همچنین ازاین هنرمند آثاری در موزههای مطرح کشورنگهداری میشود.مدال مفاخر هنرهای تجسمی از ششمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر، مدال نمایش طلای نمایشگاه جهانی الجزیره، کاندیدای هنر برای جایزه صلح نوبل و...برخی افتخاراتی است که استاد آقامیری در طول فعالیتهای هنری خود به دست آورده است. او تابهامروز شاگردان متعددی را در حوزه نگارگری پرورش داده است. با این هنرمند پرسابقه درباره جدیدترین فعالیتهایش به گفتوگو نشستهایم.
پیش از شروع گفتوگو به این مسأله اشاره کردید که قرار است بهزودی شاهد برگزاری یک نمایشگاه مفصل نگارگری باشیم، اگر ممکن است در اینباره بیشتر توضیح دهید.
در دیداری که اخیرا با آقای خراسانیزاده، مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی و رئیس موزه هنرهای معاصر تهران داشتم و ایشان لطف کردند وبه آتلیه آمدند،فرصتی فراهم شد تادرباره انجمن ودیگرمسائل حوزه نگارگری گفتوگو کنیم.دراین جلسه پیشنهاد دادم که نمایشگاهی باعنوان«صدسال نگارگری معاصرایران»برگزارشود وایشان هم پذیرفتند.قراراست این رویداد در ماههای آتی در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش دربیاید. البته ما امیدواریم این نمایشگاه دراردیبهشتماه افتتاح شود ولی اگربه هردلیلی برگزاری آن دراین تاریخ میسر نشد،بهترین زمان برای برپایی آن اوایل پاییزاست.بههرحال برگزاری چنین نمایشگاهی میتواند توجه هنردوستان ودانشجویان رشتههای هنراسلامی ایرانی را به سمتوسوی خط سیرنگارگری ایرانی جلب کند ومفید وارزشمند باشد.
بعضی از هنرمندان بر این باورند که هنرهای سنتی قابلیت بهروز شدن را ندارند و اگر دستخوش تحول شوند از اصالت خود فاصله میگیرند، دیدگاه شما در مورد این مسأله چیست؟
اینطور نیست. هنر همیشه و در همه حال پویا و جاری بوده است. کمااینکه وقتی قدما در دوره صفوی و تیموری روی شاهنامه و خمسه نظامی کار میکردهاند هم سعیشان بر این بوده تا اثر نویی خلق کنند. پس در درجه اول، هنرمند باید فرزند زمانه خود باشد و به فراخور شرایط روزگار به خلق اثر بپردازد. بر اساس تجربه و درکی که در این سالها در عرصه هنر به دست آوردهام، به من اثبات شده که هنرهای سنتی جای کار فراوان دارند؛ همانطور که در این سالها بهشخصه تلاش کردهام فضاهای جدیدی در نگارگری به وجود بیاورم و این هنر را از حالت سنتی صرف خارج کرده و به آن رنگوبوی امروزی بخشم. البته بهروز کردن هنرهای سنتی نیازمند اشراف وتخصص ومطالعه است.حالا گاه ممکن است هنرمند از یک ناشر کار سفارشی درباره تصویرسازی بوستان، گلستان و...دریافت کند که بنا به سفارش ناشر، اثر را در همان حالوهوای گذشته ارائه دهد ولی در مجموع همانطور که اشاره کردم، هنرمند باید همپای زمانه خودش پیش برود، در غیر این صورت کارش با شکست مواجه میشود و از همه مهمتر مخاطب نمیتواند با اثر او ارتباط برقرار کند.
از این نظر فکر میکنید نگارگری، امروز چقدر توانسته به افقهای جدید دست یابد؟
خوشبختانه طی این سالها نگارگری ایرانی با جهشهای زیادی مواجه بوده است.شاید به این خاطر که هنرمندان این عرصه متوجه شدهاند باید به جای فضاهای کلیشهای که در نگارگری قدیم وجود داشت،به سمت مضامین روز بروند. در حال حاضر تکوتوک هنرمندانی دراین زمینه هستندکه خوب کارمیکنند وامیدوارم هنرمندان دیگرهم بتوانند دراین مسیر بهدرستی پیش بروند.
در گذشته، هنرستانها در برهههای مختلف زمانی در پرورش و بالندگی هنرمندان نقش پررنگی ایفا میکردند اما به نظر میرسد طی سالهای اخیر، کارکرد هنرستانها از این منظر کمرنگ شده است. بهنظر شما دلیل این مسأله چیست؟
بله، من هم معتقدم خروجی هنرستانها کیفیت سابق را ندارد، حتی متأسفم که بگویم دانشکدههای هنر هم در این سالها به آن شکلی که باید، نتوانستهاند خروجی تأثیرگذاری داشته باشند. درحالیکه اگر به پیشینه هنرستانها نگاه کنیم، میبینیم که بزرگانی چون هادیخان تجویدی، حسین بهزاد، استاد زاویه، استاد فرشچیان، منوچهر معتبر و... در این هنرستانها تدریس میکردهاند. یادم هست در سالهای گذشته که این اساتید به تدریس مشغول بودند، سطح کار هنرجویان هنرستان از سطح دانشجویان دانشگاههای هنر هم بالاتر بود. الان به دلایل مختلف دیگر شاهد آن کیفیت در دانشکدههای هنر و هنرستانها نیستیم، شاید یک دلیل این مسأله به نبود برنامهریزی اصولی دراین زمینه برمیگردد. درحالیکه کشور ما همواره در دورههای مختلف، جایگاه ویژهای در جهان داشته است. چندان که هنرهای اسلامی ـــ ایرانی از نظر طبقهبندی هنرها در جهان، رتبه بالایی دارد. درواقع اگر اروپا در نقاشی کلاسیک، فرم، نقاشی سوررئال و نقاشی مدرن حرفی برای گفتن دارد در این سوی جهان، ایران بهواسطه قدمت طولانی در هنر مدعی است و آثاری که در شاخههای مختلف به دست هنرمندان شاخص ارائه شده بهخوبی گواه این ادعاست که پیشینه پربار هنر ایران، حتی باعث شده تا کشورهای دیگر از مراکش، الجزایر، ترکیه و تاجیکستان گرفته تا افغانستان، پاکستان، هند و... ازهنر ما تغذیه کنند. پادشاهی به نام همایون در زمان شاه طهماسب به ایران پناه میبرد تا با کمک گرفتن از لشکر ایران به هند برود و تاج و تخت خود را به دست بیاورد. او علاوه براین که با لشکر ایران به هند میرود، تعدادی از هنرمندان ایرانی را نیز باخود به هند میبرد، به همین علت است که میبینیم هنر ایران در زمان بابریان نضج میگیرد. البته به رغم قدمت طولانی و سابقه درخشانی که هنر ایران زمین داشته، گاهی میبینم که هنرمندان امروز خود را دستکم میگیرند. درحالی که همین امروز هم هنرمندان شایستهای در عرصه هنر داریم که آثارشان میتوانند زمینهساز هویت ملی، دینی و تاریخی ما شود. بهخصوص اینکه کتابآرایی ما همواره در دنیا منحصر بهفرد بوده و شاهکارهای مهم کتابآرایی هنرمندان بزرگ ایرانی، امروز در موزههای معتبری چون متروپولیتن، آرمیتاژ، لوور و... در معرض دید جهانیان قرار گرفته است. همینطور قرآنهایی که به دست هنرمندان ایرانی تذهیب شده و به معنی واقعی کلمه، هیچ هنرمندی به اندازه هنرمندان ایرانی نتوانسته این آثار را کتابآرایی کند.
به باور بعضی از هنرمندان، امروز چینیها و پاکستانیها بیش از ما توانستهاند هنرهای سنتی و اصیل خود را در جهان معرفی کنند، دراین بین هنر ما چقدر جهانی شده است؟
البته این را قبول ندارم که پاکستان توانسته هنر خود را جهانی کند اما درباره چین این مسأله تاحدود زیادی اتفاق افتاده است. ۱۵سال پیش که در پکن نمایشگاه داشتم به این موضوع رسیدم که آنها نهفقط در زمینه هنر که در دیگر عرصهها هم توانستهاند به پیشرفتهای جهانی دست یابند. البته هند هم در زمینه جهانی کردن هنر خود دراین سالها خوب کار کرده است، هرچند در هند هم تعدادی از نقاشان خوب هنوز مقید هستند که باید به شیوه دوره گورکانی و بابری کارکنند و این مسأله باعث شده در کار خود درجا بزنند اما نباید از حق گذشت که امروز نگارگری ایران هم در مجامع بینالمللی بهخوبی شناخته شده است. بهعنوان مثال، استاد فرشچیان یکی از هنرمندان این حیطهاند که بهواسطه یک عمر تلاش بیوقفه به چهرهای جهانی تبدیل شدهاند.یاحضور هنرمندان نگارگر در جشنوارههای بینالمللی و جوایزی که به دستآوردهاند نشان میدهد هنر ایران از این منظر به خوبی به جهان معرفی شده است. در سالهای اخیر از طرف مرکز جهانی فرهنگوهنر سئول جنوبی، گواهینامه ویژه برای من به دفتر مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگوارشاد اسلامی فرستاده و عنوان استاد جهانی نقاشی به من داده شد، درحالیکه خودم بیخبر بودم. علاوه بر آن در سال۶۷ یک مسابقه نگارگری در الجزایر برگزار شد که دربین۳۶ کشور دنیا من برنده مدال طلا شدم. اینها نشان میدهد کشور ما چه در گذشته و چه امروز ازظرفیت گستردهای درزمینه هنر،خاصه نگارگری برخورداربوده وما هنرمندان خوبی دراین حیطه داریم. منتها جا دارد که این هنر بیش از پیش مورد حمایت و توجه قراربگیرد و به آن میدان و فضای کار بیشتری داده شود.