ضحی و امیرحسین؛ قربانیان جدید سگ‌های ولگرد

تداوم کودک‌کشی سگ‌بازها

گزارش «جام‌جم» از حمله مرگبار سگ‌های ولگرد و گرگاس به شهروندان

حمایت از سگ‌های ولگرد برای کودک‌کشی

سگ‌های ولگرد همه‌جا پرسه می‌زنند. در معابر عمومی، بوستان‌ها، اطراف خانه‌های مسکونی، جاده‌های بین‌شهری، بیابان‌ها. گاهی تعدادشان آن‌قدر زیاد است که مسافران حتی جرات نمی‌کنند برای دقایقی از خودرو پیاده شوند و در صورت اجبار به پیاده شدن هم، به‌سرعت سوار خودرو می‌شوند تا هدف حمله سگ‌های ولگردی قرار نگیرند که ممکن است مبتلا به هاری باشند.
کد خبر: ۱۴۶۰۶۸۶
نویسنده وحید اخباری - تپش
 
درشهر هم همین وضعیت دیده می‌شود و سگ‌های ولگرد گاهی به صورت تنها یا چندتایی در جایی که مردم در حال رفت و آمد یا خرید هستند، آزادانه حرکت می‌کنند وباعث وحشت عمومی می‌شوند.به‌جز سگ‌های ولگردکه به بزرگسال و کودک حمله کرده، جان‌شان را می‌گیرند یا به شدت زخمی‌شان می‌کنند، گرگاس‌ها هم پا به پای سگ‌های ولگرد می‌درند و می‌کشند. گرگاس حیوان درنده‌ای‌ حاصل از ترکیب سگ و گرگ است ‌که به‌شدت خوی تهاجمی دارد و تاکنون نیز قربانیان متعددی‌گرفته‌. این اتفاقات مرگبار در حالی رخ می‌دهد که همچنان عده‌ای به نام حامیان سگ‌های ولگرد، بدون توجه به این فجایع، شب و روز در حال غذارسانی به آنها در کوه، جنگل، بیابان و حتی شهرها هستند و در صورت اعتراض مردم با برخورد تند و خشن حامیان سگ‌ها مواجه می‌شوند. براساس گزارش ایسکانیوز، افزایش جمعیت سگ‌های ولگرد می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری برای انسان داشته باشد کما‌این‌که بنابر گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، سگ‌ها سومین حیوانات کشنده برای انسان‌ها هستند. براساس این گزارش روزانه ۸۹ نفر در سطح جهان، جان خود را بر اثر حمله سگ‌ها از دست می‌دهند. مرور اخبار حوادث در رسانه‌های رسمی کشور از مرگ ۳۵ تا ۵۰ نفر به‌ویژه کودکان در هر سال در اثر حمله این سگ‌های ولگرد خبر می‌دهد.

مرگ خواهر دوقلو
عسل عابیلی‌نژادهم اواخر اردیبهشت طعمه یک سگ ولگرد درنکا شد.روز حادثه، او وخواهردو قلوی چهار‌ساله‌اش،غزل با پدرشان در جاده در حال راه رفتن بودند که یک سگ ولگرد بی‌سروصدا به عسل حمله کرد و صورتش را گاز گرفت. نبرد عجیبی بین سگ، دوقلوها و پدر آغاز شد.پدرسعی می‌کرد ازبچه‌هایش محافظت کند اماهرکدام رانجات می‌داد،سگ به دختر دیگر حمله می‌کرد. سگ دست‌بردار نبود واین بار لباس عسل را گرفت تا کشان‌کشان اورابه کناره رودخانه ببرد که پدر، دخترش را نجات داد. همان لحظه پدر او را به مرکز درمانی منتقل‌کرد و یکسری اقدامات درمانی روی او انجام شد و تا ۱۰روز مشکلی وجود نداشت اما کم‌کم علائم هاری خودش را در ظاهر عسل نشان داد. او را دوباره به بیمارستان بردند اما کار از کار گذشته و ویروس هاری تمام بدن نحیف عسل‌کوچولو را تسخیر کرده بود. دخترک دیگر توانی برای مبارزه با این ویروس مرگبار نداشت و از دنیا رفت.

قربانیان سگ‌ و گرگاس‌
حسین شاه‌محمدی هفت‌ساله، تازه‌ترین قربانی گرگاس‌هاست که مدتی پیش او را در روستایی در ده‌دلیان استان همدان دریدند و کشتند. روز حادثه، او همراه با پدرش به صحرا رفته بود که پدرش او را تا نیمه راه روستا همراهی کرد و خودش دوباره به صحرا برگشت. مدتی بعد، حسین تصمیم ‌گرفت دوباره نزد پدرش برود که ناگهان یک گله گرگاس قوی‌هیکل به او حمله‌ور شدند. حمله گرگاس‌ها به حسین‌کوچولو چنان برق‌آسا بود که حتی ثانیه‌ای فرصت نکرد از پدرش که فاصله کمی با او داشت، کمک بخواهد. درحالی‌که گرگاس‌ها مشغول دریدن تن نحیف حسین بودند، دو نفر از هم روستاییان از دور متوجه تجمع گرگاس‌ها شده و برای کنجکاوی به محل نزدیک شدند. وقتی به محل رسیدند، تنها تکه‌پاره‌ای کوچک از تن حسین باقی مانده بود. با فرار گرگاس‌ها پدر حسین هم از ماجرا مطلع و به محل رفت. او ابتدا پسرش را نشناخت اما با کمی دقت، تازه متوجه شد تکه‌پاره‌های بدن روی زمین متعلق به جگرگوشه خودش است. 

مافیای حمایت از سگ‌های ولگرد 
حامیان سگ‌های ولگرد مدت‌هاست که آزادانه و بدون توجه به خسارات بی‌شمار جانی این حیوانات، همچنان به غذارسانی به آنها ادامه می‌دهند. اگر هم مردم اعتراض‌کنند، با بدترین و شدیدترین الفاظ به معترضان حمله کرده و آنها را متهم به ضدیت با سگ‌ها می‌کنند. برخی افراد نیز از حامیان سگ‌های ولگرد حمایت کرده و اگر سگی کودک یا بزرگسالی را تلف کند می‌گویند سگ‌ها به انسان‌ها کاری ندارند و اگر به کسی حمله می‌کنند، مقصر آن فرد است و نه سگ. مهدی نبیان، کارشناس ارشد محیط‌زیست با اشاره به وجود مافیای سگ‌های ولگرد می‌گوید: «قبل ازسال۱۳۸۷، شهرداری‌ها سگ‌های ولگرد و خطرناک را توسط میرشکارها با گلوله می‌کشتند، در نتیجه جمعیت تحت کنترل بود، آمار سگ‌گزیدگی تقریبا ثابت وزیر۱۰۰هزار گزش درسال بود اما درسال ۱۳۸۷،برخی با شعار حمایت از سگ‌ها، قانونی تدوین‌کردند که باید پناهگاه تاسیس شود،سگ‌ها با دارت، تفنگ بیهوشی و... زنده‌گیری و به پناه‌گاها برده شوند، در در آنجا سگ‌های سالم عقیم شده وبه مردم واگذار شوند.سگ‌های بیمار هم باید یوتانایز (مرگ بدون درد) ‌شوند. ازاین تاریخ میرشکارها کنار گذاشته شدند وکار به دست پیمانکاران افتاد، تمام قسمت‌های دستورالعمل اجرا می‌شد به غیر از بند آخر، چرا؟ چون یوتانایز، یعنی سگ کمتر،سگ کمتر هم یعنی آجر شدن نان پیمانکار. این باعث ایجاد یک کاسبی شد که هرچه سگ بیشتر، نان و در آمد هم چرب‌تر!به مرور زمان برخی افراد به ساخت قفس و طویله مشغول شدند و نام آن را پناهگاه گذاشتند. آنها سگ‌ها را زنده‌گیری کرده و با آمپول و قرص نگهداری می‌کردند، آنهایی‌ که کمی دلسوز بودند از هر ۱۰۰ سگ، چهار سگ را عقیم و دوباره در بیابان آزاد می‌کردند تا چندوقت بعد دوباره سگ‌ها را گرفته صورت وضعیت رد کنند و روز از نو و روزی از نو و کسب درآمد بیشتر. به این ترتیب، دکانی از بیت‌المال برای افراد سودجو ایجاد شد، سگ‌ها در هر منطقه مثل متکدیان سر چهارراه، حساب کتاب و صاحب خودشان را داشتند.حتی این مافیا از هم سگ می‌دزدیدند، توله‌کشی به‌راه افتاد، در این حرفه هرچه تعداد سگ بیشتر باشد، درآمد هم بیشتر است. تمام سگ‌ها غذا می‌خواستند و برای همین، زرنگ‌ترها پناهگاه‌شان را نزدیک مراکز دفن پسماند تاسیس کردند تا این مشکل هم حل شود.رقابت‌ها بر سر سگ‌های ولگرد رفته‌رفته بالا گرفت و برخی افراد سودجو با این درآمدهای میلیاردی گردن‌کلفت شدند و مافیا شکل گرفت. با شعار حیوان‌دوستی شروع کردند وانت وانت غذا دادن به سگ‌های ولگرد دربیابان و حاشیه شهرها، سگ‌ها هم که حالا سیر شده بودند در افزایش نسل سنگ‌تمام گذاشتند، توله پشت توله و با این روند، جمعیت سگ‌های ولگرد به صورت انفجاری افزایش یافت. مافیا تبلیغات‌کردند، از مجری شبکه‌های ماهواره‌ای و سلبریتی‌ها تا هر ابزاری برای توسعه کسب‌وکار‌شان استفاده کردند و به این ترتیب، یک جنبش عظیم غذارسانی به سگ‌های ولگرد راه افتاد.با این روند، آمار سگ‌گزیدگی از ۲۰۰هزار در سال گذشت، علاوه‌بر کشته شدن چندین انسان در سال حیات‌وحش کشور هم درحال نابودی است وتعدادزیادی حیوان هرسال طعمه این سگ‌های ولگردمی‌شوند وهربارحرف از یوتانایزمی‌شود، همان مافیا جلوی آن را می‌گیرد. ماجرا فقط به پول شهرداری‌ها به پیمانکارها محدود نمی‌شود. ‏هرکدام از این افراد سودجو با فعالیت‌های مجازی، شماره حساب اعلام کردند، چهار فیلم از غذا دادن به سگ‌ها گرفتند وبا پخش یک آهنگ جانسوز،ملت راسر کیسه کردند.»

خونریزی مغزی استاد دانشگاه با حمله سگ‌های ولگرد
بهمن سال ۱۴۰۰ هم یک استاد دانشگاه قربانی حمله سگ‌های ولگرد شد. مریم جوادپور، عضو هیات علمی دانشگاه اهواز بود و روز حادثه از دانشگاه خارج شد تا به صورت پیاده به خانه برگردد. در حال راه رفتن بود که ناگهان سگ‌های ولگرد متوجه او شده، دنبالش کردند. استاد جوان دانشگاه که به‌شدت ترسیده بود، برای فرار از سگ‌ها به سمت جاده رفت اما ناگهان با خودرویی تصادف و خونریزی مغزی کرد. راننده خودرو که خانم بود، سیمکارت متوفی را وارد گوشی خود کرده و خانواده او را در جریان حادثه قرار داد. دو عمل جراحی روی مغز زن جوان انجام شد اما باوجود تلاش پزشکان دوام نیاورد و جانش را از دست داد. 

ابتلا به هاری فوتبالیست جویباری
اردیبهشت سال ۱۴۰۱ هم کیوان واحدی، فوتبالیست جویباری طعمه سگ‌های ولگرد شد. روز حادثه مشغول استراحت در خانه بود که متوجه صدای ممتد سگ‌ها شد. از جایش که بلند شد، ناگهان سگ ولگردی را در حیاط خانه‌اش دید که در حال پرسه زدن بود. کیوان به دلیل ورزشکار بودن، سرجایش ایستاد و با حمله سگ، گردن حیوان را سفت گرفت که همان لحظه، سگ روی دست کیوان چنگ انداخت. کیوان به زخم اهمیت نداد اما چند روز بعد با دردها و رفتارهای عجیب در بدنش مواجه شد. او را به بیمارستان بردند. کیوان با پزشک و پرستار درگیر می‌شد، تحمل صدای ریزش آب را نداشت و به‌شدت مضطرب بود. درد جانکاهی که به جان کیوان اتفاده بود، سرانجام او را از پا درآورد. عموی این فوتبالیست گفته بود براساس گزارش پزشکی‌قانونی علت مرگ برادرزاده‌اش بیماری هاری بود. 

حمله ۶ سگ به خبرنگار بابلی
تیرماه سال ۱۴۰۱ هم یک خبرنگار بابلی هدف حمله شش سگ ولگرد قرار گرفت و در حالی‌که تنها یک‌قدم با مرگ فاصله داشت، از چنگال آنها نجات پیدا کرد. او می‌گوید:«برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت با دوچرخه به تالاب نیلوفر آبی رفتم که مورد حمله شش سگ ولگرد قرار گرفتم. با حمله آنها تعادلم به‌هم خورد و روی زمین افتادم که باعث شکستگی چند استخوانم شد و پزشکان گفتند به عمل جراحی نیاز دارد. روزی که به بیمارستان رفتم، پرسنل بیمارستان شهید بهشتی گفتند این چهارمین حمله سگ است که در یک روز در بابل اتفاق می‌افتد و افراد صدمه می‌بینند.»

تکه‌تکه شدن دختر جوان۲۳ ساله 
سگ‌های ولگرد کاری به سن و سال طعمه خود ندارند. بزرگسال باشد یا کوچک فرقی به حال‌شان نمی‌کند. یک روز زمستانی سال ۱۳۸۶، دختر ۲۳ ساله‌ای از اهالی شمال‌غرب تهران از خانه بیرون آمد تا از برف زیبایی که در حال باریدن بود، عکاسی ‌کند. وقتی غیبت دختر جوان طولانی شد، والدینش نگران شدند و جست‌وجو برای یافتن او را آغاز کردند. مفقودی دختر جوان به کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب اعلام و پرونده‌ای تشکیل شد. مادر دختر که نگران سلامت فرزندش بود به خانه یکی از بستگان خود در نزدیکی محل سکونت‌شان رفت اما ساعتی بعد متوجه تکه‌هایی از لباس فرزندش روی زمین شد. اطراف را که نگاه کرد، متوجه شد تعدادی سگ اطراف یک سیاهی جمع شده‌اند و وقتی نزدیک شد، دخترگمشده‌اش را پیدا کرد که توسط سگ‌های ولگرد تکه‌پاره شده بود. آن زمان بازپرس ویژه قتل تهران‌گفت: اگر مسئولان شهری به جمع‌آوری سگ‌های ولگرد آن هم در داخل شهر اهتمام می‌کردند، قطعا امروز شاهد مرگ دختر دانشجویی‌ که با هزاران آرزو زندگی می‌کرد، نبودیم.

لزوم معدوم‌سازی سگ‌های ولگرد
ابوالفضل ابوترابی، نماینده نجف‌آباد در مجلس: 
متاسفانه یکی از معضلاتی که امروز ما با آن مواجه هستیم، موضوع سگ‌های ولگرد است که با ازدیاد گله‌وار خود در حال منقرض کردن برخی حیوانات کمیاب هستند.تجربه ثابت کرده سگ‌های ولگرد به صورت گله‌ای، به پلنگ و یوزپلنگ هم حمله می‌کنند. متاسفانه در حاشیه شهر‌ها از جمله در حوزه انتخابیه خودم، خبر آمده که این سگ‌های ولگرد به صورت گله‌ای در چند مورد به کودکان خردسال حمله کرده‌اند که در یک مورد، این حمله منجر به کنده شدن پوست سر پسربچه اول دبستانی شد و فیلم‌های آن هم موجود است.سگ‌های ولگرد، روند بهداشت شهر‌ها را از بین برده‌اند. این اتفاق ناخوشایند در کنار منقرض‌کردن برخی گونه‌های حیوانی کمیاب و آسیب به جان مردم، باید ما را در جایگاه برخورد قاطع برای کشتن این سگ‌ها قرار دهد.در گذشته اقداماتی درخصوص کشتن سگ‌های ولگرد انجام می‌شد اما در ادامه به واسطه ترس از NGO‌های حامی حیوانات که سر و صدا می‌کنند، مسئولان برخورد گذشته را پیگیری نکردند. این NGO‌ها یک اقلیت پرهیاهو هستند که نباید به آنها توجه کرد و توده‌های مردم، خواهان نابودی سگ‌های ولگرد هستند.

مرگ پیرمرد کارگر
یک پیرمرد کارگر اهل محلات هم مهرماه سال ۱۴۰۱ در اثر حمله سگ‌های ولگرد در نیشابور کشته شد. او در حالی‌که به‌شدت زخمی شده بود، به یکی از بیمارستان‌ها منتقل شد اما شدت جراحات جانش را گرفت. یک روز قبل از مرگ او، یک عابر پیاده هم در دلیجان هدف حمله سگ‌های ولگرد قرار گرفت و سگ‌ها علاوه‌بر زخمی کردن بدنش، قسمت‌هایی از گوش‌هایش را هم کندند. 

مرگ پیرزن۸۷ ساله با حمله۷ سگ
اوایل دی سال ۱۴۰۱ آخرین روزهای عمر پیرزن۸۷ساله‌ای بود که در روستای دقوق‌آباد کرمان زندگی می‌کرد. روز حادثه پیرزن برای دریافت سهمیه دارویش به مرکز بهداشت روستا رفت که ناگهان سگ‌های ولگرد او را دوره کرده و به جان پیرزن بینوا افتادند. فاطمه حسن‌زاده سعی کرد خود را از میان دندان‌های تیز هفت سگ درنده نجات دهد اما تلاش‌هایش بی‌فایده بود و پیرزن در اثر شدت جراحات جان داد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰
سهم پزشکان سهمیه‌ای

ضرورت اصلاح سهمیه‌های کنکور در گفت‌وگوی «جام‌جم»‌با دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت

سهم پزشکان سهمیه‌ای

نیازمندی ها