این نبرد جز با پیروزی بر دشمن پایان نمی‌یابد

 

کار خود را در غربت و مظلومیت، با سنگ آغاز کردند و امروز به جایی رسیده‌اند که ارتش مدعی شکست ناپذیری را علی‌رغم برخورداری از پیشرفته‌ترین فناوری‌های نظامی و اطلاعاتی و پشتیبانی تام و تمام دنیای غرب، به استیصال کشانده و مفتضح کرده‌اند.

 

یکی از رموز اصلی ماندگاری و سرزندگی این جریان، رهبران آن هستند. رهبرانی که پا به پای رزمندگان و مردم مقاوم و مظلوم فلسطین، در این راه پیش آمده و از دادن هزینه ابا نداشته‌اند. رهبری و فرماندهی در این مسیر، نه تنها راهی برای کسب قدرت و اعتبار و امن و آسایش نیست بلکه انتخابی آگاهانه و مسئولانه است که انتهایی سرخ و البته سرافرازانه دارد. همان راهی که مردان بزرگی همچون شیخ احمد یاسین، عبدالعزیز رنتیسی، فتحی شقاقی، صلاح شحاده، محمود المبحوح، سمیر قنطار، صالح العاروری و دیگران پیمودند و نامشان در دفتر مجاهدان راه آزادی قدس شریف جاودانه شد.

 

وقتی رئیس دفتر سیاسی حماس و دبیرکل جهاداسلامی کنار هم نشستند تا از مقاومت فلسطینی و طوفان الاقصی برایمان بگویند، گمان نمی‌کردیم این آخرین دیدار با مجاهد بزرگ، اسماعیل هنیه باشد. مردی که بیش از شصت تَن از اعضای خانواده‌اش را در راه آزادی فلسطین از دست داده و همچنان چون کوه محکم و استوار بود و در نهایت نام او نیز در دفتر سرخ شهادت به ثبت رسید. فقدان او بی شک اندوهی بزرگ و عمیق برجای گذاشته است اما پیروزی‌های بزرگ، هزینه‌های سنگین نیز به همراه دارد.

 

آنچه می‌خوانید آخرین مصاحبه «مهمان عزیز ما» شهید اسماعیل هنیه در کنار یار دیرین او، زیاد النخاله دبیرکل محترم جهاد اسلامی است که ساعاتی پیش از شهادت این رهبر شجاع فلسطینی با رسانه‌ KHAMENEI.IR انجام شده است.

 

 

 

آقای اسماعیل هنیّه: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. ابتدا از قلب جمهوری اسلامی ایران به مردم فلسطین و مقاومتِ شجاعانه‌ی آن‌ها در غزّه، کرانه‌ی باختری و همه جا درود می‌فرستم؛ همچنین، درود می‌فرستم به تمام جبهه‌های مقاومتی که پشتیبان طوفان‌الاقصیٰ و یاور ملّت و مقاومت فلسطین هستند.

 

بدون شک، سرمایه‌هایی را که پشتوانه‌ی توانایی مقاومت در ایستادگی هستند می‌توان در سه اصل تصریح کرد:

 

اوّلین اصل، بنیاد ایمانی و اعتقادی است؛ شخصیّت ایمانی و جهادی‌ای که برگرفته از این مبدأ است و به مقاومت توانایی استواری در میدان، بخشش، فداکاری، صبر و تحمّل پیامدهای این راه را داده است.

 

اصل دوّم، آمادگی نظامی است؛ قبل از طوفان‌الاقصیٰ، در طول سال‌ها، یک آماده‌سازی بلندمدّت توسّط گروه‌های مقاومت وجود داشت که توانایی‌های خود را ایجاد کردند و این قابلیّت‌ها را توسعه دادند و امکاناتی را به دست آوردند تا بتوانند این نبرد و این حماسه‌ی تاریخی را ایجاد کنند. درست است که در توازن قوا بین ما و دشمن تفاوت بسیار زیادی وجود دارد، امّا توانمندی‌های داخلی مقاومت و کمک‌های محور مقاومت باعث شد بتوانیم این مسیر را ادامه دهیم.

 

اصل سوّم، ائتلاف‌های راهبردی مقاومت است؛ این مقاومت روابط خود را با محور مقاومت، با اجزای امّت، با عمق استراتژیک خود در میان این امّت و در این منطقه حفظ کرده و، فراتر از آن، روابطش را با کشورها ــ چه در آمریکای لاتین یا در جاهای دیگر مانند روسیه، چین و جنوب آفریقا ــ برقرار کرده است. همه‌ی این‌ها باعث شد که در این موضوع، چترهای سیاسی برای مقاومت در شورای امنیّت و جاهای دیگر ایجاد شود.

 

من معتقدم این سه اصل که عبارتند از بُعد ایمانی، بُعد نظامی و بُعد سیاسی ــ یعنی ائتلاف‌های راهبردی ــ مدیون لطف خداوند متعال است که منبعِ پایان‌ناپذیریِ این مقاومت شجاعانه است.

 

همان‌طور که گفتید، تردیدی نیست که آنچه جبهه‌های مقاومت در لبنان، یمن و عراق انجام دادند و پیشرفت چشمگیر برادران انصارالله یمن در هدف قرار دادن تل‌آویو با یک پهپاد، یک تغییر کیفی در رویارویی با رژیم صهیونیستی از خارج از سرزمین فلسطین ایجاد کرده است.

 

ما بر این باوریم که در یک لحظه‌ی بسیار مهم و تعیین‌کننده هستیم. ما فرصت بسیار خوبی برای رسیدن به پیروزی داریم، ان‌شاءالله. اگرچه چالش‌هایی پیش روی ما وجود دارند که آسان نیستند ــ به‌ویژه شرایط انسانی مردم ما در غزّه، قتلِ‌عام‌ها، کشتارها، جنگ، نابودی، آوارگی، بی‌خانمانی و آنچه دشمن در کرانه‌ی باختری انجام می‌دهد ــ امّا ان‌شاءالله در مسیر پیروزی و به سوی پیروزی هستیم، به اذن خداوند متعال.

 

 

آقای زیاد نخاله: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم. اوّلاً این استواری و پایداری مقاومت در مدّت ده ماه، ان‌شاءالله تا پیروزی ادامه خواهد داشت و متّکی به اندیشه و اساس اسلام و قرآن است که می‌فرماید: «هرچه توانایى دارید در برابر دشمنان، از نیرو و قدرت و اسب‌هاى ورزیده، براى جنگ با دشمن آماده سازید.» این آماده‌سازی عبارت است از اوّلاً آماده‌سازی جامعه به شیوه‌ای سالم و مستحکم، بر اساس قرآن و فرهنگ اسلام؛ ثانیاً آماده‌سازی مناسب نیروهای مقاومت و آماده‌سازی مناسب آن‌ها برای مبارزه و جهاد. این دو نکته‌ی اساسی عامل اصلی پایداری جامعه‌ی فلسطین و مقاومت فلسطین در میدان است، و رزمندگان مقاومت و مجاهدین همچنان در میدان در حال مبارزه و امتحان هستند و فعّالیّت جهادی آن‌ها روزبه‌روز پیشرفت می‌کند.

 

علاوه بر این، جنایاتی که دشمن هرروزه علیه غیرنظامیان فلسطینی و علیه کودکان و زنان مرتکب می‌شود، انگیزه‌ی بزرگی برای جوانان و مجاهدان فلسطینی برای مجازات این دشمن است. شما شجاعت و دلاوری مجاهدین را در میدان می‌بینید که چگونه در یک دوره‌ی ده‌ماهه، با نیروهای اسرائیلی مقابله می‌کنند و به خودروهای نظامی و سربازان آنها خسارت وارد می‌کنند، به‌صورتی‌که جهان هرگز شاهد این نبوده که رزمنده‌ای به سمت خودروهای دشمن حرکت کند و مین و بمب را بر روی سقف تانک قرار دهد، در‌حالی‌که این صحنه ده‌ها بار تکرار شد و صحنه‌های بسیاری نیز وجود دارند که دوربین‌ها به دلیل شرایط میدان نبرد نتوانستند آن‌ها را ثبت کنند.

 

این ایستادگی تاریخی مردم فلسطین، در منطقه نیز امتداد دارد و مردم فلسطین احساس می‌کنند که در منطقه متّحدانی دارند و این همان محور مقاومتی است که در حمایت از مقاومت فلسطین ایستاده است. این موضوع بسیار مهم است و به این روزهای جنگ ربطی ندارد، بلکه این یک رابطه طولانی بین جمهوری اسلامی و مقاومت در فلسطین، بین حزب‌الله و مقاومت در فلسطین و همچنین بین برادران ما در یمن است. همه‌ی این ملّت‌های منطقه مردمانی مسلمان، و در همبستگی و وابستگیِ متقابل هستند. لذا این وحدت موضع اسلامی در منطقه، از نظر روحی و از نظر عملی، در مقاومت ملّت فلسطین تأثیر بسزایی داشت.

 

ان‌شاءالله این جنگ جز با شکست دشمن خاتمه نمی‌یابد. نشانه‌های تجزیه در جامعه‌ی صهیونیستی در انظار عمومی در حال ظهور است و نشانه‌های وحدت فلسطین، وحدت مقاومت در میدان و سیاست نیز ظاهر است. چه دلیل بزرگ‌تری برای این موضوع جز اینکه امروز نهضت اسلامی در فلسطین، مجاهدین در فلسطین و نیروهای مقاومت در فلسطین، با یک صدا در مذاکرات و سیاست حضور دارند؟ و این گواه بر این است که مقاومت، ملّت فلسطین را در مقابله با اسرائیل متّحد کرد و ان‌شاءالله از یک پیروزی به پیروزی دیگر و پیروزی‌های دیگر خواهیم رسید، هر چقدر که مدّت جنگ طول بکشد.

 

 

آقای زیاد نخاله: اوّلاً بگویم که دیدار با رهبر معظّم انقلاب اسلامی برای مقاومت فلسطین تازگی ندارد و جمهوری اسلامی از بدو تأسیس، قیام و موجودیّت خود، همواره درهای خود را به روی مقاومت فلسطین و ملّت فلسطین باز کرده بود. دیدارهای حضرت آقا نیز به دلیل اعتقاد قلبی و عقلی ایشان و مواضع صریح و علنی در قبال مقاومت و نیز مواضع مخالف و مبارزگونه در قبال پروژه‌ی صهیونیستی در منطقه ادامه دارد. این مواضع نقش بسزایی در حمایت جمهوری اسلامی از مقاومت و همچنین در آغوش باز نیروهای مقاومت به جمهوری اسلامی داشت.

 

از این رو، بدون شک، دیدگاه و مواضع تاریخی مقام معظّم رهبری در تقویت جایگاه مقاومت و تقویت توانمندی‌های مقاومت نقش اساسی داشت و این اطمینان را حاصل کرد که جمهوری اسلامی همیشه در جایگاه صحیح و پشتیبان واقعی مقاومت در فلسطین قرار داشته باشد. به همین خاطر، همواره نقش بزرگ و تاریخی رهبر جمهوری اسلامی را در حمایت از مقاومت فلسطین حفظ کرده‌ایم و بر وحدت نیروهای مقاومت در فلسطین در مقابله با پروژه‌ی صهیونیستی تأکید می‌کنیم.

 

 

آقای اسماعیل هنیّه: اوّلاً تکرار دیدار با رهبر معظّم انقلاب در اینجا، در ایران، گواه جایگاهی است که مسئله‌ی فلسطین در ذهن رهبری و در ذهن مردم مسلمان ایران دارد، با توجّه به اینکه مسئله‌ی فلسطین مسئله‌ی اساسی و محوریِ امّت است. مسلّماً مسائلی هست که ایران را به خود مشغول کرده است، امّا مسئله‌ی فلسطین بالاترین اولویّت را در ذهن رهبری دارد.

 

موضوع دوّم این است که در جلسات، همواره به موضوعات مرتبط با ماهیّت این درگیری و ابعاد این مناقشه، چه در مسئله‌ی فلسطین و چه در منطقه، پرداخته می‌شود. علاوه بر این، به چگونگی استحکام و پایداری و قدرتمند ماندن مقاومت برای مقابله با این پروژه‌ی صهیونیستی نیز پرداخته می‌شود، چرا که اوّلین خطّ دفاعی منطقه و امّت، مقاومت در فلسطین است.

 

رهبر انقلاب آگاه هستند که خدای ناکرده هر گونه عقب‌نشینی و شکست برای مقاومت در فلسطین، در منطقه تأثیرگذار خواهد بود و به دشمن صهیونیستی اجازه‌ی نفوذ در این منطقه را می‌دهد. بنابراین، حمایت از مقاومت در فلسطین بر اساس یک وظیفه‌ی شرعی، اسلامی، انسان‌دوستانه و برادرانه است؛ همچنین، برگرفته از نگاه به ماهیّت درگیری با این پروژه‌ی صهیونیستی است، زیرا خطر آن محدود به فلسطین نیست، بلکه به تمام منطقه گسترش پیدا می‌کند.

 

بنابراین، موضوع مقاومت همیشه مطرح است، در چگونگی حمایت از این مقاومت، توسعه‌ی این مقاومت، پشتیبانی از این مقاومت و تأمین توان مالی و نظامی برای این مقاومت.

 

موضوع سوّمی نیز همیشه مطرح است، و آن نقش محور مقاومت در پشتیبانی از این مقاومت است و اینکه جمهوری اسلامی چگونه می‌تواند توانمندی‌های مورد نیاز محور مقاومت و جبهه‌ی مقاومت را در بیش از یک سطح فراهم کند تا بتواند نقش مهمّی را ایفا کند، و آن پشتیبانی بسیار مهم از مقاومت در سرزمین فلسطین است.

 

شکّی نیست که امروز دیدار با حضرت آقا معنای دیگری هم پیدا کرده است، به‌صورتی‌که هیئت نهضت اسلامی فلسطین ــ یعنی هیئت حماس و جهاد اسلامی ــ یک هیئت مشترک بود و این نشان‌دهنده‌ی ماهیّت این رابطه و این برادری و این اتّحاد ایمانی و جهادی بین فرزندان پروژه‌ی اسلامی در سرزمین فلسطین است. این هم پیامی به امّت است که ما می‌خواهیم این امّت متّحد باشد؛ همان‌طور که امروز مقاومت متّحد است و نهضت اسلامی متّحد است، ما می‌خواهیم این امّت هم متّحد شود. معتقدم این پیام مهم بود و رهبر انقلاب با کمال قدردانی و افتخار به حضور یک هیئت مشترک فلسطینی ـ اسلامی در این دیدار نگاه کردند.

 

البتّه اهمّیّت جلسه‌ی امروز نیز در سایه‌ی شرکت در مراسم تحلیف و اداء سوگند رئیس‌جمهور منتخب جمهوری اسلامی در برابر مجلس شورای اسلامی ایران است. دیدار ما با رهبری نیز پس از دیدار با جناب رئیس‌جمهور صورت گرفت؛ در این دیدار، از مواضع ثابت جمهوری اسلامی مانند مسئله‌ی فلسطین در مقاومت شنیدیم و این برای ما یک منبع اطمینان بود که مسئولان می‌توانند تغییر کنند و مواضع می‌توانند جابه‌جا شوند، امّا سیاست ایران در این موضوع و درباره‌ی مقاومت ثابت است و تغییر نمی‌کند.

 

بابت این فرصت از شما تشکّر می‌کنم و از خداوند متعال پیروزی را برای مردم فلسطین خواستاریم.