به گزارش خبرنگار جامجم، اوایل تابستان سال ۷۵مردی با حضور درپلیس آگاهی شهرستان شهریار در غرب استان تهران شکایت کرد پدر میانسالش از خانهشان بیرون رفته و دیگر بازنگشته است. در ادامه ماموران بهدنبال یافتن ردی از اوبودند که روز بعد راننده عبوری هنگام گذر از بیابانهای اطراف شهریار جسد سوخته مردی را یافت و به پلیس اطلاع داد. تیم جنایی به آنجا رفت و در بررسیهای خود متوجه شد که این مرد ابتدا با ضربههای چاقو زخمی ودرادامه پیکر اوبه آتش کشیده شده است.به نظر میرسید از مکان دیگری به آنجا منتقل گردیده است. ماموران احتمال میدادند که جسد سوخته متعلق به مرد گمشده باشد.بنابراین خانواده او به پزشکیقانونی رفتند و جسد را شناسایی کردند. آنها به پلیس گفته بودند پدرشان با کسی اختلاف نداشته است.
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه چندهفته بعد جسد سوخته مردی دیگر در بیابانهای شهریار پیدا شد. او نیز ابتدا با چاقو کشته وبعد به آتش کشیده شده بود. چند هفته بعد از آن جسد سوخته دیگری کشف شد. بالاخره در پی چند ماه متوالی پلیس با جسدهای سوخته ۱۳مرد دیگر روبهرو شد که همگی درمحلهای متروکه و بیابانهای اطراف شهریار کشف شدند. شواهد نشان میداد این مردان نیز مانند سه نفر دیگر به قتل رسیدهاند. در ادامه این تحقیقات دو خانواده نیز با حضور در پلیس آگاهی شهریار گمشدن پسر و پدر خانواده را اطلاع دادند. معلوم شد این دو نفر معتاد بودند که خانوادههایشان به پزشکیقانونی رفتند و هویت این دو شناسایی شد اما ۱۳نفر هنوزهویتهایشان نامشخص بود.همچنین بررسیها نشان داد بیشتراین قربانیان معتاد بودند. تحقیقات دراینباره ادامه داشت تا اینکه با گذشت چند ماه از این ماجرا پسر یکی از قربانیان که هویتش فاش شده بود به اداره پلیس آمد و گفت: مردی دورهگرد را دیدم که ضایعات خرید و فروش میکرد. وقتی به او نزدیک شدم چشمانم به ساعتش افتاد که به ساعت پدرم شبیه بود و گمان میکنم او در این ماجرا نقش داشته باشد.با اظهارات جدید او مرد دورهگرد بازداشت و در اظهاراتش مدعی شد ساعت را از مردی خریده است که وقتی اطلاعات او را بهدستآوردند معلوم شد همان کسی بوده که به قتل رسیده است. ماموران وقتی درباره زندگی این متهم تحقیق کردند معلوم شد که او از افراد معتاد بیزار بوده و همیشه در میان خانواده و دوستانش میگفته که باید جامعه را از افراد معتاد پاک کند و از آنها نفرت داشته است.
ماموران محلهای تردد او را زیرنظرگرفته وبه تحقیقات از افرادی که ساکن آنجا بودند پرداختند که معلوم شد قربانیان قتلهای سریالی قبل از مرگ با متهم پرونده دیده شده بودند.بنابراین از شهاب ــ تنها مظنون پرونده ــ تحقیق کردند که این بار به سه قتل اعتراف کرد و مدعی بود در مرگ دیگر معتادان نقشی نداشته است. شهاب روانه زندان شد و مدتی بعد در دادگاه محاکمه گردید، اما در جلسه دادگاه منکر قتلها شد و گفت از ترس به کشتن سه مرد معتاد اعتراف کرده بود. این درحالیبود که او حکم قصاص گرفت و رای در دیوانعالی کشور تایید و برای اجرا به اجرای احکام دادگستری شهریار ارسال و شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص او آغاز شد. از سوی دیگر هنوز هویت ۱۳قربانی دیگر مشخص نشده و ردی ازخانوادههای آنها نبود. این بخش پرونده درباره قتل آنها همچنان مفتوح مانده بود. قاتل زنجیرهای هنوز در زندان بهسر میبرد تا اینکه اوایل سال۹۶در زندان رجاییشهر پای چوبهدار رفت که خانواده یکی از قربانیان با دریافت دیه ۳۰۰میلیون تومانی رضایت دادند اما دو خانواده دیگر در محل اجرای حکم حاضر نشدند. او به زندان بازگشت و حکمش متوقف شد. بعد ازآن خانواده دو قربانی دیگر برای اجرای حکم حاضر نشدند و او همچنان بلاتکلیف مانده بود تا اینکه مرد ۷۵ساله چند روز پیش باسپردن وثیقه بعد از ۲۸ سال از زندان آزاد شد و نزد خانوادهاش بازگشت. این درحالیاست که اگر خانواده دو قربانی به اجرای احکام بروند و درخواست اجرای حکم را کنند این پیرمرد دوباره باید به زندان بازگردد.