یکی از مقولاتی که در این خصوص باید بهصورتی جدی مورد بررسی قرار گیرد، معطوف به نسبت «انقلاب اسلامی ایران» و «نظم نوین جهانی» میشود. با توجه به مختصات و شرایطی که دنیای امروز در آن قرار دارد، این دغدغه بهمراتب نسبت به سالهای گذشته پررنگتر است. در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد.
نخست اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امامخمینی(ره)، بسیاری از نظریهپردازان درصدد توجیه و تفسیر آن بر مبنای نظریات و فرضیات رایج در اندیشه کلاسیک غرب برآمدند. بااینحال رویکرد تطبیقی آنها میان انقلاب ایران و دیگر انقلابهای جهان با بنبست مواجه شد. در ادامه، متفکرینی مانند تدا اسکاچپل و میشل فوکو اذعان کردند که ماهیت انقلاب اسلامی ایران و گفتمان منبعث از آن را اساسا نمیتوان در چارچوب نظریات کلاسیک و حتی پستمدرن گنجاند. صورتمسأله مشخص است. انقلاب اسلامی ایران، پیامآور تمدن نوین اسلامی بوده و این تمدنسازی، دارای یک سلسله مبانی و اصول است. یکی از این اصول، قاعده نفی سبیل و دیگری عدم تسلیمپذیری در برابر جریان سلطه است. امت واحده اسلامی برآمده از تلفیق همین دو مؤلفه فکری و فطری است. گفتمان مقاومت نیز معطوف به همین اصول شکل میگیرد. این گفتمان مولد است و همانگونه که اشاره شد، خصلت فرازمانی و فرامکانی دارد و دامنه مخاطبان آن نامحدود و عمیق است.
نکته دوم، به نقش انقلاب اسلامی در خلق، بسط و تعمیق گفتمان مقاومت در منطقه معطوف میشود. اساسا شکلگیری جبهه مقاومت و پیروزی ترکیبی آن در برابر دشمن صهیونیستی و آمریکایی، معلول متکی بودن آن به یک گفتمان پویاست که غرب عامدانه علاقهای نسبت به درک آن ندارد. گفتمان مقاومت و مشتقات آن، مانند «سلطهگریزی»، «استقامت در مسیر حق» و «آزادی معنوی» در آیندهای نزدیک «نظم نوین جهانی» را رقم خواهد زد. مختصات این نظم نوین، در تعارض مطلق با نظم غربی بوده و مناسبات ادعایی قدرت در جهان امروز را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
نکته سوم و پایانی، به آیندهپژوهی این روند بازمیگردد. در سند ارزشمندی که حدود پنج سال قبل رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی تحت عنوان «بیانیه گام دوم» تبیین فرمودهاند، مابا اهدافی مانند ثبات، امنیت وحفظ تمامیت ارضی ایران، ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی، بهاوجرسانیدن مشارکت مردمی، ارتقای شگفتآور بینش سیاسی بیشتر مردم، سنگینکردن کفه عدالت در تقسیم امکانات عمومی، افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق درفضای عمومی جامعه و ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان مواجه هستیم. همه این مؤلفهها، بایستههای یک نگاه تمدنساز اسلامی محسوب میشوند. از این رو بیانیه گام دوم، پیشدرآمدی بر تحقق تام و کامل تمدن نوین اسلامی با نقشآفرینی خاص جمهوری اسلامی ایران بهشمار میآید. تبلور بیداری و آگاهی جهانی نسبت به تحولات جاری در حوزه روابط بینالملل (که امروز نیز بهخوبی در مواجهه با جنگ غزه و تقابل جهانی با جنایات صهیونیستها خود را نشان داده است) به معنای همین حرکت رو به جلوست. حرکت مقدسی که نمیتوان نقطه پایان یا حتی وقفهای برای آن متصور شد ... .