«فیلسوفشاه» یا «حکیم حاکم»، عنوان نظریهای است که در کتاب جمهوری افلاطون طرح گردید و مورد توجه فیلسوفان سیاسی همچون فارابی قرار گرفت.
افلاطون معتقد بود اگر حاکم حکیم شود یا حکیم به حکومت برسد میتواند از جامعه مدینه فاضله بسازد.
شاید هیچ گاه در تاریخِ پس از افلاطون به مانند انقلاب اسلامی ایران نظریه سیاسی او در معرض آزمایش قرار نگرفته باشد!
انقلاب اسلامی ایران توسط حکیم متألّهی بنیان گذاشته شد که از سطح انتظار افلاطون و فارابی نیز بالاتر بود، چرا که اون هم حکیم بود، هم عارف، هم فقیه و هم مصلح اجتماعی
اگر چه انقلاب اسلامی ایران دستاوردهای بزرگی داشته و تبعات جهانی آن هنوز به منصه ظهور کامل نرسیده است، ولی کسی نمیتواند ادعا کند که کشور ایران مدینه فاضله است! پس مشخص میشود که نظریه افلاطون و فارابی بخشهای تاریک و مسکوتی دارد، از جمله این که اگر با حاکم شدن حکیم، مدینه فاضله ایجاد میشد، که پیامبر اعظم (ص) و امیرالمؤمنین (ع)، حکیمترین افراد بشریت بودند، پس کجای این نظریه میلنگد؟!
واقعیت این است که حکیم فقط حکم رهبری را دارد و تا زیردستان همفکر و هم سو در کنار رهبر حکیم قرار نگیرند و اوامر و نظریات او اجرایی نشود، از دست رهبر حکیم کار چندانی بر نمیآید، کما این که امام علی (ع) میفرمود:اگر من ۴۰ یار وفادار داشتم حکومت غصب شده را پس میگرفتم و امام صادق (ع) فرمود:اگر من به تعداد این بزغالهها (۱۷ نفر) یار داشتم قیام میکردم، با این که ایشان ۴۰۰۰ شاگرد داشت، ولی خیلی از آنها اگر چه فهیم یا حتی فقیه بودند، ولی به تعبیر قرآن مجید در آیه ۱۰۸ سوره یوسف علی بصیره نبودند!
نظام اسلامی ایران، نظامی مبتنی بر جمهوری اسلامی است، یعنی محتوا اسلامی و قالب جمهوری، در این نظام شورای محترم نگهبان نامزدهای قبولی در بین گزینههای ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس را با نمره ۱۰تا۲۰ به مردم معرفی میکند و این مردم هستند که انتخاب میکنند! هر چه انتخاب مردم به اصلح نزدیکتر باشد حاکم حکیم یعنی، ولی فقیه در اجرای سیاستهای کلان نظام مبسوط الیدتر است و چه تمایل و انتخاب مردم به سمت نمره ۱۰ها و یا تک مادّهها بیشتر باشد دست رهبری بستهتر میشود.
نمونه این تفاوتها را مقایسه کنید بین سه سال آخر دولت آقای روحانی و سه سال ریاست شهید رئیسی، رشد صفر درصدی در مقابل رشد ۵ درصدی، دیپلماسی التماسی در مقابل دیپلماسی انقلابی، رئیس جمهور ترس از زخم بستر شدن در مقابل رئیس جمهور خستگی ناپذیر و...
مقام معظم رهبری در مورد نقش رهبری در هدایت جامعه مثالی زدند و فرمودند:تصور کنید در منطقه جنگی هستید، آشپزی هم دارید درجه ۱، ولی مواد لازم را ندارد، به او میگویید که ببین با همین موادی که داریم چه غذایی میتوانی درست کنی! یک وقت هم تمام مواد درجه یک مورد نیاز را در اختیار همین آشپز قرار میدهید و از او میخواهید که اعجاز آشپزی خود را نشان دهد!
همین که رهبری توانست با افرادی مثل روحانی، احمدی نژاد، هاشمی و خاتمی نگذارد این کشور تجزیه شود، در آن جنگ داخلی صورت بگیرد و... کار بزرگی کرده، حالا دستاوردهای بزرگ در حوزههای مختلف نظامی، علمی، اقتصادی و عمرانی را هم به این کارآمدی اضافه کنید.
دومین کاستی محسوس در نظریه مدینه فاضله این است که جامعه باید با چه ساختاری و با چه قوانینی اداره شود؟! یعنی نرم افزار اداره جامعه چه باید باشد؟ آیا با دیوان سالاری ماکس وبری و وضع قوانین دست و پا گیر، موازی و مزاحم تولید میتوان انتظار رسیدن به جامعه فاضله داشت؟!
آیا با نمایندگان مجلسی که احیانا در آن هر تماس تلفنی یک قیمتی داشته باشد، هر اقدام عملی برای رفع مشکل فردی یا افرادی یک بلیط سوزاندن حساب شود، میتوان انتظار مدینه فاضله داشت؟!
عزیزان! ولی فقیه که هیچ، اگر خود امیرالمؤمنین (ع) نیز حاکم جامعه باشد تا وقتی زیردستان از اوامر ایشان اطاعت نکنند، جامعه به سامان نمیرسد، همین میشود که مقام معظم رهبری هر سال شعاری را انتخاب میکرد و شعار ایشان توسط مدیران شعار داده میشد، تا سال به پایان میرسید!
تجربه ارزشمند انتخاب شهید رئیسی نشان داد که انتخاب رئیس جمهور اصلح و همسو با ولایت، کارآمدی نظام و ولایت فقیه را افزایش میدهد و در عوض، انتخاب افرادی مثل آقای خاتمی که هر دو سید، روحانی و فرزند روحانی بودند، میتواند باعث جسورتر شدن دشمنان داخلی و خارجی و ارائه طرح واتیکانیزه کردن بیت رهبری توسط افراد معلوم حالی مثل سعید حجاریان شود!
اینک ملت شریف ایران با کوله باری از تجربههای تلخ و شیرین که برای کسب آنها هزینههای هنگفتی داده دوباره در مقابل یک آزمون بزرگ قرار گرفته است، امید است به گزینهای رای دهند که ادامه دهنده راه شهید خدمت باشد، ان شاالله
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد