دوران کودکی و نوجوانی او به کار و تلاش مشقتبار برای کسب درآمدی اندک برای سرپا نگهداشتن خانواده در کنار پدر گذشت. در همان زمانی که او در بازار یزد به جوراببافی مشغول بود، صاحب کارگاه، به کتابفروشی هم رویآورد و آذریزدی نوجوان را برای کار در کتابفروشی به آنجا برد و همین اتفاق باعث شد که او با دنیای رنگارنگ و جذاب کتاب و مطالعه آشنا شود.
بعد از مدتی برای بهترشدن وضعیت اقتصادی، تصمیم گرفت به تهران مهاجرت کند. اتفاقی که در یک قهوهخانه برای او افتاد، زندگیاش را دیگرگون کرد. روزی در قهوهخانهای نشسته بود و چای میخورد که قصهای از انوار سهیلی به گوشش خورد. وقتی سراپاگوش شد، با خود فکر کرد که خوب است قصههای جذاب قدیمی را برای بچههای امروزی بازنویسی کند. همین ایده باعث شد که او نخستین جلد مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» را به رشته تحریر درآورد.
نیم قرن فعالیت برای کودکان
وقتی کتاب آماده شد، او از این انتشاراتی به آن انتشاراتی رفت تا کتابش را چاپ کنند، اما همه ناشران معتقد بودند چنین کتابی جذابیتی ندارد و فروش نخواهد داشت. تا اینکه سرانجام انتشارات امیرکبیر آن را پذیرفت.
جالب اینجاست که آذریزدی در حالی نویسنده شد و کتابش مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت که هیچ وقت نتوانست در زمان کودکی و نوجوانی و حتی جوانی به مدرسه برود. خودش گفته است: «پیشنیامد که رنگ یک کلاس درس را ببینم. تا اینکه در ۵۴ سالگی همراه دوستان به دیدار کلاسهای پیکار با بیسوادی حومه شیراز رفتیم و یکبار منظره یک کلاس درس را دیدم.... فقط با کتابخواندن بود که سواد شکستهبسته خود را بهتدریج قدری ترمیم کردم.»
با همه این مشکلات او با نوشتن و انتشار کتاب و استقبال کودکان ایرانی از آنها سر ذوق میآمد و در طول زندگی پربارش دست از تلاش برای آگاهکردن نسل آینده کشورش برنداشت. حاصل تلاش او در مدت نیم قرن نگارش بیش از ۳۰ اثر در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بود که مشهورترین آنها «قصههای خوب برای بچههای خوب» است، اما او کتابهای دیگری مانند یاد عاشورا، قند عسل، گربه ناقلا و گربه تنبل را نیز به رشته تحریر درآورده.
کتابی با تحسین جهانی
مجموعه هشتجلدی «قصههای خوب برای بچههای خوب» در زمان خود و حتی تا همین امروز، یک مجموعه کممانند برای ایجاد پلی ارتباطی میان ادبیات کهن ایرانی و نسل امروز است. او برای بازنویسی متون کهن نخست آنها را موشکافانه و دقیق خوانده است و بعد از دل آنها، قصههای جذابشان را بیرون کشیده و با زبانی قابل فهم و شیرین برای بچههای امروز نقل کرده است.
نویسنده برای تهیه این مجموعه در هشت جلد، سراغ کتابهای مهمی از متون کهن میرود. در جلد اول، سراغ «کلیلهودمنه» میرود و ۲۵ داستان این اثر را باز نویسی میکند. در کتاب دوم، مؤلف از ۲۱ قصه داستانهای «مرزباننامه» بهره میگیرد. در کتاب سوم، از ۱۳ داستان «سندبادنامه» و دو داستان «قابوسنامه» استفاده میکند. در چهارمین جلد، ۲۴ حکایت از داستانهای «مثنوی مولوی» را بازنویسی میکند. کتاب پنجم، بازنویسی ۱۸ داستان قرآنی با محوریت زندگی انبیاست. کتاب ششم، ۲۱ حکایت از آثار عطار نیشابوری را بازگویی میکند. در مقصد هفتم، او سراغ «گلستان سعدی» میرود و در هشتمین جلد داستانهای زندگی ائمه (ع) را بازنویسی میکند.
این کتابها بهسرعت مورد توجه مردم و مخاطبان قرار گرفت و پرفروش شد. فقط ایرانیها نبودند که ارزش کار آذریزدی را درک کردند، بلکه او بهخاطر تألیف این مجموعه، در سال ۱۹۶۷ برنده جایزه یونسکو شد و کتاب، به چهار زبان زنده اسپانیایی، چینی، روسی و ارمنی نیز ترجمه و ۶۴ بار تجدید چاپ شده است.
نگرانیها برطرف شد
اما دلیل این حجم استقبال از این کتاب چیست و چرا با وجود اینکه گونه ادبی بازنویسی بعدها بهشدت مورد توجه قرار گرفت، هیچکدام از این آثار نتوانست موفقیت کتاب آذریزدی را تکرار کند؟دلیل اصلی این امر این بود که آذریزدی بهخوبی و با هوشمندی، اقتضائات زمانه خود را درک کرد و فهمید که خانوادهها برای اینکه خوراک فکری خوبی برای فرزندانشان تهیه کنند، دستشان خالی است و در بازار کتاب آن زمان، کتابی که با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی و ادبی ایرانی و مناسب با کودکان و نوجوان این سرزمین نوشته شده باشد، وجود نداشت.
آذریزدی با این کار بزرگ، نگرانی خانوادههای ایرانی را تا حد زیادی برطرف کرد. رهبر انقلاب به همین نکته در یکی از سخنرانیهای خود اشاره کردند.
کار مخلصانه از نگاه رهبر
حضرت آیتا... خامنهای در سفری به استان یزد در سال ۱۳۸۶ با نخبگان این استان دیدار کردند. در این دیدار، مرحوم مهدی آذریزدی نیز حضور داشت. رهبر انقلاب وقتی متوجه حضور وی در جمع شدند، گفتند: «من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد میدانم. بچههای ما داشتند به دوران مُراهقی ــ یعنی نزدیکی به بلوغ ــ میرسیدند، دوره هم دوره طاغوت بود و همه عوامل در جهت گمراهسازی ذهن و دل جوان حرکت میکرد. من دلم میخواست چیزی باشد که جوانهای ما با او هدایت شوند و جاذبه هم داشته باشد. خب، کتاب خوب که خیلی بود. بنده فهرست پیشنهادی کتاب مینوشتم و بین جوانهای دانشجو و دانشآموزهای سطوح بالای دبیرستانها پخش میشد، اما برای بچههای کوچک، دستمان خالی بود، تا اینکه کتاب ایشان را من پیدا کردم. نگاه کردم دیدم این از جهات متعددی، از دو سه جهت، همان چیزی است که من دنبالش میگردم... ایشان یک خلایی را در یک برهه از زمان برای زنجیره طولانی فرهنگی این کشور پر کردند. این کار، باارزش است. خداوند از شما ــ آقای مهدی آذریزدی ــ این خدمت را قبول کند و مأجور باشید. این ستایشهای زبانی و اینها، اجر کارهایی که با اخلاص انجام گرفته باشد، نمیشود؛ اجر کار مخلصانه را خدا باید بدهد و خدا هم خواهد داد.»
توجه رهبر انقلاب به مسأله کتاب مناسب برای کودکان، همواره از سوی ایشان مورد تأکید قرار گرفته است. ایشان در سال ۱۳۷۷ در دیدار جمعی از مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، با اشاره به اهمیت فراوان دوران کودکی در شکلگیری سعادت فردی و اجتماعی فرد، تأکید کردند: «اگر حقیقتا به آرمانهای اسلامی و ملی و عظمت ایران و ایرانی و جبران راهی که دستهای استبداد سیاه در این ۱۵۰ سال، ۲۰۰ سال اخیر ما را در آن کشانده است فکر میکنیم؛ اگر اینها برایمان مهم است و به آینده بهمعنای حقیقی کلمه اهمیت میدهیم، پس بایستی به تربیت کودک و نوجوان خیلی بپردازیم.»
رهبر انقلاب، سال گذشته هم در دیدار از نمایشگاه کتاب تهران بر اهمیت تولید ادبی و فرهنگی برای کودکان و نوجوان تأکید کردند و با اشاره به فراوانی انتشار کتابهای ترجمه در این حوزه، از نویسندگان و مؤلفان ایرانی خواستند وارد این حوزه شوند و تأکید کردند مسئولان دولتی هم باید از انتشار کتاب تألیفی برای این گروه سنی حمایت کنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد