نوجوانان ایران - برزیل امروز ساعت۱۵و۳۰دقیقه در جام‌ جهانی نوجوانان

پنجه در پنجه بزرگان

امیرمحمد رزاقی،‌ علیرضا شریفی و سمیر حبوباتی۳ بازیکن تیم ملی نوجوانان در تحریریه «جام‌جم»

باور داشتیم که می‌توانیم

دورهمی دوستانه با نوجوان‌هایی که آرزوهای بزرگی در سر دارند، جالب است. بچه‌هایی که قرار است آینده ایران باشند. آنها که برای‌مان در جام‌جهانی نوجوانان افتخار‌آفرینی کردند و آینده‌شان را به زیباترین شکل ممکن ترسیم می‌کنیم. رسیدن به آن نقطه اما توجه و امکانات می‌خواهد. زمین تمرین، غذا والبته خوابگاه. این ابتدایی‌ترین خواسته فوتبالی ‌آنهاست.
کد خبر: ۱۴۳۳۸۳۶
نویسنده رضا پورعالی و سعید اکبری - گروه ورزش
 
وقتی علیرضا شریفی، امیرمحمد رزاقی و سمیر حبوباتی ازاین چیزها می‌گویند و البته از آینده‌ای که هنوز مبهم است، برقی در چشمان‌شان دیده می‌شود. آنها شبیه آرزوهای «کال» هستند و قراراست با توجه وحمایت «برسند». این سه بازیکن تیم‌ملی نوجوانان چند روز قبل مهمان روزنامه جام‌جم بودند و درباره درخشش آنها در جام‌جهانی نوجوانان که البته با شگفتی‌سازی نهایی همراه نشد، صحبت کردیم. 

مصاحبه را از بازی با برزیل شروع کنیم. باور داشتید می‌توانید این تیم را ببرید؟ در ایران خیلی‌ها باور نداشتند. 
امیرمحمد رزاقی:
 همین الان داشتیم با بچه‌ها درباره‌اش حرف می‌زدیم. وقتی گروه‌بندی مسابقات مشخص شد همه فکر می‌کردند می‌رویم تا کمتر از رقبا گل بخوریم. مردم همه می‌گفتند فقط زیاد گل نخورید منتهی ما می‌خواستیم به آنها نشان دهیم این‌طور نیست و می‌خواهیم همه وجودمان را بگذاریم. حرف‌هایی که زده می‌شد انگیزه‌مان را بیشتر کرد تا قوی‌تر ظاهر شویم. باور داشتیم که می‌توانیم و دیدید که شد. البته آخرش خوب تمام نشد...
 
کامبک زدن در آن شرایط مقابل برزیل خیلی سخت بود...
علیرضا شریفی: 
آقای عبدی همیشه یک حرف خوبی می‌زند که آویزه گوش ماست. می‌گوید تا دقیقه ۹۰ در زمین بازی کنید. خیلی از بازی‌‌های دوستانه عقب افتادیم ولی جنگیدیم تا مساوی کردیم یا بردیم. تیم ما موتورش یک مقدار دیر روشن می‌شود. معمولا ۱۰،۱۵ دقیقه طول می‌کشد. برای همین خودمان می‌دانیم که نباید روحیه‌مان را از دست بدهیم. شاید خیلی‌ها باور نمی‌کردند بازی را ببریم ولی خب این هم از زیبایی فوتبال است. 

در بازی با برزیل حرف گوش کن بودید، ولی در بازی با مراکش نه!
(خنده جمعی) 
سمیر حبوباتی: 
فوتبال است دیگر، یک وقت‌هایی پیش می‌آید. 
گنجی، سرپرست تیم‌ملی: بچه‌ها همیشه ۹۰ دقیقه تلاش می‌کنند ولی بدشانسی هم جزئی از بازی است. نمی‌شود گفت که بچه‌ها کم‌کاری کردند. قبول کنید بازی در جام‌جهانی سخت است. ما دو بازی خیلی سنگین برابر برزیل و انگلیس داشتیم. مسیر مراکش این‌قدر سخت نبود. دیدید در بازی با برزیل چقدر بچه‌ها دویدند یا در بازی با انگلیس با بدشانسی محض باختیم. چند بار دیگر صحنه گل دوم این تیم تکرار شود، آن اتفاقات رقم نمی‌خورد که توپ وارد دروازه تیم‌ملی شود. یک وقتی با خودت می‌گویی این تقدیر است. به همین دلیل نمی‌شود چیز اضافه‌ای گفت. 
 
