کوتاه نوشته‌

کد خبر: ۱۴۴۴۵۸۴
نویسنده محمدتقی فهیم

یک) اکشن نفس‌گیر؛ آسمان غرب 
فیلم «آسمان غرب» ساخته‌ی محمد عسگری است که سال گذشته فیلم اتاقک گلی را در گونه‌ی دفاع مقدس ساخته بود. روایت این فیلم با محوریت اکبر شیرودی و عملیات پرواز‌های هلی‌کوپتری در اوایل جنگ است. اگر چه این فیلم به لحاظ پروداکشن و تکنیک‌های جدید فیلمسازی از اتاقک گلی جلوتر است، ولی از نظر انسجام ساختاری و ادم‌ها چند قدم از فیلم قبلی عقب‌تر است. در اتاقک گلی عشق ساخته می‌شود، ادم‌ها هویتمند‌تر هستند و جغرافیا درامده بود و در کل آن فیلم شسته رفته‌تر بود، درحالی که در آسمان غرب درعین امکانات و ادوات فراوان جنگی، اما کلیت فیلم شلخته است تا آنجا که در صحنه‌های جنگی کارگردانی ضعیف است و تدوین هم نتوانسته جغرافیا را طوری بچیند که معلوم باشد کی به کی است. آدم‌ها هم فاقد هویت دفاع مقدسی هستند. در سکانس/ پلانی که شیرودی با سرهنگ (نادر فلاح) در بین شهدا و زخمی‌ها حرکت و حرف می‌زنند، اشاره به وجود بنی‌صدر که گفته «زمین بدهیم تا زمان بخریم» و ... کلمه بنی‌صدر از فرط تکرار مبتذل می‌شود. جنگ‌های شهری در سرپل ذهاب ضمن داشتن اکشن‌های خوب، ولی از نظر حسی اصلا کار نمی‌کند. در فیلم معروف «در جبهه غرب خبری نیست» سرباز خودی در میدان شهر با سرباز دشمن درگیر و به او مدارا می‌کند، عسگری هم چنین صحنه‌ای از سرباز ایرانی و عراقی اجرا کرده است، ولی هیچ حسی وجود ندارد. هرچقدر فیلمساز تلاش کرده تا جنگ و خونریزی واقعی ساخته شود به همین نسبت از زیست رزمندگان ایران در دوران جنگ، منجمله شیرودی دور شده است تا آنجا که این قهرمان ملی فاقد فرهنگ زیستی آن دوران است. خلاصه اینکه آسمان غرب یک فیلم جنگی شده است، اما از مولفه‌های سینمای دفاع مقدس مانند توکل و ... دور شده است.

دو) تثبیت ژانر؛ باغ کیانوش
فیلم «باغ کیانوش» ساخته‌ی از جمله‌ی فیلم اولی‌های خوش ریخت تثبیت شده در ژانر است. پیش از نمایش این فیلم کمتر کسی منتظر اثری قابل اعتنا بود، اما پس از اکران غالبا شگفت زده شدند. سال‌هاست که فیلم‌های کودک و نوجوان از گونه اصلی‌اش دور افتاده و همه به جای ساختن فیلم برای کودکان، یا کودک را بهانه قرار می‌دهند تا به مقاصد دیگری دست یابند یا از حضور کودک برای زدن حرف‌های خاص و بزرگسالانه استفاده می‌کنند. به ویژه جریان شبه روشنفکرانه سینما، کودک و نوجوان را مستمسک اهداف سیاسی و حزبی خود قرار می‌دادند، تا آنجا که شاهدیم عملا سینمای کودک و نوجوان از بین رفت. در حالی که باغ کیانوش دربست برای کودک و نوجوان ساخته شده است، یعنی در عین اینکه فیلم جهانی فانتزی دارد، آکنده از اکشن بدون خشونت است. همچنین شروع، میانه و پایانی درخور دارد، همچنانکه از ریتم نمی‌افتد و تا فینال ضرباهنگش را حفظ می‌کند. کلا فیلم از جنس سینما است و به طور مشخص، فیلمساز بدنبال جنگولک‌بازی نبوده و می‌خواسته تا کاری مناسب و برای لذت گروه سنی هدف خود بسازد. با تمام این تفاصیل فیلم در اجزایش خام است، خصوصا شخصیت‌ها فاقد عمق هستند و بازی‌ها خیلی معمولی‌اند. 

سه) یا ضامن اهو؛ آبی روشن
فیلم «آبی روشن» کار بابک لطفی خواجه پاشا است که سال گذشته با فیلم قابل اعتنای «در آغوش درخت» سر زبان‌ها افتاد. او امسال هم با اثری (به قول تحلیلگران سینما) ابرومند ظاهر شده است. آبی روشن در قالب جاده‌ای با رویکرد مذهبی/ اجتماعی به سروسامان رسیده است. در واقع تنها فیلم ساخته شده با مولفه‌های دینی این دوره جشنواره آبی روشن است. به نظر من این فیلم تنها اثری است که شخصیت دارد. حاج یونس شخصیت شده است. همچنین تنها فیلمی است که یک تیپ ساخته شده دارد. آدمی که مهران غفوریان بازی می‌کند به خوبی تبدیل به تیپ شده است، چیزی که در فیلم‌های امسال جایش خالی بود. تیپ‌سازی کار سخت سینما است. هرکسی نمی‌تواند تیپ بسازد چه در کارگردانی و چه در بازیگری؛ بنابراین فیلم آبی روشن یک شخصیت و یک تیپ باورپذیر دارد. فیلم در ساختار بد قواره است. به نظر من افتتاحیه باید از صحنه سرقت فیروزه شروع شود، یعنی قبل از آن همه‌اش زیادی است. از منظر عطف منجر به تحول هم، فیلم لنگ می‌زند. معمولا در فیلم‌های جاده‌ای، اصلی‌ترین فاکتور تحول شخصیت است، چنانکه از نقطه شروع تا فینال قهرمان طی مسافت را به تغییر مبدل می‌کند، درحالی که اینجا روی تمهیدات و قبل از آن انگیزه درونی قهرمان کار لازم نشده است. یعنی حاج یونس از مبدا می‌داند برای چی حرکت می‌کند، لذا اتفاقات بین‌راهی تاثیری در تغییر او ندارد، ضمن اینکه این اتفاقات هم از منشا کهنه فیلم‌فارسی می‌آید. با تصادف شکل می‌گیرند مانند چاقویی که بعدا بدرد رهایی آهو می‌خورد. کامیون و ... و برخی کم دقتی‌ها، از جمله فراری دادن شکار‌ها با بوق ماشین در حالی که قبل از بوق، صدای تیراندازی می‌آید، یا راه رفتن حاج یونس بدون کلاه ایمنی در تونل معدن و ... بازی مهران احمدی و مهران غفوریان متناسب با کاراکترهایشان خوب است، خصوصا غفوریان که آدم پاکباخته را درآورده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها