خودت را معرفی کن.
میلاد ۲۰ ساله هستم.
چقدر درس خواندی؟
تا کلاس هفتم.
چرا بیشتر نخواندی؟
مغزم کشش درس نداشت. بعد از ترک تحصیل رفتم سر کار تا کمک خرج خانواده باشم. من بلند پروازم و دوست دارم زود به همه چیز برسم.
به خاطر همین بلند پروازی الان دستبند پلیس روی دستت است؟
حقوق کارگری خوب نبود. یک روز در قهوهخانه دوستم پیشنهاد داد موتور سرقت کنیم و برای هر سرقت موتورسیکلت ۱۰ میلیون به من میدهد. با خودم کلنجار رفتم اما دیدم پول خوبی است. ماهی ۵ موتور هم سرقت کنم کلی جلو هستم و پولدار.
قبول کردی؟
قبول کردم با آنها همکاری کنم و یکشبه بار خودم را ببندم.
چطور سرقت میکردید؟
من و همدستانم ساکن کرج هستیم. هفتهای یکی دو روز برای سرقت به تهران میآمدیم و بعد از سرقت موتورسیکلت آن را به کرج منتقل میکردیم. در خیابانهای تهران با موتور پرسه میزدیم و با دیدن موتورهایی که قفل و بست درست و حسابی نداشتند، دست به کار شده و درکمتر از پنج دقیقه آن را سرقت میکردیم. بیشتر سراغ موتورهایی میرفتیم که اطرافش دوربین نبود. این طور ردی از خودمان باقی نمیگذاشتیم.
با موتور سرقتی چه میکردید؟
موتور را بعد از اینکه به کرج میآوردیم به یکی از همدستانمان میدادیم و او ارکان و شمارهاش را تغییر میداد و به مناطق غربی کشور میبرد و میفروخت. بعد از هر فروش هم سهم ما را واریز میکرد.
بیشتر چه موتورهایی سرقت میکردید؟
آپاچی، بنلی، اناس و کلیک، موتورهایی سرقت میکردیم که بالای ۱۰۰
میلیون باشد و درصد زیادی پول گیرمان بیاید.
چند موتور سرقت کردی؟
فکر کنم ۱۹
موتور دزدیدیم که پلیس بعد از دستگیری ۱۵ دستگاه را کشف کرد.
چطور دستگیر شدید؟
یکی از اعضای باند حین سرقت دستگیر شد و همهمان را لو داد.
ارزشش را داشت؟
گفتم که بلند پرواز هستم. ۱۵میلیون حقوق کارگری از صبح تا شب بهتر است یا ۵۰ میلیون با چند دزدی در ماه. من به درآمد و پول زیادی که میخواستم، رسیدم.