جمله‌ای از این سه بازی در رختکن یادتان مانده که برایمان بازگو کنید؟ 
سمیر حبوباتی:
 جمله خاصی که گفته شده باشد.... نه. آقای عبدی خیلی تلاش کرد بعد از بازی با مراکش بچه‌ها را آرام کند. ما بعد از بردها خیلی خوشحال می‌شدیم ولی آقای عبدی از یک جایی به بعد می‌گفت شاید این شادی اثر منفی داشته باشد و فقط به فکر بازی بعدی باشید. او مدام تاکید می‌کرد ما راحت اول گروه هستیم. یعنی زودتر می‌خواست ما را آماده مسابقه پیش‌رو کند. یادم هست وقتی به انگلیس باختیم، او روحیه خیلی خوبی در رختکن داشت و گفت بچه‌ها می‌توانیم دوباره در گروه اول شویم. وقتی برزیل را بردیم گفت شادی را همین جا تمام کنید چون می‌خواهیم به جنگ انگلیس برویم. در بازی با مراکش هم شانس یارمان نبود. می‌دانستیم بازی تمام نشده ولی یک وقت‌هایی پیش می‌آید دیگر...
علیرضا شریفی: خب ما در بازی اول، برزیل بزرگ را بردیم. امین گفت. خوشحالی فقط در رختکن بود. شب که به اتاق آمدیم و صبح که بیدار شدیم، کلا بازی را فراموش کرده بودیم. نمی‌خواستیم غرق در آن برد باشیم. بعد از بازی‌ با برزیل و برای بازی با انگلیس هم آقای عبدی گفت برای مساوی به زمین نمی‌رویم. هدف‌مان این بود که زهر آنها را بگیریم و بعد حمله کنیم. تا دقیقه ۹۰ هم جلو بودیم اما سر یک اتفاق عجیب گلی خوردیم که حق‌مان نبود ولی مثل دیدار با برزیل آن بازی را هم فراموش کردیم. در بازی با نیوکالدونیا هم اصلا حریف را دست‌کم نگرفتیم. می‌دانستیم بازی سختی است. نتیجه نسبتا خوبی گرفتیم. در بازی با مراکش هم تا دقیقه ۹۴ جلو بودیم و آخرش باختیم. ما ۲۰ دقیقه اول کلی کرنر و کاشته گرفتیم. دو بار توپ را از خط دروازه بیرون آوردند. راستش آخر بازی باورمان نمی‌شد که شکست خورده‌ایم. قابل باور نبود. پنالتی‌ها هم ۵۰-۵۰ بود و یکجورهایی اسیر استرس شدیم. شرمنده مردم هستیم. 
 
تو که چیپ نزدی؟ 
(خنده جمعی) نه ما سه نفر که نزدیم ولی اگر همان چیپ گل می‌شد خیلی تیم روحیه می‌گرفت. 
امیرمحمد رزاقی: بعد از بازی با برزیل مدام شعار می‌دادیم ما ایرانیم. فکر کنم صدایمان این‌قدر بلند بود که برزیلی‌ها شنیدند و غیرتی شدند و انگلیس را بردند! بعد از بازی با انگلیس هم من تست دوپینگ دادم و اصلا در رختکن نبودم. روز بازی با مراکش.... عجب روز تلخی بود. واقعا ناراحت بودیم. می‌شد ببریم و باور نمی‌کردیم بازنده مسابقه هستیم. دردناک بود. 

بعد از بازی با پدر و مادرت صحبت کردی؟ 
نه. حتی رویم نشد به آنها زنگ بزنم. فردایش صحبت کردیم. 

گنجی، سرپرست تیم:
 بچه‌های ما خیلی غیرتمندانه بازی کردند. واقعا یک تیم بودیم. کل ایران یک تیم بود. لذت بردیم که رسانه‌ها هم این‌طور حمایت کردند. ما مستحق صعود بودیم و قطع به یقین وقتی حذف می‌شویم، بچه‌ها نمی‌توانند به راحتی موضوع را هضم کنند. این بچه‌ها خیلی زحمت کشیدند. مدت‌ها دور از خانواده بودند. درد‌آور بود که شادی‌مان ادامه پیدا نکرد. آقای عبدی و بچه‌ها هم عذرخواهی کردند. الان دوباره عذرخواهی می‌کنیم. ان‌شاا... در این مسیر بتوانیم دوباره دل مردم کشورمان را شاد کنیم. 
 
مهمترین ویژگی حسین عبدی را در یک جمله یا یک کلمه بگویید. 
سمیر حبوباتی:
 ثبات. ثبات ایشان بود که باعث شد ادامه دهیم. در این دو سال شاید یک وقتی خسته می‌شدیم ولی نمی‌گذاشت وضعیت بد ادامه پیدا کند. یک ثبات عالی داخل تیم ایجاد شد که یاد گرفتیم تا لحظه آخر باید بجنگیم. 
امیر‌محمد رزاقی: ویژگی‌خوب زیاد دارد ولی مهمترین آن دیسیپلین و انضباط بود. خیلی به پیشرفت تیم کمک کرد. 
علیرضا شریفی: به نظرم من مهمترین ویژگی ایشان نا‌امید نشدن بود. زمانی که نه اردو جور بود و نه زمین تمرین، می‌جنگید. حتی یک بار ما در زمین خاکی تمرین کردیم ولی اصلا نا‌امید نشد. می‌گفت ادامه بدهید تا به موفقیت برسید. 

کری خوانی در تیم‌ملی

گنجی، سرپرست تیم: بچه‌های ما خیلی غیرتمندانه بازی کردند. واقعا یک تیم بودیم. کل ایران یک تیم بود. لذت بردیم که رسانه‌ها هم این‌طور حمایت کردند. ما مستحق صعود بودیم و قطع به یقین وقتی حذف می‌شویم، بچه‌ها نمی‌توانند به راحتی موضوع را هضم کنند. این بچه‌ها خیلی زحمت کشیدند

بچه‌ها شما همه تیم دارید؟ 
رزاقی و شریفی: 
ما بازیکن کیا هستیم. 
رزاقی: البته من امسال قرارداد نبسته‌ام ولی بازیکن آنها به حساب می‌آیم. 
حبوباتی: من بازیکن پرسپولیس هستم. 
 
قرارداد حرفه‌ای می‌بندید؟ 
رزاقی: 
در داخل ایران می‌شود ولی خارج از کشور نه. باید ۱۸ سال‌مان تمام شود. 
 
درآمد خاصی هم دارید؟ 
حبوباتی: 
درآمد خاصی نداریم. نسبت به تیم‌های بزرگسالان خیلی کمتر است. 
 
مثلا چقدر؟ ما شنیده‌ایم سقف ۸۰ میلیون است. 
رزاقی:
 همین حدودهاست. بیشترین پولی که می‌دهند سالی ۸۰-۷۰ میلیون تومان است. تازه اگر بدهند. 
شریفی: تیم‌هایی که شخصی هستند زیر ۲۰ میلیون تومان و یک وقت‌هایی زیر ۱۰ میلیون تومان پول می‌دهند. 
 
دوست دارید در باشگاه خاصی بازی کنید؟ 
شریفی:
 من که طرفدار تیم‌ملی هستم!(خنده) 
رزاقی: من هم طرفدار تیم‌ملی هستم!(خنده) 
 
یعنی داخل تیم سر استقلال و پرسپولیس کری ندارید؟!
گنجی:
 دوربین را خاموش کنید تا بگویند.(خنده) بچه‌ها طرفدار قرمز و آبی هستند. 
حبوباتی: من که پرسپولیسی هستم. 
 
کسی که آکادمی کیا بازی می‌کند طبیعی است پرسپولیسی باشد!
شریفی:
 اتفاقا برعکس است. استقلالی زیاد در آکادمی کیا داریم. خیلی از بچه‌ها طرفدار آبی هستند. 
حبوباتی: من که در رده باشگاهی دوست دارم برای بزرگترین باشگاه ایران یعنی پرسپولیس بازی کنم. البته الان هم کنار تیم هستم. در بازی‌های دوستانه هستم. تمرینات هم حضور دارم. هدف اولم بازی در پرسپولیس و بعد اروپاست. حالا ببینیم آینده چه می‌شود. 

 کدام بازیکن پرسپولیس را دوست داری؟ 
رزاقی:
 بپرس کدام بازیکن پرسپولیس را دوست ندارد!
 
یعنی کسی هست که ترا در تمرین اذیت می‌کند؟!
حبوباتی:
 آقا این بحث را ول کنید. من پورعلی گنجی را خیلی دوست دارم. 
رزاقی: من از بچگی سعید عزت‌اللهی را دوست دارم. 
شریفی: من جواد نکونام را خیلی دوست دارم و دوست دارم او را ببینم. 
 
چرا؟
چون اخلاق و رفتارش را دوست دارم. فوتبالش هم عالی بود. 
رزاقی: علی رونالدینیو، نکونام را دوست دارد. 
 
پس اسم هم دارید. 
شریفی:
 بله، به رزاقی می‌گوییم پیرلو. حبوباتی هم وقتی کچل باشد فابینیو ووقتی موداشته باشد گتوزو اما شبیه ایسکو بازی می‌کند!

اول لیگ خودمان بعد اروپا

به تیم‌ملی نوجوانان در دوره قبل توجه زیادی نشد و خیلی از بازیکنان به جایی نرسیدند. خیلی دوست داریم برای شما بستر مهیا باشد چون سرمایه‌های فوتبال هستید. 
شریفی:
 درست می‌گویید. ازسال۲۰۱۸ که بچه‌ها به جام‌جهانی رفتند، اکثرشان بدون تیم ماندند. دوسه نفر هستند که پیشرفت کردند. ما سعی می‌کنیم از تجربه آنها استفاده کنیم. من به شخصه دوست دارم پیشرفت کنم. می‌خواهم اول در لیگ خودمان بازی کنم و بعد به اروپا بروم. امیدوارم تجربه آنها به من کمک کند. 
رزاقی: یک مربی داشتم که همیشه می‌گفت باید از تجربه دیگران استفاده کنی و درس بگیری. من به شخصه برایم سبک زندگی خیلی مهم است. خواب، غذا و دوری از حاشیه. این چیزها باعث می‌شود بازیکن کمتر آسیب ببیند. اگر بتوانیم مسائل حرفه‌ای را رعایت کنیم و ثبات داشته باشیم قطعا به آرزوهای‌مان می‌رسیم ولی می‌دانم که به هر حال تغییر سبک زندگی سخت است. 
حبوباتی: فدراسیون فوتبال هم خیلی می‌تواند کمک کند. یک نسل از نوجوانان از بین رفت. این تیم ما باید حفظ شود. باید آقای عبدی یک رده بالاتر برود. یک تغییرات کوچکی در تیم ایجاد شود و پله پله بالا برویم. مثل ژاپن و ازبکستان که همین کار را کرده‌اند. نباید با هر شکست دست به تغییرات زد. 
رزاقی: نیم قرن است ایران به المپیک نرفته است. همین تیم را حفظ کنید شاید به المپیک برسد. 
گنجی، سرپرست تیم: صد در صد به المپیک می‌رسد. من قول می‌دهم. 
 
