همچنین نمایشگاه پژوهشی ازآثاررضا مافی،هنرمند خوشنویس بهتازگی درموزه هنرهای معاصرتهران برپا شده که دورههای مختلف کاری این هنرمند فقید رابررسی میکند.به انگیزه برپایی این دونمایشگاه که رویکردی پژوهشی دارد، با محبوبه کاظمیدولابی برگزارکننده این دو رویداد به گفتوگو نشستهایم.
با وجود استقبال گستردهای که از سوی هنرمندان برای شرکت در نمایشگاه هنرهای قرآنی روایت باران صورت گرفته، در مقایسه با شاخههای دیگر هنر تجسمی، کمتر به نمایشگاههایی با این درونمایه برمیخوریم. به نظر شما چرا به شکلی که باید و شاید، مجالی برای فعالیت و نمایش آثار هنرمندان قرآنی فراهم نمیشود؟
کلاما... مجید همیشه بالاترین و والاترین مضمون فرهنگی ما مسلمانان بوده است.درواقع از زمانی که قرآن نازل شد، شأن و منزلت آن در درجه اول قرار داشته است. از آنجا که کشور ما دارای دو تمدن بزرگ ایرانی و اسلامی است، بخش اعظمی از آثاری که از قرن اول دوره اسلامی برجای مانده، با این مضامین ارائه شدهاند.من سعی کردم در این نمایشگاه، سیر تاریخ تحول و تطور هنر خوشنویسی با مضامین قرآنی، ازدوره اول اسلامی تامعاصر را درمعرض دید مخاطبان قراردهم و از همه مهمتر، نگاهی تخصصی به این حوزه داشته باشم. البته در این سالها نمایشگاههای دیگری هم بودهاند که با موضوع قرآن برپا شدهاند، ولی تاامروز نمایشگاهی که به شکل تخصصی به هنرهای قرآنی بپردازد، نداشتهایم. درسالهای اخیر، توهینهایی به ساحت مقدس قرآن شده است، در حالی که اطمینان دارم اگر به فرهنگ کشورهای دیگر چنین توهینی میشد، تکتک افراد آن کشور نسبت به این مسأله اعتراض میکردند، من هم با کمک جمعی از هنرمندان با برگزاری این نمایشگاه، نسبت به چنین اقداماتی اعتراض خود را نشان دادهام. خوشحالم که در این رویداد هنرمندان پیشکسوت و جوان مشارکت کردند و هر یک از آنها به فراخور دیدگاهشان نسبت به موضوع نمایشگاه به ارائه اثر پرداختهاند.
مهمترین دلیلی که باعث شد تا به برگزاری نمایشگاه آثار قرآنی بپردازید، چه بوده است؟
مهمترین دلیلم برای برگزاری چنین نمایشگاهی، ایجاد امید وانگیزه است.شاید به این خاطر که احساس کردم درحال حاضر در حوزه هنر ناامیدی زیادی وجود دارد و هنرمندان، بهخصوص هنرمندان حوزه قرآنی دچاریأس شدهاند، به همین خاطر فکر کردم برگزاری چنین نمایشگاههایی میتواند تحرک و انگیزه جدیدی را در میان هنرمندان ایجاد کند.
بعضیها بر این باورند که هنر خوشنویسی و خط سنتی در سالهای اخیر به دلایل مختلف از جمله پررنگشدن نقاشیخط تا حدودی در انزوا قرار گرفته و با وجود ظرفیتهای گستردهاش هنوز زوایای پیدا و پنهان آن در جامعه شناسانده و معرفی نشده است. به نظر شما دور شدن خوشنویسی از فضاهای اجتماعی و هنری چقدر آسیب محسوب میشود؟
به نکته مهمی اشاره کردید که قطعا یک آسیب جدی برای میراث فرهنگی ما بهشمار میرود.خوشنویسی ازگذشته تا امروز میراث کهن ما ایرانیان بوده است؛ بنابراین جا دارد که مسئولان چه در بخش خصوصی وچه در بخش دولتی به این هنر بیش از پیش توجه کنند. ضمن اینکه نقش رسانهها نیز در این بین تعیینکننده است. خوشنویسی، عالیترین هنر ماست و نمونههای نفیس این هنر، امروز در جای جای موزههای معتبر دنیا به نمایش درمیآیند و در حراجهای بینالمللی به قیمتهای بالایی چکش میخورند. در نتیجه، سه راس مثلث باید در کنار هم کار کنند تا توجه نگاه عمومی جامعه نسبت به ارزشمندی هنر خوشنویسی بیشتر جلب شود. بدیهی است که وقتی نسبت به یک شاخه هنری حمایت و آگاهیرسانی چندانی شکل نگیرد،جامعه هم بهتدریج آن هنر را به فراموشی میسپارد. من هم قبول دارم که شاید در این زمینه در بعضی دورههای زمانی، کوتاهی و کمکاریهایی صورت گرفته است، درحالی که کشورهای دیگر از این فرصت به نفع خود استفاده کرده و به آثار خوشنویسی ایرانی توجه زیادی نشان دادهاند.
با توجه به اینکه نمایشگاه از آثار متنوعی در قالبهایی چون کتابت، چلیپا، قطعه و...تشکیل شده،کدامیک ازاین شاخهها با ارسال آثار بیشتری از سوی هنرمندان مواجه بوده است؟
تقریبا میتوان گفت در تمام شاخههااستقبال خوبی صورتگرفتهاست.بهویژه آثارخطاطی که بامدد جستن ازخلاقیت و ترکیببندیهای مختلف ارائه شدهاند و نزد بازدیدکنندگان نمایشگاه هم از جذابیت زیادی برخوردارند. این نمایشگاه جلوههای متفاوتی از هنر قرآنی را دربرمیگیرد و مهمترین مولفه آن، تنوع آثار به نمایش درآمده است که در کل مجموعهای ارزشمند، خلاقانه و نفیس را رقم زده است. برای خود هنرمندان هم جذاب بود که این مجموعه تا این اندازه از بازخورد مثبتی نزد بازدیدکنندگان برخوردار شده است.
اصلیترین معیار برای انتخاب آثار دراین نمایشگاه، بیشتر متکی به فرم بوده یا به مضمون، توجه بیشتری شده است؟
با توجه به اینکه نمایشگاه دارای موضوع واحدی بوده است، بیشتر به عیارهنری وترکیببندی آثار پرداختهایم. درواقع اینکه اساسا یک هنرمند چقدر در ارائه یک اثر، خلاقیت ایجاد کرده، برایمان بیشتر حائز اهمیت بود.
خط مشی شما درحیطه کاریتان دراین سالها عمدتابه سمتوسوی هنرهای سنتی واصیل معطوف بوده وهمانطورکه خودتان هم اشاره کردید دراین زمینه نگاهی تخصصی داشتهاید.به نظرخودتان جایگاه هنرهای سنتی درفضایعمومی هنرامروز چگونه است؟
تجربه سالها فعالیت من دراین حوزه نشانگر آن است که هنرهای ایرانیاسلامی همیشه از طرفداران بسیاری برخوردار بوده است. دلیلش این است که این هنرها اصالت و ریشههای ما هستند و میراث فرهنگی ما به شمارمیروند، لذا تک تک ما وظیفه داریم تا از این هنرها صیانت کنیم. جای خوشبختی است که در حالحاضر تعداد هنرمندان مشتاق هنرهای سنتی رو به افزایش است. چهبسا هنرمندانی هم هستند که گرچه با استفاده از شیوههای مدرن به ارائه اثر میپردازند، ولی در آثار این گروه از هنرمندان هم توجه به ریشههای هنر سنتی و بومی مشهود است. درواقع همین ویژگی باعث مانایی چنین آثاری شده است. گاهی با این نکته مواجه میشوم که برخی اشاره میکنند خط در این سالها دارد تکرار میشود، درحالی که من معتقدم این تکرار ضرورت دارد، بهخصوص این که خلاقیتی در بین هنرمندان این حوزه است که جلوههای تازهای به خوشنویسی بخشیده است و منجر به خلق آثاری با بنمایههای کهن شده است.آنچه مسلم است اینکه چشمانداز این هنر به یمن وجود هنرمندانی که در این حیطه فعالیت میکنند، روشن است. کما اینکه در سالهای اخیر، هرچند به شکل پراکنده ولی شاهد برگزاری نمایشگاههای مهم و معتبری در داخل و خارج از کشور بودهایم که به عمق و غنای این هنر افزودهاند. از سوی دیگر، امروز طیف وسیعی از جوانان در محافل آکادمیک و انجمن خوشنویسان ایران مشغول فراگیری این هنر هستند و مسلما برگزاری نمایشگاههایی از این دست در طول یک سال باعث میشود تا جوانان انگیزه بیشتری برای ادامه فعالیت در این مسیر داشته باشند.
اگر ممکن است درباره اقتصاد هنر و تاثیرات خرید آثار هنری توسط اقشار مختلف جامعه هم صحبت کنیم، زیرا به نظر میرسد که هنوز در این زمینه به فرهنگسازی و مشارکت مردم و نهادها در این حیطه نیاز داریم.
خوشبختانه در این زمینه با گامهای موثری از سوی دولت سیزدهم مواجه بودهایم و مطرح شدن آن در مجلس نشان میدهد که در زمینه بحث خرید آثار هنری تلاشهایی در حال انجام است. ضمن اینکه خود من سالهاست نسبت به ضرورت تقویت اقتصاد هنر در شاخه هنرهای ایرانی ــ اسلامی تاکید کردهام و باور دارم که رونقبخشی به این حوزه میتواند نقطهعطفی درهنرامروز و میراث اکنون ما باشد. درحالحاضر پرتعدادترین هنرمندان را درحوزه تمدنی داریم که منبع اقتصاد هنرمحسوب میشوند. بدونشک، این هنرمندان به توجه، حمایت و تخصیص بودجه نیاز دارند. امیدوارم بتوانیم بهزودی اکسپوی تخصصی هنرهای ایرانی ــ اسلامی را برگزار کنیم و نهفقط در داخل کشور که این هنر را در ابعاد جهانی هم توسعه دهیم. معتقدم باید در زمینه اقتصاد هنر دو نگاه ملی و بینالمللی را به شکل توامان داشته باشیم. اگر نگاه ملی مادرراستای نگاه بینالمللی نباشدهنر کشورمان رشد نمیکند و بهجریانافتادن اقتصاد هنر هم دستاوردی نخواهد داشت. فراموش نکنیم که هنر بارزترین نماد فرهنگی هر کشوری است و لازم است در این زمینه جهانبینی متمدنانه به اقتصاد هنر داشته باشیم.
نگاهی پژوهشی به آثار رضا مافی
من پیشتر درسالهای گذشته درحجم کوچکتری دو مرتبه از مجموعه شخصی رضا مافی نمایشگاهی به شکل موزه گالری برگزار کردم اما مهمترین دلیلم برای انتخاب آثار این هنرمند در موزه هنرهای معاصر این بود که در تمام این آثار عرق تمدنی و فرهنگی این هنرمند به چشم میخورد. مافی ازجمله هنرمندانی است که همواره به هنر خط وفادار بوده است، کما اینکه، در آثار کلاسیک و مدرنی که خلق کرد و حتی در زمینه نظیرهنویسیهایی که انجام داده، از خط بهعنوان یکی از هنرهای پایه و ملی بهره گرفته است. البته او نقاشیخطهایی هم دارد که گرچه با رویکرد مدرن خلق شدهاند اما با ریشههای فرهنگ اصیل ایرانی عجین هستند. خودش بر این باور است که هنر نباید عاری از فرهنگ باشد، چون اثری که فاقد چنین مؤلفهای باشد بدون خون و ریشه میشود. او هنرمندی است که در زمان خود بسیار تاثیرگذار بوده است. مافی دوره خوشنویسی را در انجمن خوشنویسان ایران و زیر نظر استاد سیدحسین میرخانی طی میکند و بعد از آن، شیفته مکتب میرزاغلامرضا اصفهانی میشود و سیاهمشقهایی که امروز از او بهجای ماندهاند، ملهم از این مکتب شکل گرفتهاند. درواقع وقتی او در آثار میرزاغلامرضا اصفهانی غور میکند، به همان شیوه در خط به ارائه اثر میپردازد. در مجموع، او هنرمندی است که همیشه حالوهوای درونی خودرا روی بوم منتقل کرده است. امروزهم بعضی ازهنرمندان ترازاول معاصر، با الهام ازشیوه رضامافی درحوزه هنرفعالیت وآثار چشمنوازی راخلق میکنند.