
جواد نکونام در نشست خبری پایان بازی با شمس آذر حرفهای زشتی درباره یحیی گلمحمدی زد که در زیر میخوانید:
من همیشه سعی کردهام تا احترام همبازیان و دوستانم را نگه دارم. سال قبل و زمانی که با فولاد، پرسپولیس را شکست دادیم، من اشتباه کردم که جواب بیاحترامی دوستان را ندادم. این باعث شد که الآن بیاید و بی احترامی کند.
اگر منظورش(گل محمدی) از آدم بیخودی من بودهام، که مشخص است آدمهای بیخودی چه کسانی هستند در این فوتبال. کارنامه من مشخص است. اگر ایشان با من بوده، مطمئن باشید اصلا ایشان درحد من نیست که بخواهد دربارهام صحبت کند.
فوتبال فقط جام و قهرمانی نیست. فوتبال چیزهای زیاد دیگری است. زمانی که من سال قبل با فولاد توانستم پرسپولیس را شکست دهم، احترام نگه داشتم. حتی زمانی که تلفنی صحبت کردیم، محترمانه صحبت کردیم و از هم گلایه کردیم. ولی صحبتی که من کردم، جوری نبود که به کسی بیاحترامی کنم. اگر منظورشان من بودم، جوابم را دادم. آدمهای بیخودی زیادی در فوتبال هستند و یکی از آنها نیز خودش (گلمحمدی) است.
گلمحمدی: نکونام یاد نگرفته به بزرگترش احترام بگذارد!
یحیی گلمحمدی هم در نشست خبری پایان بازی با صنعت نفت به صحبتهای تند جواد نکونام واکنش نشان داد و گفت: شروعکننده قضیه ایشان بود و من جواب کسی که بلد نیست و هنوز یاد نگرفته به بزرگترش احترام بگذارد را نمیدهم. همین جا موضوع را تمام شده میدانم. امیدوارم که فوتبالیها بتوانند یاد بگیرند که احترام بگذارند. این موضوعی است که باید خیلی به آن توجه کرد. موضوعی که در فوتبال ما کمتر به آن پرداخته شد.
روز شکست زردها
خیلی سخت است، هم در خانه ببازی، هم در آسیا نقره داغ شوی، هم داغ آن چهار امتیاز کسر شده ابتدای فصل را با خودت حمل کنی. بیخود نبود که مورایس چند هفته پیش ساز جدایی کوک کرد. البته دیگر خبری از تمایلات جدایی نیست اما او روز بسیار سختی را پشت سر گذاشت. ملوان، این تیم آماده و تاکتیکی مقابل سپاهان حرفهای زیادی برای گفتن داشت. این برتری را میتوان بزرگترین پیروزی نیم فصل و شاید کل فصل برای ملوان قلمداد کرد. اما سپاهان. وقتی در خانه ببازی آن هم در شرایطی که رقبا در جدول جلوتر هستند یعنی اینکه قهرمانی خیلی سخت میشود. سخت و شاید بسیار دور. اصلا این ملوان چه از جان سپاهان میخواهد. زردها اگر فصل گذشته مقابل همین تیم مساوی نمیکردند قطعا قهرمان لیگ بیست و یکم شده بودند. اما انگار سرنوشت دو تیم به هم گره خورده است. ملوان میآید سد راه شود تا روزهای سپاهان تیره و تار شود. اما به هر حال از این باخت خانگی میتوان چند نکته درآورد. یکی اینکه رامین رضائیان فعلا بهترین بازیکن فوتبال ایران است، حتی اگر تیمش ببازد. دوم اینکه سپاهان هنوز با کیفیت بالایی بازی میکند و بازیسازی در این تیم واقعا خوب است. سوم اینکه مورایس مربی با جنبهای است. او سنگینترین روز سپاهان را با آرامش پشت سر گذاشت، نه بابت باخت ۳ بر صفر فنی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا دادش به هوا رفت و نه بابت باخت به ملوان تقصیر را به گردن عالم و آدم انداخت و چیزی که باقی میماند همین جنبه و ظرفیت بالاست.
دفاع شکننده مثل پنیر سوئیسی
پرسپولیس بنا به دلایل زیادی نتوانست مقابل صنعت نفت آن هم در ورزشگاه آزادی و در شرایطی که حریف ۱۰نفره بود به برتری دست پیدا کند. نخست اینکه دفاع سرخها شباهتی به فصلهای گذشته ندارد. شکننده است. گاهی اوقات مستحکم و بادوام است اما در چشم به هم زدنی شبیه به پنیر سوئیسی میشود. انگار فعلا کاری هم نمیشود کرد. این خط دفاع شکننده روی بازیسازی هم تاثیر میگذارد. توپ به موقع به بازیکنان میانی نمیرسد. این بازیکنان میانی هم نمیتوانند به موقع توپ را به حمله برسانند. شهاب زاهدی بازیکنی است که به بهترین شکل ممکن میتواند به ما نشان بدهد سرخها چه ضعفهایی دارند. اگر اشکالات سرخها در خطوط مختلف با هم دست به کار شوند توپی به زاهدی نمیرسد و گلی هم به ثمر نمیرسد. نتیجه این میشود که محمد عمری باید دست به کار شود. یا اینکه سرخها به پنالتی گولسیانی دل ببندند. سروش رفیعی نیز گاهی اوقات با طراوت و شاداب است. اما گاهی در میان ضعف چندگانه خطوط مختلف که البته خودش هم بخشی از آن است گم میشود.