این مهم است که شما هم کیفیت‌تان را حفظ کنید. 
رزاقی:
 این نکته خیلی مهمی است ولی به شرط آن‌که امکاناتی درحد انگلیس واروپا و برزیل داشته باشیم. اگربچه‌های ما در شرایط مشابه بازیکنان انگلیس رشد می‌کردند به نظرتان نتیجه بازی ما چه می‌شد؟ زمین تمرینی، بازی دوستانه، حتی مکمل و غذای‌شان از ما بهتر است. با تیم‌های بزرگ بازی دوستانه برگزار می‌کنند. برای همین می‌بینید که قدرت می‌گیرند و موفق می‌شوند. این چیزها خیلی مهم است. 

گنجی سرپرست تیم: یک بنده خدایی به آقای عبدی گفت چه می‌خواهید؟ گفت زمین تمرین، غذا و جای خواب. همین. آقای عبدی برای فوتبال ما یک نعمت است. ایشان جزو مربیان با‌دانش و جنتلمن ماست. ثبات دارد. حرفش هم منطقی است. حرفش باعملش یکی است. واقعا ندیدم یک دقیقه در تمرین گوشه‌ای بایستد. شده تا ۵ - ۴صبح بازی می‌بیند. بعداز آن هم به من می‌گوید بریم به بچه‌ها سر بزنیم که خوابند یا بیدار. یعنی در این حد مراقب آنهاست. نتیجه کار آقای عبدی را شاید ما ۵سال دیگر ببینیم. این تیم نیاز به حمایت دارد. ان‌شاا...با تدبیر خوب فدراسیون آقای عبدی بماند و یک رده بالاتر برود. در فوتبال پایه باید مربیان دلسوز باشند. بحث هم فقط فنی نیست. مربی باید روحیات بچه‌ها را بشناسد. آقای عبدی خودش در این فوتبال پله پله رشد کرد و بالا آمد. این بچه‌ها درسن حساسی هستند. من معتقدم آقای عبدی پدر فوتبال پایه ایران است. 

بچه‌ها قهرمان شدند

شما از همدیگر هم انتقاد می‌کنید؟ 
شریفی: 
بله زیاد انتقاد می‌کنیم که چرا برنمی‌گردی. البته پشت سر هم اصلا حرف نمی‌زنیم چون رفیق هستیم. در خوابگاه در بیشتر زمان‌ها از هم انتقاد می‌کنیم.(خنده) ولی دعوای‌مان نمی‌شود. من که مدام می‌گویم چرا پاس نمی‌دهید؟ 
رزاقی: شریفی همه شب‌ها عصبانی است چون می‌گوید چرا به من پاس ندادی؟ یک تز دارد و می‌گوید باید همه به من پاس بدهند. (خنده) 
 
البته شاید در اردو درباره دستمزد فوتبالیست‌ها هم حرف بزنید. 
شریفی:
 بیشتر درباره موضوع روز حرف می‌زنیم. مثلا قبل از جام‌جهانی فقط درباره این مسابقات و حتی ارنج حرف می‌زدیم. 
رزاقی: درباره این هم صحبت می‌کنیم که چه کسی بمب نقل و انتقالات می‌شود. 
 
حالا چه کسی می‌شود؟ 
حبوباتی:
 رزاقی تا دو ماه دیگر بمب نقل و انتقالات را می‌ترکاند. 
 
یعنی می‌آید به تیم شما؟ پرسپولیس؟ 
رزاقی:
 نمی‌توانم درباره‌اش صحبت کنم. معلوم نیست ایران است یا خارج. رسمی نشده. ان‌شاا... نیم فصل مشخص می‌شود. 
 
سؤال خاصی نمانده، حرفی ندارید؟ 
گنجی:
 فقط خواستم از رسانه‌ها و مردم خیلی تشکر کنم. به بچه‌ها گفتم. اینجا هم می‌گویم که با همین امکانات به آنجا رسیدند یعنی 
قهرمان شدند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها