«سَیدُ القَومِ خادِمُهم»؛ روایتی از پیامبر گرامی اسلام است که پندارهای غلط درباره قدرت و ریاست را در هم میشکند و ماهیتی متفاوت از آن ارائه میدهد که در فرهنگ اسلامی از آن به «خدمت» تعبیر میشود. با این حال، «خدمت، تعابیر مختلفی دارد. هر کس ممکن است چیزی را خدمت بداند. ما دیدگاهی داریم، فکری داریم، مکتبی داریم که اساس این نظام، بر آن بنا شده و آن، مکتب اسلام است. خدمت، یعنی آنکه در این راه حرکت کنیم که این راه، خودش متضمن خدمت به مردم است. این، آن مسأله اصلی است که ما در هر لحظه باید به یادش باشیم.» (۱۳۷۲.۰۶.۰۳)
دوگانه خدمتگزاری یا قدرتطلبی
«قدرت و ریاست» درمکاتب مختلف فکری ونظامهای سیاسی،ماهیتی متفاوت ازمکتب اسلام ونظام اسلامی دارد.«اهل دنیا از مسئولیت ریاست و وزارت و مدیریت و امثال اینها استفاده میکنند برای اینکه برای دنیای خودشان یک چیزی ذخیره کنند، یک جایی جاپایی برای خودشان درست کنند، یک مَمَری برای آینده خودشان درست کنند.»(۱۴۰۰.۰۵.۰۶)
ویژگی مهم چنین مکتبی این است که «اگر هدف قدرت،منافع مادی شد، قدرت، بزرگترین وزر و وبال برای انسان خواهد بود. کسانی که قدرت، منصب و مقام را برای بهرهمندیهای خود، پُرکردن کیسههای خودودنیای خودمیطلبند، آنجایی که منافع آنان با منافع مردم اصطکاک پیدا میکند، نمیتوانند به نفع مردم کارکنند.»(۱۳۸۴.۰۵.۱۲)درمقابل چنین مکتبی،«قدرت در فرهنگ اسلامى، یعنى خدمت به انسانیت و انسانها و خدمت به ارزشهاى بشرى از موضع قوى، نه ازموضع ضعف.» (۱۳۸۲.۱۰.۰۴) به تعبیر بهتر «در منطق اسلامى، قدرت و عزت وآبرو وخوشنامى و امکانات، فقط و فقط براى خدمت به مردم وحرکتدادن خود و جامعه و کشور در راه نظام مقدس اسلامى و رسیدن به آرمانهاى بلندى است که انسانها نیازمند آنند.»(۱۳۸۰.۰۲.۱۱)
تفاوت ماهوی دولت اسلامی بادولتهای دیگرنیز دراین است که«گفتمان اصلى دولت اسلامى همین خدمت است.»(۱۳۹۲.۰۶.۰۶) نکته مهم اینکه اساسا یکی از معانی«مردمىبودن حکومت اسلامى این است که حکومت اسلامى درخدمت مردم است... نمیشود از هر حکومتى در دنیا این ادعا را باور کرد که در خدمت مردم خوداست.»(۱۳۶۲.۰۵.۱۴)اما«مردمسالاری دینی برخلاف دموکراسیهای ریاکار و عوامفریب، نظام خدمترسانی خالصانه و بیمنت است.» (۱۳۸۲.۰۲.۰۶)
مختصات خدمت در نظام اسلامی
بر اساس آنچه گفته شد، «خدمت به مردم درهمهجا باارزش است ودرجمهورى اسلامى، باارزشتراست؛ زیرا...این خدمت در چارچوب آرمانهاى والا وارزشمندى است که ارزش خدمت رامضاعف میکند.»(۱۳۷۲.۰۵.۰۷) لذا ویژگی خدمت درنظام اسلامی این است که اولا«قدرت اگر باهدف خدمت به مردم باشد،عبادت است.»(۱۳۸۴.۰۵.۱۲) و«اگرکسى براى خدمت به مردم، بهخصوص خدمت به طبقات ضعیف، وارد میدان مبارزه شود، هر حرکت او، هرکلمه او، هر حرف او حسنه است.»(۱۳۹۶.۰۲.۱۰) همانطور که حضرت علی، مسئولیت را زمینهای برای ذخیره عمل صالح دانسته و به کارگزاران خود تاکید میکنند «فَلیکُن اَحَبَّ الذَّخائِرِ اِلَیکَ ذَخیرَةُ العَمَلِ الصّالِح؛ بهترین یا محبوبترین ذخیرهای که در این مأموریتی که به تو دادیم، تو برای خودت میخواهی فراهم بکنی، ذخیره عمل صالح باشد.»(۱۴۰۰.۰۵.۰۶)
ثانیا «ممکن است آن زحمتی که یکی کشیده، حرصی که خورده برای یک مسألهای، تلاشی که کرده، کسی هم نداند، جایی هم ثبت نشود و گفته نشود، اما کرامالکاتبین میدانند و علم خدای متعال احاطه به همهچیز دارد. هر کسی برای خدا کار کرده، برای خدمت به مردم کار کرده، با اخلاص کار کرده، بداند که سعیاش ضایع نشده است و انشاءا... نزد خداوند متعال مأجور است.» (۱۴۰۰.۰۵.۰۶)
ثالثا در مکتب اسلام، «قدرت و توانایی مدیریت و احراز مناصب مدیریتی یک نعمت است.»(۱۳۹۶.۰۲.۱۰) «فرصت خدمت، یک نعمت است... و هر نعمتی هم شکری دارد؛ شکرش این است که در این فرصت ازهمه توان برای خدااستفاده کنید.» (۱۴۰۰.۰۵.۰۶)
جهادی کار کردن در زمینه خدمترسانی
مهمتر از آنچه گذشت، این است که برای خدمت به مردم در نظام اسلامی، باید به الزاماتی پایبند بود؛ وگرنه هر کاری را نمیتوان خدمت نامید.الزام اول اینکه «درزمینه خدمت، کاررابایدجهادى کرد؛جهادى به معناى بىقانونى نیست...کار راباید جهادى انجام دادتا انشاءا...خدمت بهخوبى انجام بگیرد.» (۱۳۹۲.۰۶.۰۶)
دوم اینکه «ما هر کداممان دلبستگىهایى داریم، سلیقههایى داریم؛ در زمینه سیاسى، در زمینه مسائل اجتماعى، دوستىهایى داریم، دشمنىهایىداریم،اینهاهمه حاشیه است؛ متنعبارت است ازخدمت؛ نبایدبگذاریم این حواشى روى این متن اثربگذارد.»(۱۳۹۲.۰۶.۰۶)
سوم اینکه «مبنای کارها بایستی پیشبرد اهداف انقلاب باشد...باید برای این اهداف کار کرد؛ تلاش و هدف بایستی این باشد و با آن اهداف تطبیق بکند.»(۱۴۰۰.۰۵.۰۶)
چهارم اینکه «همه مسئولان باید در خدمت به مردم از یکدیگر سبقت بگیرند و یک نهضت خدمت به مردم راه بیندازند...مسئولان تا نفسدارند بایدبه اینمردم خدمتکنند.بایستىدرمیان مسئولان مسابقه خدمتگزارىوخدمترسانى به مردم برقرارباشد.»(۱۳۸۲.۰۱.۰۱)
پنجم اینکه «همه افراد ملت و جامعه را باید خدمت کرد؛ اما مراد عمدتا طبقه محرومند که باید مورد توجه خاص براى خدمت قرار بگیرند.»(۱۳۷۰.۰۵.۲۳)
ششم اینکه«این روحیه خدمتگزارى، خاکسارى،تواضع درمقابل مردموشناخت عظمتمردم رابراىخودتان حفظکنید.»(۱۳۸۴.۰۵.۱۲) لذا «کاری که باید بر آن همت بگمارید، این است که رشته خدمت را رها نکنید.» (۱۳۹۲.۰۴.۲۳)
هفتم اینکه «همه سعى و همت مسئولان کشور و مدیران بخشهاى مختلف، خدمت محسوس و ملموس به مردم باشد. جوانهاى عزیز و آحاد مردم کشورمان باید طعم شیرین خدمات دولتى را در کام خود حس کنند.» (۱۳۸۲.۰۱.۰۱)
حمایت مردم و رهبری از خدمترسانی
خدمت به مردم جامعه اسلامی از دو جهت اثر دارد؛۱.برای مردم جامعه و ۲.برای خود خدمتگزار. درمکتب اسلام،«جهاد خدمترسانى پیش از سود رساندن به گیرنده خدمت، به خود خدمترسان سود میرساند. دلکندن از بهرههاى شخصى براى بهرهرساندن به دیگران، دل را روشنى و ذهن و اندیشه را ارتقا و اراده را قوت میبخشد و فراتر از همه، رضاى الهى را جلب میکند.» (۱۳۹۸.۰۵.۱۱) اثر دیگر اینکه «خدمت، خیلى سخت است؛ خیلى هم شیرین است. هرچه سختى خدمت بیشتر باشد، آسایش معنوى و روحى انسان پس از انجامدادن آن خدمت، بیشتر خواهد بود.» (۱۳۸۱.۰۳.۰۷) اثر خدمت به مردم نیز این است که «هرجا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبرى طرفدار است... آنجایى که کاروخدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست.» (۱۳۹۰.۰۲.۰۳) نکته پایانی اینکه «هر جامعهای و کشوری که از چنین سرمایه عظیم وذیقیمتی برخوردار باشد، بدون هیچ تردیدی خواهد توانست به برترین قلههای عزت و عظمت دست پیدا کند.» (۱۳۸۹.۰۶.۳۱)