حضور میدانی شهید شیرودی، همرزمانش را هم ماندگار میکند. قهرمان آسمان غرب به رغم اغلب شخصیتها و قهرمانان آثار شاخص سینمای دفاع مقدس برونگراست، با هیجان حرف میزند و تهییج میکند و از کلیشهها فاصله میگیرد. وقتی پای سیاست و تمرد از دستور بنی صدر به میان میآید، بار دیالوگهایی که در جاهایی به شعار نزدیک میشوند، عمده میشود، اما در نگاه کلی زاویه دید فیلم به شخصیت شهید شهید شیرودی به گونهای است که او را بیشتر در عرصه حرکتهای میدانی میبینیم و به همین نسبت هم بار حادثه پردازی و نشان دادن عملیات هوانیروز در شهر و روستا عمدهتر میشود.
در جاهایی مثل انتشار خبر اصابت هواپیمای ساقط شده دشمن به خانه شهید شیرودی در شهرک سازمانی و تماس او با همسرش که پیش از حادثه از خانه خارج شده، در کنار خط اصلی قصه، لحظاتی پر تعلیق ایجاد میشود که موثر هم هست. این سکانس در جایی قرار میگیرد که شیرودی از یک سو در تلاش برای متقاعد کردن همرزمان به ماندن و از سوی دیگر نجات مردم منطقه از محاصره شدن توسط نیروهای پیش آمده دشمن است. این سکانس به مثابه نوعی فاصله گذاری، نقش مهمی در تجدید روحیه شیرودی و همراهانش دارد. اتفاقات دراماتیک برای پیشبرد قصه ادامه پیدا میکند و شهادت همرزم شیرودی در یک نوبت از عملیات، فضاسازی میکند و شخصیت قهرمان را در معرض اتفاقاتی قرار میدهد که تصمیم گیری برای روبرو شدن با آنها نیازمند شهامتی در حد و اندازههای قهرمانی مردمی است. رسیدن دشمن به روستایی در اسلام آباد و مقاومت مردمی که در نهایت با کمک شیرودی و دیگر خلبانان هوانیروز به سرانجامی امیدوارکننده میرسد، موقعیت جدیدی را در ساختار روایتی فیلم ایجاد میکند. اگرچه نحوه حضور نیروهای دشمن در بدو ورود به روستا و مقاومتهای پیامد آن با سنگ و کوکتل مولوتوف منطق بصری خودش را پیدا نمیکند، گشوده شدن جبهه جدیدی برای شهید شیرودی و یارانش با حضور میگهای عراقی در زمان نزدیک شدن هلیکوپترها به روستای اشغال شده، باز هم به تعلیقهای موجود در متن فیلم و جذابیتهای آن برای مخاطب اضافه میکند.
شهید شیرودی در آسمان غرب قهرمانی است که به واسطه ماهیت عملیاتی حضورش و در متن جنگ، بخشهای مهمی از شخصیت قهرمانیاش را با اجرای عملیات به نمایش میگذارد. به همین دلیل اجرای درست جلوههای ویژه میدانی، کارگردانی و تدوین سکانسها، نقش مهمی در قضاوت نهایی مخاطب در باره کلیت فیلم دارد.
عسکری با علم به این موضوع، سعی کرده نماهای متعددی را از سکانسهای حمله هلیکوپترهای هوانیروز و ادوات نظامی دشمن در اختیار تدوینگرش قرار دهد. ولی به نظر میرسد اصرار تدوینگر در استفاده از اغلب نماهای گرفته شده به بهای کوتاه کردن بیش از حد آنها و ایجاد ضرب آهنگ با کاتهای سریع، اگرچه ضرباهنگ جانداری به سکانسهای نبرد بخشیده است، ولی در جاهایی به لحاظ بصری و رعایت منطق درگیری به اغراق نزدیک میکند. در حالی که ضرب آهنگ متعادلتر صحنههای نبرد هم میتوانست نشانگر شجاعت و کاردانی نیروهای عمل کننده و به ویژه شهید شیرودی باشد.
آسمان غرب هم مانند اغلب آثار شاخص دفاع مقدس به رغم اجرای حرفهای و سنگین در عرصه فیلمنامه مشکلاتی دارد که مانع ارتباط کامل مخاطب با کلیت فیلم میشود که بیشترهم به دغدغههای کارگردان و تهیه کننده برای بیان حداکثری حرفها از زبان قهرمان و دیگر شخصیتها برمی گردد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد