به گزارش خبرنگار جامجم، سردارعباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی تهران بزرگ دیروز درجمع خبرنگاران به تشریح ابعاد پرونده سارقان مسلح پایتخت پرداخت وگفت:این گروه ازسارقان درغرب تهران، شمال غرب وشرق پایتخت واستانالبرزبه صورت مسلحانه، سرقتهای خانهها را از اوایل بهار امسال مرتکب میشدند. آنها با بازکردن در منازل یا ازطریق زنگ زدن و اطمینان از نبود برخی مالکان و نیز از طریق زور وارد شده و با سلاحهای کلاشینکف و کلتهایی که به دست داشتند،ساکنان خانهها را تهدید و طلاهایشان را سرقت میکردند. ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران بعد ازچند ماه تلاش شبانهروزی چند روز پیش آنها را بازداشت کردند. آنها در سه استان تهران، البرز و خراسان رضوی مرتکب سرقت شده و به جرائمشان اعتراف کردند. یک نفر پلاک خودرو را برایشان جعل میکرد،یک نفرمحل سرقت راشناسایی کرده وبقیه سرقتها راانجام میدادند.قطعا حکم و مجازات سنگین در انتظارشان خواهد بودتاعبرت سایرمجرمان باشد.بخشی ازاموال سرقتی نیز کشف شده است.همچنین فرمانده انتظامی تهران بزرگ در واکنش به انتشار فیلم سرقت تلفنهمراه توسط دوسارق موتورسواردرشبکههای مجازی خاطر نشان کرد: سارقان دو گروه هستند که اقدامات برای شناسایی آنها انجام شده و انتشار این فیلمها کار ما را سخت کرد، اما با تلاش همکارانم به زودی بازداشت خواهند شد.
مالباختگان هنوز وحشت دارند
یکی ازمالباختگان که از کرج آمده بود درجمع خبرنگاران گفت: ساعت ۲۲:۱۵ بیستوسوم اردیبهشت امسال، شوهرم حمام بود و من و پسرم در طبقه سوم ساختمانی درشهرک فهمیده کرج نشسته بودیم که درخانه یکدفعه باز شد و پنج مرد وارد شدند. همه چهرههایشان را پوشانده و سلاح کلاشینکف، کلت و چاقو داشتند.جیغ زدم که شوهرم از حمام بیرون آمد. همان موقع برادرشوهرم و همسرش صدای فریادم را شنیدند از خانهشان در طبقه بالایی پایین آمدند که سارقان بیرون رفته و برادرشوهرم را با تهدید گروگان گرفته و به خانهمان آوردند.مدام میگفتند محل طلاها را بگویید.بعد همه جا راجستوجو کردندو۱۵۰گرم طلا یافتندو آن راسرقت کردند. مالباخته دیگری که با خانوادهاش برای شناسایی متهمان آمده نیز گفت:خانهمان درسعادتآباد تهران است.ساعت ۲۰:۳۰ شب بود. مادرم، خواهرم، خواهرزاده و پسر سه سالهام درخانه ما بودند.درانتظار بازگشت پدرم ازماموریت بودیم. بچهها بازی میکردند. خواهرم داشت ظرفها را میشست که یکدفعه دیدیم درآپارتمانم باز شد.اول تصور کردیم پدرم آمده است.بعد پنج مرد مسلح به کلت و کلاشینکف و چهرههای پوشیده ظاهر شدند. زبانمان بند آمده بود. سلاحها روی سرمان بود ومرگ را با چشمان خود دیدیم. یکی حتی دهان خواهرزادهام را گرفته بود تا جیغ نزند. بعد ما راروی کاناپه انداختند،۲۰ دقیقه درخانهمان بودند.هرچه طلا داشتیم سرقت کردند. یک میلیارد تومان ارزش اموال بود.ازآن شب،همه مشکلات روحی پیداکردیم،کابوس صحنه سرقت رامیبینیم و بچهها وحشتزدهاند.
روایت دزدان از دستبرد به خانهها
اعضای این باند شش مرد جوان بودند که با هم فامیل یا دوست بودند.سجاد ۳۲ ساله و مغز متفکر و طراح باند وحشت از خانههاست. او درباره سرقتها به خبرنگاران گفت: آخرینبار چهار ماه حبس کشیدم و قبل از اردیبهشت امسال آزاد شدم. یکبار هم اموالم در انباری سرقت شد و طعم مالباخته بودن را چشیدم. اعتیاد باعث شد به کار خلاف کشیده شوم. ابتدا با تخریب قفل درها سرقتهای عادی انجام میدادم. نامزدم مرا بهدلیل سرقتهایم ترک کرد. بعد باند سرقت مسلحانه را تشکیل دادم. موبایل سر صحنههای سرقت نمیبردیم. خانه را رندمی شناسایی میکردیم. با دیلم در ورودی ساختمانها را تخریب کرده و وارد میشدیم. چهرههایمان را میپوشاندیم و دستکش دست میکردیم که از ما ردی نماند. گاهی نیز از دیوار خانهها بالا رفته و وارد میشدیم. با کارت بانکی در آپارتمانها را بازکرده و ۱۰ ثانیهای در حالی که مسلح بودیم وارد میشدیم. اگر کسی در خانه نبود همه جا را جستوجو و پول و طلا سرقت میکردیم. اگر کسی در خانه بود، مجبور میشدیم سلاح روی سرشان گذاشته و تهدیدشان کنیم، اما نمیخواستیم کسی زخمی یا کشته شود. به ۱۰خانه در غرب تهران، یکی در سعادتآباد و یکی در شرق تهران مسلحانه و به ۲۰ خانه به صورت عادی دستبرد زدیم. درهشتگرد هم خانهای اجاره کرده و بعد از سرقتهایمان آنجا میرفتیم تا اموال را تقسیم و بفروشیم. در یکی از خانهها فقط دو بچه بودند که شوکه شده و میترسیدند. به آنها آب دادم تا آرام شوند گفتم طلا دارید که گفتند، نه. خانه را گشتیم چیزی پیدا نکرده و رفتیم. سرکرده باند ادامه داد: یک روز در خانه خواهرم بودم که فیلمی را نشانم داد و کلی بد و بیراه گفت که این دزدان خدا نشناس رفتهاند وببین چطورمسلحانه خانههای مردم را میزنند و ایجاد وحشت میکنند. فیلم را که دیدم شوکه شدم؛ فیلم من و همدستانم بود. سرقتها در تهران را متوقف کردیم. بعد رفتیم کرج و دو خانه را به همان شیوه زدیم. مدتی بعد به مشهد رفته و آنجا به صورت عادی از خانهها طلا سرقت میکردیم. با پولم از این دزدیها خودروی دنا و خانه ۵۰۰ متری در هشتگرد خریدم و به نام مادرم سند زدم. فرشید ۲۲ ساله پسرخاله سرکرده باند است. او که پیش از این یکبار به اتهام سرقت بازداشت شده و مدتی را در زندان سپری کرده بود در اینباره میگوید: نقش من در این سرقتها این بود که سلاح بگیرم و اموال را هم جمع کنم. طبق دستور سجاد سرکردهمان عمل میکردم و با ایجاد رعب و وحشت ترس به جان مالباختگان میانداختم. دلم یک لحظه هم برایشان نمیسوخت. سهمی که به من در این همه دزدیها رسید ۳۰۰ میلیون تومان بود.محسن ۲۰ ساله خواهرزاده سرکرده باند هنوز باورش نمیشود بازداشت شده است در اینباره میگوید: علاقهام به داییام باعث شد با او همراه شوم. مادرم این فیلم را در اینستاگرام دیده و نمیدانست سارقانی که در فیلم میبیند ما هستیم. سهم من از پول طلاهای سرقتی ۳۰۰ میلیون تومان بود که با آن کوئیک خریدم و به مادرم به دروغ گفتم آن را قسطی خریدم. اگر دستگیر نمیشدم، میخواستم به ترکیه فرار کنم.