وی در گفتگو با جامجم در خصوص فعالیتهای اخیرش در زمینه بازیگری توضیح میدهد: یکی از دلایلی که باعث شد من بعد از سریال «بوی باران» در تلویزیون کمتر فعالیت کنم این است که برنامهریزیهایی که در پروژهها اعلام میشود واقعی نیست و همین موضوع زندگی بازیگر را دستخوش تغییرات بسیاری میکند، وگرنه من کار در تلویزیون را دوست دارم.
وی ادامه میدهد: گرانترین چیزی که در زندگی هرکسی وجود دارد، زمان است. وقتی پروژهای با من قرارداد چهارماهه میبندد، ولی در عمل من دو سال درگیر سریال میشوم، باعث میشود که بازیگر نتواند همکاری بیشتری در این زمینه داشته باشد. چون یک بار دیگر هم این اتفاق برای من در سریال «نفس» افتاد؛ بنابراین فکر میکنم با این روند تولید نمیتوان کار کرد، وگرنه من هیچ مشکلی با تلویزیون و بازی در سریال تلویزیونی ندارم.
شادابی درباره کارهای آماده پخشی که دارد هم میگوید: سریالی به نام «گذرگاه» به کارگردانی حسین گنجخانی را در نوبت پخش دارم که مضمون مذهبی دارد و درباره امامحسین (ع) است. من در این سریال به همراه خسرو شهراز و جعفر دهقان بازی کردم. به نظرم سریال خوب و تاثیرگذاری است و داستان قشنگی هم دارد. به نظرم بعد جدیدی از حالوهوای معنوی دارد. داستان در سال ۱۳۴۰ میگذرد و من نقش یک جوان بزنبهادر را بازی کردهام که طی یک داستانهایی عاشق میشود و واقعیتهایی را میبیند و با مسائل مذهبی آشنا شده و دچار تحول میشود. این سریال قرار بود مینیسریال و در ۷ ــ ۶ قسمت تولید شود، اما مدیران صداوسیما تصمیم میگیرند سریال در ۲۶ قسمت ساخته شود. تا جایی هم که من شنیدهام قرار است از شبکه یک پخش شود.
این بازیگر درباره تحول این شخصیت در داستان سریال و میزان باورپذیری آن هم توضیح میدهد: به نظرم این اتفاق یعنی تحول در این سریال اصلا کلیشهای نیست و خیلی جدید روایت میشود. البته آقای گنجخانی که تجربه بازیگری هم دارد، کارگردان بسیار خوبی است و به نظرم آینده خوبی در این حرفه دارد. من هم همواره دوست دارم یک اتفاق را با زاویه جدیدی ببینم. اصولا ذات هنر همین است که هنرمند یک مسأله روزمره را با یک زاویه جدید ببیند. این تحول یک انسان را که معمولا در سریالها میبینیم که یکدفعه آدم خوبی میشود من همیشه دوست داشتم خیلی آرامآرام رخ بدهد. یا اینکه جدیدتر روایت شود و از کلیشهها دوری کند.
وی در ادامه میافزاید: گاهی یکسری اتفاقات عجیب در زندگی آدمها میافتد که نمیدانیم خیر است یا نه. مثلا اینکه من یک سریال بسیار زیبای تاریخی بازی کردم که بر اثر یک اتفاق عجیب همه چیز روی هوا رفت. یعنی یک روز که خدمتکار هتل برای نظافت میرود، پایش به هارد میخورد و ۸۰ درصد کار از بین میرود. جالب اینکه من سر آن سریال هشت کیلو لاغر شده بودم و کار بسیار سخت و طاقتفرسایی بود. سریال «چشمههای بیسرمه» به کارگردانی حسین گنجخانی که داستان درباره دختر جوانی به اسم سرمه است که از کودکی عادت کرده نماز صبحش را کنار چشمه اقامه کند و پسر خان که خواستگار اوست پس از این که جواب رد از سرمه میشنود خانه سرمه را به آتش میکشد. در این سریال ثریا قاسمی، علیرضا جلالیتبار و لیلا بوشهری هم حضور داشتند. نقشی که من در این کار بازی میکردم به قدری زیبا و درست بود که انگار ۴ ــ ۳ کاراکتر را در دل خود جای داشت. البته خواستند دوباره بسازند که من نپذیرفتم. چون نمیتوانستم دوباره کار کنم. گریم خاصی داشت که داستان در دهه ۵۰ و ۶۰ میگذشت.
بازیگر سریال بوی باران در بخش دیگری از این گفتگو عنوان میکند: من فیلمی به کارگردانی شهاب حسینی هم بازی کردهام که خیلی کار خوبی شد. به نظرم شهاب حسینی در کنار بازیگری، کارگردان بسیار خوبی هم هست. البته بازی برای چنین شخصیتی کار بسیار سختی هم بود. یعنی کارگردانی که خودش در بازیگری هم چنین متبحر و توانمند است، وقتی در جایگاه کارگردان قرار میگیرد، نواقص بازیگرش را با دقت میبیند. بااینحال کار بسیار خوب و لذتبخشی برای من بود. من کلا نقشهایی که درونمایه و محتوای درستی داشته باشند را دوست دارم و هرقدر هم نقشها از من دورتر باشند، بیشتر به آنها علاقه دارم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد