اساسا کارویژه شرکتهای دانش بنیان، ارتقای دانش، سرمایه و در نهایت، توسعه اقتصادی کشور است. تبلور این کارویژه ها در صنعت پتروشیمی، نیازمند توجه به اصول و ظرافتهایی است که هر یک در جای خود معنا و مصداق پیدا می کند. در این خصوص نکاتی وجود دارد که باید نسبت به آنها توجه داشت.
نخست اینکه توان ارزشمند شرکتهای دانش بنیان در هر حوزه ای ظهور و بروز خاص خود را دارد. به عبارت بهتر، باید فرامتن و بستری که توان شرکتهای دانش بنیان در آن به گردش در می آید، در ابتدا تعریف و تحلیل شود.
به عنوان مثال، کارکرد شرکتهای دانش بنیان در صنایع بالادستی و پایین دستی با یکدیگر متفاوت است. زیرا هر یک از این صنایع ارزشمند، در بطن خود دارای زیرساختها، اهداف و دغدعه هایی هستند که نمی توان آنها را در روند فعالیت تولیدی و تجاری آنها نادیده انگاشت. نسبت شرکتهای دانش بنیان و صنایع کشور، بر اساس یک رابطه ریاضی و کمی ثابت شکل نمی گیرد و در این روند، معیارهای کمی و اهداف خاص تعریف شده در هر صنعت نیز دخیل است.
نکته دوم،معطوف به شکل گیری رابطه شرکتهای دانش بنیان( پس از طی شدن روند نیازسنجی صنایع گوناگون ) است. این نیازسنجی می تواند معطوف به اهداف کلان و ساختاری یا اهداف خرد و کوتاه مدت در زمینه ای مشخص باشد.
در اینجا باید هم افزایی متقابلی میان صنایع پتروشیمی و شرکتهای دانش بنیان شکل گیرد:صنایع پتروشیمی ملزم به احصاء نیازها و نسبت سنجی آنها با ماهیت فعالیت شرکتهای دانش بنیان است.
شرکتهای دانش بنیان نیز باید موثرترین و کاربردی ترین خدمات را در خصوص تامین نیازهای احصاء شده ارائه دهند. در اینجا شرکتهای دانش بنیان باید مجهز به سه رکن "دانش"،"خلاقیت"و " انعطاف پذیری"باشند.
مولفه آخر( انعطاف پذیری) ناظر بر تحولات سریعی است که در حوزه فناوری های نوین رخ می دهد و عیار انطباق پذیری شرکتهای دانش بنیان با پیشرفتهای روزانه در عرصه تکنولوژی را تعیین می کند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد