این نشان میدهد که دیدگاههای اعلامشده از سوی رژیمصهیونیستی درباره کوچاندن ساکنان غزه متاثر از شرایطی است که اسرائیل از نظر نظامی، سیاسی و همچنین معادلات بینالمللی در حال تجربه است. اکثر کارشناسان و تحلیلگران معتقدند تغییرات مکرر اهداف و مقاصد اعلامشده از سوی رژیمصهیونیستی ناشی از یک آنارشی و پراکندگی و سردرگمی در تصمیمگیری و انتخاب اهداف است و تذبذب ویژه و خاصی بر اتخاذ تصمیمات صهیونیستها حکمفرماست. این سردرگمی آنقدر شدید است که حتی مکرون، رئیسجمهور فرانسه علنا و آشکارا از صهیونیستها انتقاد کرد که چرا معلوم نیست چه برنامهای برای آینده جنگ غزه دارید؟ریشه این مسأله را باید در ضربه کاریای دانست که رژیمصهیونیستی در ۱۵مهر در عملیات طوفانالاقصی از فلسطینیها خورد و این ضربه آنقدر سنگین بود که هنوز اسرائیل نتوانسته موضع مناسبی اتخاذ کند. یکی از موارد تصمیمگیری، بحث جابهجایی مردم غزه است و صهیونیستها نمیدانند چه تصمیمی بگیرند که هم عملیاتی باشد و هم آنها را به اهدافشان برساند. متاسفانه در ورای این سردرگمیهای ناشی از ضربه اولیه طوفانالاقصی، دو صفت خاص صهیونیستها نیز در رفتار فعلی آنها با مردم غزه خودنمایی میکند. یکی از این عوامل، اشتهای آدمکشی و شهوت خونریزی است که در صهیونیستها وجود دارد و قرارگرفتن آن در کنار عقدههای شکست، ترکیب خطرناکی را ایجاد کرده که امروز شاهد نتایج آن هستیم.
عامل بعدی، نوعی سادیسم پیشرفته خاصی است که مخصوص صهیونیستهاست. این عوامل بهویژه عامل دوم، ازجمله مسائلی است که موجب تنفر ملتهای مختلف از صهیونیستها شده است. در همین زمینه میتوان به سوابق تاریخی این مسأله اشاره کرد که بهعنوانمثال، یکی از دلایلی که انگلیسیها صهیونیستها را به سمت فلسطین کوچ دادند تنفر عمومی مردم اروپا از صهیونیستها بود، چراکه هرجا زندگی میکردند سادیسم پیشرفته و مردمآزاری آنها که با ثروتاندوزی همراه شده بود تنفر مردم از آنها را موجب میشد. در شرایط فعلی با قاطعیت میتوان گفت هشدارهای متعدد به ساکنان غزه برای تخلیه محل زندگی خود دلایلی جز آنچه گفته شد نمیتواند داشته باشد، چراکه اغلب خانوادههای ساکن غزه در جنایات اخیر صهیونیستها عزیز از دست داده یا بیخانمان هستند و با گرسنگی شدیدی که زندگی آنها را تهدید میکند دستوپنجه نرم میکنند. کوچاندن چنین خانوادهها و کودکان یتیم و مجروح، با هیچ قانون انسانی و اخلاقی و حقوقبشری نمیخواند. صهیونیستها در محاسبات و رویاهای خود بهدنبال راندن تمام مردم غزه از خانه و کاشانه خود بودند اما در این زمینه به چند مانع بزرگ برخوردند و بر همین اساس بهصورت پیدرپی در حال تغییر برنامههای اولیه خود هستند. اولین مانع این است که هیچ کشوری حاضر نیست این جمع آسیبدیده را نگهدارد بهخصوص اینکه کشورهای مرتجع عرب بیم آن را دارند که حضور این جمعیت در کشور آنها باعث شکلگیری هستههای اولیه انقلاب علیه دولت آن کشور شود.