به گزارش جام جم آنلاین، همزمان با سالروز سقوط دولت مصدق جلسه رسیدگی به پرونده کودتای ۲۸ مرداد در شبعه ۵۵ دادگاه حقوق بین الملل به ریاست قاضی حسین زاده و جمعی از حقوقدانان مجتمع قضایی امام خمینی با طرح شکایت ۴۰۲ هزار نفر از ۲۰ استان کشور علیه ۶ نفر از جمله دولتمردان آمریکایی تشکیل شد.
این اقدام برای اولین بار بود که در تاریخ قضایی کشور رخ داد. پیشتر طی سالهای گذشته تکاپوهایی برای بررسی نقش ایالات متحده در اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و تعیین خساراتهای صورت گرفته به واسطه این رخداد غم انگیز صورت گرفت که البته عمدتا معطوف به عرصههای فرهنگی و رسانهای بود و هنوز مشخص نشده که این تلاشها به چه سرانجامی رسید، اما تشکیل یک پرونده قضایی برای بررسی نقش یک دولت خارجی در امور داخلی کشورمان به نحوی که باعث سرنگونی یک دولت قانونی شود برای اولین بار است که در تاریخ ایران زمین رخ میدهد.
فارغ از مباحث قضایی، در بعد تاریخی، اما همچنان از سوی بخشی از پژوهشگران و همچنین مخالفان و هواداران نظام پهلوی و گروهی از جریانات سیاسی مثل چپ ها، واقعه ۲۸ مرداد در معرض انواع و اقسام داوریها در خصوص اینکه این رخداد کودتا بود یا قیام ملی حرفها و حدیثهای زیادی وجود دارد.
قرائت رسمی پهلویها و پهلوی ستایان بعد از ۲۸ مرداد تاکنون این بوده که کنار گذاشتن دکتر محمد مصدق از سمت نخست وزیری با فرمان رسمی محمدرضا شاه در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ و صدور حکم نخست وزیری برای سرلشگر فضل الله زاهدی، اقدامی قانونی بود که در نبود مجلس شورای ملی صورت گرفت و دوره هفدهم مجلس، با اجرای رفراندوم انحلال و ابتکار شخص مصدق به بهانه رخنه مخالفان و عوامل انگلیس در آن، پیش از این به طور غیرقانونی تعطیل و منحل شده بود. بر اساس این نوع نگاه رخداد ۲۸ مرداد بدون شک اتفاقی داخلی و ناشی از نارضایتی مردم و هواداران حکومت مشروطه سلطنتی ایران بود و قدرتهای بزرگ در وقوع آن هیچ نقشی نداشتند.
این طرز تلقی درباره رخداد ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ البته در بین برخی از افراد در داخل کشور هم طرفدارانی دارد که البته عمدتا ناشی از اختلافاتی است که بخشی از سیاسیون با رویکردهای دکتر مصدق داشتند و اقدامات او را عاملی اصلی برای شکست نهضت مردم ایران و بروز شکاف در بین نیروهای ملی و مذهبی میدانستند و از این رو سقوط نخست وزیر را اقدامی قانونی، مشروع و داخلی تلقی کرده که اگرچه دولتهای غربی نسبت به آن رضایت داشتند، اما این رضایت مندی اساسا به معنای دخالت و نقش آفرینی در عزل مصدق نیست.
در نقطه مقابل، اما نگاهی جدی مبنی بر کودتا دانستن رخداد ۲۸ مرداد وجود دارد که طرفداران پر و پا قرصی هم دارد. مبتنی بر روایت این گروه، بعد از شکل گیری اتحاد میان نیروهای ملی و مذهبی و همراهی و همگامی آنها در به ثمر رسیدن نهضت ملی شدن صنعت نفت، محمد مصدق با توجه به جایگاه قانونی در مقام نخست وزیری که داشت عملا با اقدامات خود عرصه را برای دخالت شاه، خانواده و اطرافیان او و همچنین عناصر دربار در امور اجرایی کشور تنگ کرد و بعدها در پی بروز اختلاف میان شاه و مصدق و استعفا نخست وزیر و جایگزینی احمد قوام با حکم محمدرضا شاه، بواسطه صدور حکم جهاد از سوی آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی قیامی در سراسر کشور رخ داد که هیات حاکمه را مجبور به پذیرش نخست وزیری مجدد محمد مصدق شد، اما در ادامه به علت بروز اختلاف میانی کاشانی و مصدق و همچنین تحریک عوامل داخلی و دخالت عوامل خارجی مثل سیا و ام آی سیکس با نقش آفرینی مستقیم دولتهای آمریکا و انگلیس در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کودتایی با هدف سرنگونی دولت قانونی مصدق صورت گرفت که منتج به نتیجه شد.
به نظر میرسد که محل اصلی نزاع میان طرفداران و مخالفان عنوان کودتا درباره رخداد ۲۸ مرداد پررنگ بودن یا کم رنگ بودن نقش دولتهای خارجی است به این معنا که معتقدان به قیام ملی بودن این حرکت تمایل دارند که این اتفاق را یک اقدامی داخلی و بدون دخالت نیروهای بیگانه بدانند هر چند که غرب هم نسبت به این حرکت رضایت داشت و در نقطه مقابل کسانی که سقوط دولت مصدق را ناشی از وقوع کودتایی ننگین میدانند یقین دارند که نقش دولتهای غربی در این حرکت براساس اسناد و مدارک موجود کاملا هویدا است و با توجه به واقعیتهای تاریخی موجود به هیچ وجه نمیتوان آن را انکار کرد آنچه با کارگردانی آمریکا و انگلیس بود که حکومت پهلوی بار دیگر قدرت خود را بر کشور تثبت کرد.
فارغ از این اختلافات نظرهای جدی، اما آنچه که طی این سالها بیش از پیش نظر معتقدان به وقوع کودتا را تایید میکند اعتراف مقامات آمریکایی و انگلیسی مبنی بر دست داشتن در سقوط دولت مصدق و انتشار اسناد و مدارکی درباره این واقعه تاریخی است که از سوی دولتهای غربی تاکنون انتشار یافت.
در ۲۰ مهر ۱۴۰۲ بود که سازمان سیا به شکل رسمی به حمایتش از کودتای سال ۱۹۵۳ ایران که باعث سرنگونی محمد مصدق و تثبیت حکومت پهلوی شد اعتراف و آن را غیردموکراتیک ارزیابی کرد. پیشتر هم مقامات آمریکایی و انگلیسی در اظهاراتی جداگانه به نقش دولتهای خود در کودتای ۲۸ مرداد اعتراف کرده بودند.
اولین آمریکایی و البته عامل کودتا که به این موضوع اذعان کرد کیم روزولت عامل سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بود. وی در بیستم فروردین ۱۳۵۸ در مصاحبهای با روزنامه لس آنجلس تایمز گفت: «من و ژنرال شوارتسکف، رهبری کودتا را بر عهده داشتیم و مبلغ یک میلیون دلار برای هزینه کودتا و به ویژه به راه انداختن بلوا و اغتشاشهای خیابانی در تهران در اختیار داشتیم.» وی افزود: «ما فقط ۷۵ هزار دلار از هزینههای تخصیص یافته به کودتا را خرج کردیم. بقیه پولها را من مدتی در سفارت انگلستان در تهران نگاه داشتم و سپس آنها را به شاه دادم.» روزولت همچنین گفت: «در ایامی که من برای انجام کودتا در تهران به سر میبردم فقط سه نفر از هویت واقعی من اطلاع داشتند که شاه یکی از آنها بود.»
ریچارد نیکسون هم که بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ رییس جمهور آمریکا بود با حضور در برنامهای از سری تاریخ شفاهی شبکه سی-اسپن به دوران معاونت خود در دولت دوایت آیزنهاور در سالهای ۱۹۵۳-۱۹۶۱ پرداخته است. او در بخشی از مصاحبه خود به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و نقش آمریکا در آن صریحا اشاره میکند و ضمن تشریح انگیزههای آمریکا، آن را اقدامی قابل دفاع از سوی آیزنهاور معرفی میکند.
او در این برنامه گفت: گذارید نگاهی داشته باشیم به بعضی از تصمیماتی که آیزنهاور اتخاذ کرد و این اقدامات همه شان جنجالی بودند. مثال اول، تصمیمی بود که او در سال ۱۹۵۳ در رابطه با ایران عملی کرد. ایالات متحده همراه با بریتانیا، از یک کودتا در ایران حمایت کردند که شر مصدق را کم کرد. مصدق یک رهبر چپگرا بود که رک و راست از سوی شوروی کنترلمیشد. این کودتا شاه را به قدرت بازگرداند.
نیکسون در ادامه بر این نکته تاکید کرد که از آیزنهاور به خاطر نقش سی آیای در این کودتا انتقاد میشود. ولی بگذارید ببینیم این اقدام چه نتیجهای در بر داشت؟ ایران مهمترین کشور در منطقه بود، بیشترین جمعیت را داشت، نفت زیادی در آن موقع داشت، و بنابراین قدرت قابل توجهی بود. بازگشت شاه به قدرت، به این معنی بود که ایالات متحده در ایران یک دوست قدرتمند به دست آورده است و طی ۲۵ سال بعد از آن، ایران نقش یک حافظ صلح در منطقه خلیج فارس را بازی کرد.
علاوه بر نیکسون، مادلین آلبرایت وزیر خارجه پیش دولت ایالات متحده جزو کسانی بود که در این زمینه نکاتی را متذکر شد.
آلبرایت ۲۷ اسفند ۱۳۷۸ (۱۷ مارس ۲۰۰۰) در سخنرانی خود در انجمن ایران و آمریکا وابسته به انستیتو خاورمیانۀ دانشگاه جورج تاون گفت: در سال ۱۹۵۳، آمریکا نقش بارزی در سرنگونی نخستوزیر مردمی ایران، یعنی دکتر محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور در آن زمان چنین میپنداشت که اعمالش به دلایل استراتژیک موجه است. اما این کودتا، برای توسعه سیاسی در ایران، به روشنی یک عقبگرد بود و اکنون میتوان به سادگی دریافت که چرا بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلیشان خشمگین هستند. علاوه بر این در ربع قرن بعد نیز، غرب و ایالات متحده به حمایت خود از رژیم شاه ادامه دادند.
علاوه بر آلبرایت، بیل کلینتون رئیس جمهور اسبق آمریکا هم با حضور در یک برنامه تلویزوینی به نقش داشتن آمریکا در کودتا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اعتراف کرد.
وی در این برنامه تلویزیونی گفت: این یک داستان بسیار غمگین است که در دهه ۱۹۵۰ آغاز میشود. ایالات متحده، مصدق را که به صورت دموکراتیک از سوی پارلمان انتخاب شد از قدرت برکنار کرد و شاه را به قدرت بازگرداند و ما را به آغوش صدام راند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: من وقتی رئیس جمهور خاتمی انتخاب شد به صورت علنی اعتراف کردم که آمریکا به صورت فعالانه مصدق را سرنگون کرد و من بابت آن عذرخواهی میکنم.
باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا نیز به نقش داشتن ایالات متحده در کودتای ۲۸ مرداد اعتراف کرده بود. وی در این رابطه گفت: در میانه جنگ سرد، ایالات متحده در سرنگونی دولت ایران که به صورت دموکراتیک انتخاب شده بود، نقش داشت.
جک استرا وزیر خارجه پیشین انگلیس هم سال گذشته با حضور در یکی از برنامههای بی بی سی اعتراف کرد که بریتانیا در کنار سازمان جاسوسی "سیا" پشت کودتای ۲۸ مرداد بود؛ اسنادی با عنوان "طرح لندن" که نشان میدهد چگونه MI۶ همراه با CIA، کودتا در ایران را طرحریزی کردند.
دیوید اوئن مقام دیگر انگلیسی بود که به موضوع کودتا اشاره میکند. او که در سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹ وزیر خارجه انگیس بود در سخنانی اعلام کرد که بریتانیا به خاطر اعتبار خود در نهایت به نقش کلیدی خود در کودتا ۱۹۵۳ که منجر به سرنگونی دولت محمد مصدق نخست وزیر وقت ایران شد، اعتراف کند.
با وجود اعترافات صریح مقامات انگلیسی و آمریکایی مبنی بر دخالت هر دو کشور غربی در انجام کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت قانونی دکتر محمد مصدق به نظر میرسد که اسناد، مدارک و شواهد کافی بر دخالت نیروهای بیگانه وجود دارد و با صراحت میتوان عنوان کرد که حرکتی که در روز ۲۸ مرداد صورت گرفت کاملا در جهتی مغایر با منافع ملی مردم ایران بود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد