گروهک تروریستی جیشالعدل که برخلاف عنوانش اقداماتی ظالمانه و جنایتکارانه علیه مردم، منافع و امنیت ملی انجام میدهد و از این رو آن را جیشالظلم مینامیم، به رهبری صلاحالدین فاروقی یا همان عبدالرحیم ملازاده، حدودا از ۱۲ سال پیش تشکیل و از آن زمان تاکنون اقدامات تروریستی و درگیری مسلحانه در محدوده سیستان و بلوچستان ایران انجام داده که منجر به شهادت هموطنان نظامی و غیرنظامی شده است.این گروهک تروریستی گرچه خود را گروهکی اسلامی از مذهب سنی و حامی و مدافع منافع مردم بلوچ معرفی میکند اما به اذعان محمد منظرپور، سردبیر سابق بیبیسی ریشه جیشالعدل به سازمان سیای آمریکا، موساد اسرائیل و منافقین خلق بازمیگردد و این گروهک درواقع از این سه عنصر خط میگیرد و پرواضح است که تامینکننده اهداف سیاسی سایر کشورها بهویژه اسرائیل و آمریکاست و برای آنها و نه مردم ایران دست به اقداماتی میزند که در ظاهر رنگ ایدئولوژیک به خود گرفته است.آخرین جنایت این گروهک تروریستی نیز مربوط به حمله همزمان به چهار پایگاه «ستاد فرماندهی سپاهپاسداران شهرستان چابهار»، «مقر دریابانی، اداره آگاهی و کلانتری ۱۱ شهر چابهار»، «سپاه ناحیه شهرستان راسک» و «پایگاه سپاه در شهرستان راسک» در شامگاه ۱۵ فروردین میشود که براساس آخرین اطلاعات ۱۶ نفر به شهادت رسیدند. سپاهپاسداران ۱۲ شهید و نیروی انتظامی چهار شهید در مسیر امنیت کشور تقدیم کردند.
توجیه ترور برای ایجاد مانع بر سر راه «طرح مکران»
جیشالعدل یا به زبان بهتر جیشالظلم هدف از اجرای این عملیات تروریستی را تلاش برای ناکام گذاشتن بخشی از برنامههای طرح «توسعه سواحل مکران» اعلام کرد که «مردم غیور بلوچستان اجازه نخواهند داد خاک عزیز آنها تبدیل به زمین بازی و فتنهآفرینیهای رژیم شود!» و کشورهایی که قصد سرمایهگذاری در طرح مکران را دارند نیز دعوت به عقبنشینی کرد.
اما طرح مکران چیست؟ براساس طرح توسعه مکران که کلیات آن دی سال گذشته به تصویب شورای توسعه سواحل مکران رسید؛ وزارت امور اقتصادی و دارایی، دبیرخانه شورای توسعه سواحل مکران، صندوق توسعه ملی، سازمان برنامه و بودجه، وزارت راه و شهرسازی و وزارت نفت مکلف به انجام اقداماتی در زمینه سرمایهگذاری، تسریع در اجرای طرحهای زیرساختی و مواصلاتی، تامین منابع، تامین گاز پروژهها و شناسایی میادین نفت و گاز شدهاند.این طرح پنجساله توسعه، براساس بررسی اسناد فرادستی مانند طرح آمایش سرزمین، طرح آمایش استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان، طرح توسعه و عمران منطقه ساحلی مکران و سند طرح جامع مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی ایران، تهیه شده که اهداف بارگیری و انتقال ۱۵ میلیون تُن کالا در سال در مسیر کریدورهای بینالمللی، گسترش سکونتگاهها و شهرهای موجود و ایجاد شهرهای جدید به میزان دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر، گسترش زیرساختهای فرهنگی و آموزشی، تولید و انتقال ۱۷ هزار مگاوات برق، تأمین و انتقال سه میلیون متر مکعب آب شرب کشاورزی و صنعتی، ایجاد ۴۰۵۰ تخت درمانی و ایجاد پنج منطقه پیشران اقتصادی در سواحل و توسعه صنایع نفت و گاز و پتروشیمی، معدنی و گردشگری، شیلات و کشاورزی، کشتیسازی و پشتیبانی بندری، صنایع الکترونیک و حملونقل را در سواحل مکران و برای مدت پنج سال دنبال میکند.
منافع مردم بلوچ یا اسرائیل و آمریکا؟
بنابراین درصورتی که حتی همین دلیل جیشالعدل یا حقیقتا جیشالظلم برای حمله به پایگاههای نظامی بلوچستان و راسک را درنظر بگیریم، نهتنها دلیلی قابل هضم نیست بلکه عذری بدتر از گناه است چراکه نشان میدهد این گروهک با اهداف ضدتوسعهگرانه منافع کشور، دست به اقدامی تروریستی زدهاند و دم از دفاع منافع مردم بلوچستان میزنند اما با خط گرفتن از آمریکا و اسرائیل، انگیزهای جز تجزیهطلبی ایران ندارند.
گفتوگو با شیطان
درحالی حتی آمریکا هم جیشالعدل را گروهکی تروریستی میداند که اخیرا مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امامجمعه اهل سنت مسجدجامع مکی شهر زاهدان، مقامات جمهوری اسلامی و رهبر گروهک جیشالعدل را به گفتوگو برای حل اختلافات توصیه کرده است. عبدالحمید سخنانش را در خطبههای نمازجمعه ۱۷ فروردین زاهدان با تاکید بر اخلاق آغاز و در ادامه به چند جمله کلیدی تصریح میکند که تامل بر آنها پاسخ شیخ را به طور کامل میدهد.
خون هموطن یا تجزیه وطن؟
مولوی عبدالحمید با تاکید برامنیت استان و کشور و با بیان اینکه «ما موافق با هیچ ناامنی و خونریزی نیستیم»، ضمن دعوت از طرفین یعنی جمهوری اسلامی و گروهک تروریستی جیشالظلم به گفتوگو، اظهار میکند «ما یک اعتقادی داریم و آن اعتقاد گفتوگو است و معتقدیم که گفتوگوی خالی نتیجهای ندارد. گفتوگو باید گفتوگویی باشد که انسان عمل کند و تغییرات در پیش آورد. ما هر دو طرف را تشویق و توصیه به نشست میکنیم. بنشینند با هم صحبت کرده و با صحبت مسائل را حل کنند تا اینکه بخواهند با گلوله و درگیری و خونریزی مسائل را حل کنند. گفتوگو خیلی موفق است.» او میافزاید: «گرچه کسی گفتوگو را گوش نمیکند و گوشهایش شنوا نیست ولی باز هم معتقدم و تاکید میکنم که همه ما گوشها را شنوا و چشمها را بینا کنیم.»
امام جمعه اهل سنت زاهدان همچنین ضمن توصیه به شنیدن سخنان مخالفان اظهار میکند: «اگر طرف ابوجهل و ابولهب و فرعون باشد که البته امروزیها را نام نمیبرم که تهمت درست میشود، باید حرفش را شنید. حضرت موسی حرف فرعون را هم شنیدند. حضرت رسول حرف ابوجهل و ابولهب را هم شنیدند. هر زمانی ابوجهل دارد و ابوجهلهای زمانتان هم اگر با شما حرفی دارند، بشنوید که چه میگویند.»
سخن صریح با مولوی عبدالحمید این است که «ابوجهلهای زمانهات را بشناس. گفتوگو آداب خاص خود و لازمهای دارد. گفتوگو نیازمند داشتن اشتراکاتی در هر دو طرف صحبت و پایبند ماندن طرفین روی آن اشتراکات است. حداقلترین اشتراکات نیز قرار بر امنیت و منافع ملی است. در شرایطی که تروریستهای جیشالعدل تمام توان خود را بر سر اهداف اسرائیل و آمریکا گذاشته و درصدد تجزیهطلبی هستند، چطور میتوان با نیت مصالحه به گفتوگو با آنها نشست؟ این گفتوگو چه نتیجهای دارد؟ توافق بر سر جان و خون هموطنان، یا تجزیه وطن؟»
چطور اینقدر قاطع از جانب مردم سخن میگویید؟
امام جمعه اهل سنت زاهدان در بخش دیگر سخنانش مطرح کرده که حرف مردم را قبل از اینکه کار از کار بگذرد و فرصت از دست رود، باید شنید؛ «اگر مردم اصلاحات میخواهند، اصلاحات انجام گیرد.» اما سؤالی که در ذهن ایجاد میشود آن است که آیا واقعا میتوان نام «مردم» را بر تروریستهایی که دستشان به ریختن خون چندین هموطن نظامی و غیرنظامی آلوده شده، قرار داد؟ مگر تنندادن به خواسته تروریستهای جیشالعدل به معنای نشنیدن مردم است؟ازسوی دیگر چطور آنقدر قاطع درباره راضینشدن مردم به «اصلاحات» ودرمقابل تمایل مردم برای تغییر حرف میزنیدواین امر رادرکنار لزوم شنیدن سخنان و مطالبات تروریستها قرار میدهید؟این حرف مگر تعبیری جز دعوت از مردم برای آشوب و به خطر انداختن امنیت ملی هم دارد؟
فلسطین، فلسطین ماند چون سر خم نکرد
او در جای دیگری از سخنرانی خود گفته است: «مردم فلسطین و غزه بالاترین رنج را میبرند. اگر مسأله فلسطین حل شود و سرزمین اشغالی به خود فلسطینیها برگردد، امنیت جهان تضمین است. وقتی حرف گوش داده نشود و مردم این صحنهها را میبینند، ترور همین مسائل را راه میاندازد. ترور از این است که حرف مظلوم و حرف عادلانه را کسی گوش نمیکند و کسی تن به گفتمان و عدالت نمیدهد. از این رو خشونت به بار میآید. ترور خشونت است. حرف حق پذیرفته نشود، ترور ایجاد میشود.» این جملات مولوی عبدالحمید مصداق بارز نتیجهگرفتن اشتباه از کنار هم قراردادن واقعیات صحیح است. بله، غزه بالاترین رنج را میبرد، اما میدانید چرا؟ چون درمقابل ظالم به گفتوگو ننشست وتن به مقاومت برای پایداری بر سر اصول خود داد. در این میان مظلوم کیست؟جمهوری اسلامی مخل امنیت و منافع ملی و ظالم است یاجیشالظلم؟مگرهدف وسیله راتوجیه میکند؟آیا برای جلوگیری ازهرخشونتی بهاجبار باید تن به ظلم ودرخواست ظالم داد؟اگر چنین است،چرا واقعه کربلا برای امامحسین(ع) رخ داد؟
از رمضان مسیر بگیرید
کاش به مولوی عبدالحمید بگوییم به قول خودتان «از رمضان مسیر بگیرید، رمضان به من و شما مسیر میدهد و مسیر تقوا را جلوی من و شما میگذارد» و باز هم طبق گفتههای خودتان در خطبه نماز جمعه ۱۷ فروردین «باید فکر نجات خود و جامعه را بکنید که این امر بسیار حیاتی و مهم است» تا انشاءا...«ا...تعالی عاقبت همه را به خیر بگرداند».
نگرانی از پامنبریهای شیخ وهدایت اشتباه آنها
سخنان اخیر مولوی عبدالحمید گرچه تازگی ندارد و مدتهاست در مواقع حساس امنیتی برای کشور از منبر این امام جمعه اهل سنت اظهاراتی خلاف امنیت ملی و تنشبرانگیز شنیده میشود اما تاملبرانگیزتر از گذشته به زبان آمده است؛ چراکه بیان این اظهارات و بهنوعی دفاع یا حمایت از اقدام تروریستها که صراحتا خلاف منافع ملی است، آن هم از تریبون رسمی امام جمعه اهل سنت زاهدان، دور از انتظار است و به نظر میرسد اینبار باید بهطور جدی نگران هموطنان پامنبری این شیخ بود که مشخص نیست در آینده با تحت تاثیر قرار گرفتن از این سخنان و هدایت اشتباه، دست به چه اقدامات خلاف منافع و امنیت ملی خواهند زد.