به مناسبت کاهش میانگین نمرات بچه‌ مدرسه‌ای‌ها به بررسی انواع سوادها پرداخته‌ایم

سین مثل سواد

اولین باری که سواد تعریف شد، از آن به‌عنوان قابلیتی برای خواندن و نوشتن یاد کردند. یعنی اگر شما نمی‌توانستید بخوانید و بنویسید، آدم بی‌سوادی به حساب می‌آمدید اما به‌مرور زمان آدم‌ها به این نتیجه رسیدند که سواد، صرف خواندن و نوشتن نیست و شروع‌کردند به ارائه تعاریف جدید و متفاوت از انواع سواد. درنتیجه این اتفاق افتاد که در بعضی از حوزه‌ها مادربزرگ‌های گوگولی ما، از من و شما و خیلی از استادهای دانشگاه باسوادتر شدند. در این صفحه می‌نویسیم از چند نوع سواد و پدر و مادر آنها.
کد خبر: ۱۴۴۵۳۸۶
نویسنده امیرعلی حبیبی - نوجوانه
 
سواد مالی 
از آنجا که بشر از ابتدای حیاتش روی زمین همواره با مسائل مالی مشکل داشته، دانشمندان بر این باورند که سواد مالی عمری به پهنای تاریخ دارد. با این تفاوت که در سال‌های ابتدایی، افراد با تجربه خود و به‌مرور و با استفاده از توصیه آشنایان و... به این سواد می‌رسیدند و در نهایت به جایی رسید که با شرکت در کلاس‌های مدرسه و آموزش‌ها، سواد مالی خودشان را افزایش دادند. این‌طور که اسناد نشان می‌دهند، اولین بار «بنجامین فرانکلین» ۳۱ساله در مورد سواد مالی به‌صورت مشخص و واضح صحبت کرده است. به‌عنوان توصیه آخر این قسمت بگذارید بگویم: قطعا پول چرک کف دست است، اما هیچ‌کس با دست‌های تر و تمیز به جایی نرسیده است.

سواد رسانه‌ای
«زمانی که دهکده جهانی تحقیق یابد، لازم است انسان‌ها به سواد جدیدی به نام سواد رسانه‌ای دست یابند. فرهنگ دیگر در چارچوب مرزهای جغرافیایی تعریف نمی‌شود. فرهنگ را هم مردم دنیا می‌سازند.» خدابیامرز «مارشال مک لوهان» حدود ۵۰سال پیش برای اولین‌بار این تعریف را برای سواد رسانه‌ای وهمزمان با افزایش همه‌گیری رسانه‌ها ارائه داد. مارشال هیچ‌وقت فرصت پیدا نکرد که وضعیت رسانه را در این روز‌ها ببیند و بعد بفهمد که دهکده جهانی دارد به یک کوچه بن‌بست تبدیل می‌شود که هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده، همه از آن خبردارند. البته خوشابه‌حال مارشال که ندید با کتاب تفکر و سواد رسانه‌ای چه بلایی سر این سواد و دانش‌آموز‌ان آورده‌اند. 

سواد دیجیتالی
برخلاف بسیاری ازآدم‌های دیگری که دراین صفحه ازآنها یاد کرده‌ایم ومرحوم شده‌اند، پائول گلیسترهنوز زنده است و می‌تواند درمورد تعریف خودش از سواد دیجیتال دفاع کند.دقیقا درهمان زمانی که همه ازسوادی به نام سوادکامپیوتری صحبت می‌کردند؛ پائول گلیستر با زرنگی درسال ۱۹۹۷ از کلمه‌ای تحت عنوان «سواد دیجیتال» یاد کرد وگفت اینها هیج ربطی به کامپیوتر ندارند وهرچیزی که مربوط به اینترنت وموارد مرتبط به آن است، در دسته سواد دیجیتالی قرار می‌گیرد. آنجا بود که پرونده این نوع سواد بسته شد و دیگر هم کسی به‌دنبال تعریف جدیدی از سواد در این حوزه نرفت. 

سواد فرهنگی 
«هیرش» درسال۱۹۸۳سواد عاطفی را به این دلیل تعریف کرد که افراد بدون داشتن دانش‌ یا همان سواد فرهنگی نمی‌توانند مهارت‌های دیگر مانند خواندن، نوشتن و... را بیاموزند. تقریبا می‌توان گفت هیرش بر این باور است که سوادفرهنگی زیر‌شاخه تمام انواع سواد است. وقتی از سواد فرهنگی صحبت می‌کنیم، می‌توانیم به ناهنجاری‌های اجتماعی و رفتار‌های ضد اجتماعی هم افشاره کنیم. عموما آدم‌ها به دلیل نداشتن سواد فرهنگی کافی درگیر ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شوند. همین‌طور باید توجه کنیم که با آموختن یک زبان، ما صرفا سواد خواندن و نوشتن آن زبان و منطقه را کسب می‌کنیم و همچنان با نقص‌ یا بی‌سوادی فرهنگی روبه روهستیم. برای همین است که امروزه تاکید می‌شود درآموزش یک زبان باید بافت فرهنگی مقصد را در نظر بگیریم و رفتارهای هنجار و ناهنجار را به صورت جداگانه بررسی کنیم. 

سواد عاطفی 
واقعیت این‌‌ که چه کسی اولین بار در مورد سواد عاطفی حرف زده است، کمی مورد بحث است؛ اما به نظر می‌رسد‌ برای اولین بار اصطلاح سواد عاطفی توسط «پیتر سالاووی و جان مایر» حدود ۳۰ سال پیش در یک مقاله به کار برده شده است. به طور کلی سواد عاطفی را توانایی در مدیریت کردن احساسات و برقراری روابط عاطفی با افراد اطراف می‌دانند. این نوع ازسواد اهمیت خیلی زیادی دارد. کراش‌زدن‌های نامنظم و مکرر می‌تواند به دلیل پایین بودن سواد عاطفی افراد باشد. عدم کنترل خشم، رفتار‌های تکانشی و حساسیت‌های بالا می‌تواند به علت ضعف در سواد عاطفی باشد. برای همین است که قبل‌تر گفتم در بعضی موارد ممکن است مادربزرگ‌های ما از من و شما خیلی باسوادتر باشند. به طور کلی می‌توان گفت که هوش هیجانی با سواد عاطفی افراد رابطه مستقیمی دارد. 

سواد نژادی- قومیتی 
«فرانس ویندنس»کسی بود که در انگلستان به بررسی خانواده‌های تونژادی می‌پرداخت. این خانم با بررسی‌های خود سعی می‌کرد که الگو‌های زندگی این افراد را کشف کند و در مورد زندگی آنها به یک سری نتایج کلی برسد. همین‌طور فرانس سعی می‌کرد با بررسی این خانواده‌ها تاثیر محیط بر آنها و تاثیر آنها بر محیط را بررسی کند. فرانس هم همچنان زنده است و در تلاش است که این اصطلاح را رواج دهد و در مورد آن بیشتر کار کند. به طور کلی سواد نژادی و قومیتی به عنوان توانایی افراد در پذیرش افراد دیگر از اقوام و نژادهای دیگر و عدم رفتار‌های تبعیض‌گونه و تمسخر این اقوام تعریف می‌شود. خلاصه که اگر جوک‌های قومیتی می‌خوانید، از این جنبه آدم بی‌سواد‌ یا کم‌سوادی هستید. 

سواد سلامتی 
برخلاف آن چیزی که سواد سلامتی به ما القا می‌کند، این مورد هیچ ارتباطی به کادر درمان و حرفه پزشکی ندارد؛ بلکه این مورد به این معناست که شما نشانه‌های خطر را بشناسید، بتوانید مشکلات جسمی و روحی خود را برای متخصص توضیح دهید و خود را در معرض تغذیه صحیح و مناسب قرار دهید. در سواد سلامتی مفهومی تحت عنوان «زبان درد» وجود دارد که به متخصصان کمک می‌کند بهتر بتوانند شما را تحت درمان قرار دهند. برای مثال، خیلی مهم است شما بتوانید بگویید سردرد شما نبض دارد یا تیر می‌کشد. 
راستی! جا دارد بگوییم که کارآگاه‌های نوجوانه تصمیم گرفتند که پدر این سواد را معرفی نکنند تا از شما بخواهند که با ذره‌بین و کلاه کارآگاه گجتی به دنبال این شخص بگردید و درباره‌اش بخوانید. 
newsQrCode
برچسب ها: سواد کود مدرسه
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها