حرفهایی که به هیچوجه جدید نبود و پیش ازاین نیز ازسوی اپوزیسیون مطرح میشد اما آنها این بار ازچند ماه مانده به انتخابات سازوکار گسترده وهدفمندی را به منظور دلسرد کردن مردم ازانتخابات ترتیب داده بودند وبا بهانههای مختلف نظیر غیررقابتی بودن انتخابات و زیر سؤال بردن عملکرد شورای نگهبان درصدد ایجاد بیرغبتی در مردم بودند تا اینکه ۱۱ اسفندماه رسید و مردم مثل ۴۵ سال گذشته بدون توجه به شبههافکنیهای تلویزیونهای فارسیزبان برونمرزی و همپیمانان داخلی آنها در تحریم انتخابات، به سمت شعب اخذ رأی روانه شده و اقدام به انتخاب کاندیدای اصلح خود کردند تا به این ترتیب علاوه بر شرکت در اداره کشور، سهم خود در انجام تکلیف و بهرهمندی از حق رأی برای بهبود اوضاع را به شایستگی ایفا کنند.
روز اقتدار ملی
حضور با شکوه ایرانیان در حماسه یازدهم اسفندماه بیش از ادوار گذشته این حقیقت را عیان کرد که ملت، بصیرتر از آن هستند که در تله دشمنان گرفتار شده و رتق و فتق امور را به دشمنان واگذار کنند؛ همانهایی که پس از فتنه ۸۸ با همگرایی با دشمنان انقلاب خواستار گسترش تحریمها علیه مردم شدند. لذا آحاد ملت به رغم وجود مشکلات متعدد و برودت هوا، اسیر جوسازیها نشدند و خود را به صندوقهای رأی رساندند تا بیش از هرچیز به اپوزیسیون اعلام کنند که حامی آرمانهای نظام و انقلاب هستند و با این بادها از صحنه خارج نمیشوند هر چند که مشکلات معیشتی واقعا به اوج خود رسیده است و طیف گستردهای از مردم از خرید مایحتاج اساسی خود عاجزهستند اما با این حال به دشمنان، این گرا را ندادند که درجبهه شما هستیم. حضور ۲۵میلیونی، نفری مردم ایران در انتخابات اخیر، تجلی یک پیروزی بزرگ برای نظام و یک شکست دیگر برای آنهایی است که چشم امیدشان به غیبت مردم بود. این معاندان حالا به وضوح دریافتند که باید شیوههای جدید و برنامههای دیگری را برای پمپاژ یاس و ناامیدی بین ملت ایران تدارک ببینند و هزینههای مضاعفی را برای رسیدن به این خواسته که تاکنون با عزم مردم محقق نشده است، کنار بگذارند. حضور حماسی مردم در شهرهای مختلف نشاندهنده ارتباط مستحکم و آمیختگی کامل مردم با نظام است و ادعای خطرناک و دروغین جدا بودن مردم ازنظام اسلامی را باطل کرده وآنها را بیش از پیش منزوی میکند چرا که حضور در انتخابات درابعاد پنهان خود حکایت ازپذیرش اصل نظام، قانون اساسی،سیاستهای حاکم برکشور واعتماد به مجریان و برگزارکنندگان انتخابات دارد.
حالا نوبت مسئولان است
بدون تردید رأی مردم نشاندهنده اقتدار نظام جمهوری اسلامی است و این مهر تأیید، کمک شایانی به تبدیل تهدیدها به فرصت کرده و پیام امنیت و اقتدار ایران در سایه حمایت مردمی را به جهانیان مخابره میکند اما این خلق حماسه، مخاطب دیگری هم داشت و آن هم مربوط به مسئولان و منتخبانی میشود که مجوز حضور در عرصه قدرت را با رأی مردم به دستآوردهاند از همینرو حالا نوبت مسئولان است که دست یاوران همیشگی نظام را فشرده و پاسخ درخوری به حمایت ملت همیشه در صحنه بدهند و گامهای مؤثری را برای سربلندی ایران و ایرانی بردارند تا در سایه آن، اوضاع اقتصادی، تولید، اشتغال و... در کشور بهبود یافته و مردم نتیجه اقدامات خود را به وضوح مشاهده کنند. حضور ۴۱درصدی مردم در انتخابات میطلبد که مسئولان، دیوارهایی که بین خود و مردم کشیدهاند را بردارند و با تعامل مستقیم با اقشار مختلف، اولویت نخستشان را به حل مشکلات مردم اختصاص دهند و ظرفیتهای موجود در کشور را به این سمت روانه کنند. وقت آن رسیده است که مسئولان با مرور وعدههای انتخاباتی خود که به وسیله آنها توانستند رأی مردم را کسب کنند و به مطالبهگری عمومی در خصوص تعهداتشان رسمیت ببخشند و به این ترتیب تنگناهای معیشتی و اقتصادی که بر مردم عارض شده است را رفع کنند تا این انتظارات در بازیهای سیاسی به دست فراموشی سپرده نشود. یکی دیگر از برکات انتخابات ۱۱اسفندماه شناخت ماهیت واقعی یک عده از رجال سیاسی بود که در این سالها با سوارشدن بر اعتماد مردم، صندلیهای ریاست و حضور در اریکه قدرت را حق خود میدانستند و خیال میکردند گزارهای غیر از این وجود ندارد اما این بار متوجه شدند که مردم با هیچ احدی عهد اخوت نبستهاند و سزای سوءاستفاده از اعتمادشان را میدهند، لذا نمایندگان منتخب باید به این مسأله توجه کنند که این مجوز، ابطالپذیر است و صیانت از آن یکی از مهمترین وظایف آنها در نمایندگی مردم است، پس باید وفای به عهد در خصوص وعدههای انتخاباتی را در ارجحیت قرار دهند.
توصیه رهبری به منتخبان
رهبر انقلاب در این خصوص تعبیر بسیار عمیقی دارند و فرمودهاند: «اکنون با قاطعیت میتوان گفت مردم رسالت خود را به انجام رساندهاند و دیگر نوبت منتخبان ملت و سایر مسئولان کشور است که سپاسگزار شایسته حضور آنان باشند.» این سپاسگزاری در خدمت صادقانه به مردم و نظام اسلامی تحقق مییابد و نشانه عملی آن- و نه در گفتار و ادعا- در سادهزیستی، پاکدستی، حضور پیوسته در جایگاه مسئولیت، ترجیح منافع ملی برخواستههای شخصی و جناحی، ایستادگی شجاعانه در برابر مداخلات بیگانه، واکنش انقلابی به نقشههای بدخواهان و حامیانشان، منش جهادی در اندیشه و عمل و در یک جمله، کار برای خدا و در راه خدمت به خلق خدا بهعنوان برنامهای دائمی در طول دوران مسئولیت خود تجلی مییابد. از همینرو به نظر میرسد که منتخبان ملت در سراسر کشور باید این سخنان را بهعنوان منشور خدمتگزاری مد نظر قرار دهند و در این دوره چهار ساله خدمتشان به آن پایبند باشند و به این ترتیب دِین خود در قبال مردم را ادا کرده و تبدیل به گزینه مورد اعتماد آنها در عرصه سیاست شوند و علاوه بر برخورداری از سرمایه اجتماعی مردم، حضور دوباره و مداوم خود در عرصه حکمرانی را تضمین کنند؛ هرچند که عرصه خدمت را عرصه آزمون و بلا عنوان میکنند و در این مسیر تنها افرادی کامیاب میشوند که باتقوا هستند و منافع ملی را بر منفعت شخصی ارحج میدانند. ای کاش گوش منتخبان ملت در بهارستان سنگین نباشد و خود را به نشنیدن صدای مردم نزنند و پای کار بیایند و با تدوین قوانین به نفع مردم، زمینه را مهیای رشد اقتصادی و تحول در زمینههای مختلف کنند.
پدیده آرای باطله و لزوم واکاوی آن
دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی و ششمین انتخابات مجلس خبرگان رهبری علاوه بر شکست پروژه تحریم و حذف رانت از سازوکار انتخابات، شگفتی دیگری را هم رقم زد که نیازمند بررسی و کالبدشکافی ازسوی مسئولان امر است. نوع رای مردم میتواند مبین این باشد که این افراد گزینه اصل نظام را قبول دارند اما با مصادیق تعیین شده مخالف هستند و گزینه مورد نظر خود را بین نامزدها نیافته و اعتراض خود را به این شیوه اعلام کردهاند. به نظر میرسد تضعیف نهاد انتخابات و خروج ازساز و کار دموکراتیک که برپایی انتخابات از مصادیق آن است، نوعی چراغ سبز به ظهور افکار رادیکالیستی است و این امر باید به رأیدهندگان گوشزد شود تا از حق رأی خود به درستی استفاده کرده و آن را به جمع رأیهای باطله اضافه نکنند؛ اما این اعلام صادقانه از وضعیت آرا یکی دیگر از مواردی است که حقانیت انتخابات و واقعی بودن رأی مردم را آشکار کرده و خط بطلانی بر فرمایشی بودن انتخابات در کشورمان میکشد.