به ساختمان وزارت ارشاد رفتم برای مصاحبه و گزینش و... آن موقعها کتابخانههای عمومی کشور زیر نظر معاونت امور کتابخانهها بود. تا اینکه با مصوبه مجلس سال ۱۳۸۲ معاونت کتابخانهها منحل و نهاد کتابخانههای عمومی کشور تشکیل شد؛ نهادی غیردولتی که به روش هیاتامنایی مدیریت میشود و امروز سرنوشت ۸۰۰۰ نفر و خانوادههایشان زیر نظر آنها و با توجه به تصمیمات آنهاست. ابتدا به مشکلات ساختاری نهاد میپردازم. وضعیت نهاد و جایگاه آن در میان سازمانها و ادارات، وضعیتی نابهنجار است. مشخص نیست ما دولتی هستیم یا بخش خصوصی؟ مصوبات هیچ کدام شامل حال ما نمیشود. مصوبات دولت برای پرداخت رفاهیات، ساعت کار، شیفت کار، لباس فرم و... برای کارمندان نهاد نیست؛ چرا که میگویند شما دولتی نیستید و اینها شامل شما نمیشود. میخواهیم طبق قوانین بخش خصوصی با ۲۰ سال کار و ۲۰ روز حقوق بازنشستگی بگیریم بیمه اجتماعی و نهاد قبول نمیکنند. میگویند شما دولتی هستید و باید ۳۰ سال کار کنید. درخواست عیدی به قانون تامین اجتماعی دادیم و منتظر هستیم دوبرابر حقوق کارگری عیدی بگیریم میگویند شما دولتی هستید و شامل شما نمیشود. واقعا نمیدانیم باید به کجا مراجعه و چگونه حقوق خود را پیگیری کنیم؟
کتابداران کد پرسنلی ندارند و هیچ جا آنها را به رسمیت نمیشناسند. فیش حقوقی آنها حتی برای ضمانت بانکی هم قابل قبول نیست. نیروهای رسمی نهاد حتی نمیتوانند ماموریت یا انتقالی بگیرند. گویی نهاد، جزیرهای است که هیچکس قبولش ندارد.
حقوق و مزایا به قدری ناچیز است که ما جرات نشان دادن فیش حقوقی را به کسی نداریم. با مدرک کارشناسی و سابقه ۲۳ سال کار، حکم ما ۱۱ میلیون خورده که با کسورات ۹-۸ میلیون تومان دست کتابدار را بگیرد. آیا با این حقوق میتوان گذران زندگی کرد؟ آیا کار شیفتی اجازه داشتن کار دوم را میدهد؟ هر ساعت اضافه کار یک کتابدار با این سابقه ۳۵ هزار تومان محاسبه میشود این در حالی است که اضافه کار کارگر با مدرک زیر دیپلم در کارخانه با حداقل حقوق کارگری، مبلغ ۴۰ هزار تومان ثبت شدهاست. این جایگاه کتابدار، عنصر فرهنگی جامعه است.
تمام کتابخانههای کشور دوشیفت هستند و تا ساعت ۱۹و۳۰دقیقه در محل کار حاضریم. کتابخانههای مرکزی هر استان تا ساعت ۲۱ خدمت ارائه میکنند اما هیچ کتابداری حق شیفت دریافت نمیکند. اصلا حق شیفت در فیشهای حقوق ما وجود ندارد. تا چند سال پیش حق غذا، ایاب و ذهاب و مهد هم وجود نداشت. با پیگیریهای جناب آقای مختارپور این گزینهها به فیش افزودهشد. اما چه افزودنی؟ حق غذا در سال ۱۴۰۲ مبلغ ۳۳۰ هزار تومان است. شما این حق غذا را با دیگر سازمانها مقایسه کنید. ایاب و ذهاب ۲۰۰هزار تومان. این در حالی است که بسیاری از کتابداران مجبورند به بخشها و مراکز مختلف شهری بروند و در ماه بیش از ۱.۵میلیون تومان هزینه ایاب و ذهاب پرداخت کنند. حق مهدکودک به تازگی بعد از افزایش ۳۰۰هزار تومان شدهاست. بهتر است قیمت مهدهای کودک آن هم در شیفت عصر استعلام شود. همه کتابداران دانشگاهی و... لباس فرم دریافت میکنند اما متاسفانه نهاد در این مورد هم کوتاهی کردهاست. دو دست لباس فرم کامل، حق هر کتابدار در سال است اما متاسفانه با اینکه سالها در موردش صحبت و طرحها را نظرسنجی کردند اما هیچ وقت اعمال نشدهاست.
نهاد کتابخانهها برای اثبات جایگاه خود هر روز یک برنامه فرهنگی را به مسئولیت کتابداران اضافه میکند. کارهای زیاد که مدیران کتابخانهها مجبورند در ساعت غیرکاری انجام دهند. فشار روی کتابداران به قدری زیاد است که نهاد هرساله شاهد خروج و استعفای تعداد زیادی کتابدار است. کمبود نیرو،فشار به کتابداران و بخشنامهها باعث میشود همکاران ما به محض پیدا کردن شغل بهتر، از نهاد خارج شوند. خروج نیروهای دلسوز و متعهد، فشار مضاعفی را به سایر کتابداران باقیمانده در نهاد تحمیل میکند. بارها آقای مهدی رمضانی(دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور) در مصاحبهها و دیدارهای حقوقی از ترفیع جایگاه کتابدار، حل مشکلات حقوقی و افزایش مزایا و حقوق صحبت کردهاست اما متاسفانه هیچ وقت بهطور اصولی ودرست حل نشدهاست. تزریقهای قطرهچکانی مشکل را حل نمیکند. حکمهای ما بایدمثل سایر کارمندان دولت اصلاح شود. مجلس شورای اسلامیمشکل ساختار اداری و حقوقی نهاد را باید حل کند. ما میدانیم که مسئولان نهاد دارند دراین زمینه تلاش میکنند اما چه حاصلی داشتهاست؟ نهاد کتابخانهها برای بقای خود تلاش میکند. آیا این استقلال به نفع کتابخانههای عمومی بودهاست؟ چرا قوانین استخدامی کشور شامل ما نمیشود؟
کتابدار ناشناس
اغراق هست این
من هم دانش آموخته ی این رشته در مقاطع ارشد هستیم و در تمام سال سرکار هستیم و تعطیلی تابستان و ایام نوروز رو هم نداریم و باور بفرمایید که این حقوق کفاف زندگی را نمی دهد.
انتظار داریم مانند سایر کارمندان دولت برای ما اعمال حقوق و مزایا و رفاهیات بشه و انشالله که نتیجه ی کار و زحماتمون رو واقعا دریافت کنیم.
حق شیفت و اضافه کار برای کتابدارن لحاظ کنید. حق مسکن و رفاهیات و ...
چرا ما نسبت به دیگر کارمندان هر روز خاک و خلی و خسته و با زانو درد و گردن درد به خانه می رویم ولی رفاهیات از همه کمتر
کاش صدای ما شنیده بشه
ما هم عضوی از جامعه فرهنگی این کشور هستیم
ممنون که صدای ما شدید
سپاس از توجهتان
به امید توجه مسئولین به کتابداران
مدیران نهاد کتابخانه ها میخوان همه چی رو گل و بلبل نشون بدن ولی وقعیت یه چیز دیگه است
از هر کسی که کاری از دستش برمیاد خواهش میکنم کتابدارا رو از این فلاکت نجات بدین