امروز صرفنظر از همه نظام مسائلی که در جهان اسلام با آنها مواجه ایم یک مخرج مشترک را میتوان به عنوان حل المسائل موضوعات کشورهای اسلامی شناسایی کرد و آن هم شناخت ظرفیتهای بالقوه و بالفعل در حوزه اقلیمی، منطقهای و دینی و عقیدتی و منافع مشترکی است که در بین مسلمانان برای مواجه با نظام سلطه وجود دارد و نادیده گرفتن این ظرفیتها به نوعی یکی از عوامل آسیب رسان به وضعیت موجود در روابط میان کشورهای مسلمان است.
نظام استکباری با توجه به هژمونی رسانهای که دارد با تمام توان سعی میکند که القائات خود را از مجاری و بسترهای قاعدهمند خود به مخاطبان انتقال دهد و افکار عمومی به طور معمول تحت تاثیر تبلیغات آنها قرار میگیرد.
با این وصف آنچه که نظامهای سلطه از آن بی بهره اند وجوه انسانی است که در کشورهای اسلامی وجود دارد و برگرفته از ظلمی است که بر آنها روا داشته شده و معتقدم که پاشنه آشیل این جریان از قضا حقوق بشر است.
قدر مسلم موضوع حقوق بشر و استیفای آن در چارچوب مقررات بین المللی مورد وفاق و همدلی همه کشورها بخصوص ملتهای مظلوم است. ملتهای مسلمان اگر از همین مدخل ورود کنند و بتوانند برای عینت بخشیدن به توصیه رهبری موضوع حقوق بشر را مورد توجه قرار دهند و به نوعی نهضت تحول خواه در حوزه علمی، فرهنگی، هنری و ... براه بیندازند و موضوع حقوق بشر ملتهای اسلامی مطالبه گری شود و این را به عنوان یک آرمان و هدف و میثاق مشترک قرار دهند و این خواسته را در قالب مدیومهای مختلف به جهان عرضه کنند برغم هژمونی رسانهای نظام سلطه، چون برخواسته از عواطف انسانی است از سوی افکار عمومی جهان و وجدانهای بیدار مورد توجه قرار خواهد گرفت.
ما باید دقیقا از آنچه که نظام استکباری به عنوان نقطه قوت خود تلقی میکند استفاده و آن را به صورت نقطه ضعف نظام سلطه تبدیل کنیم. به نظر میرسد که کشورهای اسلامی درباره موضوع حقوق میتوانند به پیمان مشترک برسند و استیفای حقوق ملتهای مسلمان از این قابلیت برخوردار است که به عنوان مساله اصلی قلمداد شود.
برای رسیدن به چنین هدفی مهم آن است که با استفاده از ظرفیتهای کشورهای اسلامی و ارائه آن در قالب پژوهشهای علمی و آکادمیک و دانشگاهی در یک دوره ده ساله و بهره گیری از یک جریان رسانهای مداوم و برنامه ریزی شده در افکار عمومی جهان تاثیر گذار باشیم.
اگر ما مخاطب این پیام را کشورهای غرب و اروپا قرار ندهیم و هدف تاثیرگذاری در بین مردم منصف و آزادیخواه جهان باشد قطعا آثار مفیدی را برجای خواهد گذاشت و از آن پس این موضوع میتواند به مطالبه مردم جهان علیه نظام استکباری و سلطه در حوزه حقوق بشر تبدیل شود و حتی بخش دیگری از مردم جهان میتوانند مطالبه گر حقوق تضییع شده مسلمانان مظلوم دنیا باشند.
از سویی دیگر این نکته هم بدیهی است که حتما نظام رسانهای سلطه به مدد ما نخواهند آمد و بنابراین شایسته است که این محتوای تولید شده در قالب پایان نامههای دکتری، مقالات برای انتشار در مجلات علمی دنیا، طرح دعاوی حقوقی در محاکم حقوقی ارائه شود و حتی این امکان نیز فراهم است که این دادهها به صورت رسانهای در شبکههای غیر سیاسی هم منتشر شود. به هر حال غیر از شبکههای سیاسی، انواع و اقسام شبکههای علمی، فرهنگی، هنری و اجتماعی در سراسر دنیا داریم و، چون این محتوا از وجوه انسانی و عاطفی برخوردار است زمینه پذیرش بالایی دارد.
قدم بعدی براه افتادن کمپینها و پویشهای اجتماعی است که این قابلیت را فراهم میکند تا موضوع مطالبه گری در حوزه استیفای حقوق بشر ملتهای مسلمان مظلوم پیگیری شود.
به هر روی، حل مسائل مشترک مسلمانان از مسیر دیپلماسی و سیاستمداران راهی است که طی سالهای گذشته و اکنون در حال پیگیری است و البته میتوان به موازات دیپلماسی بین المللی از ظرفیتهای دیپلماسی عمومی بهره برد و با تولید محتوای هدفمند از مجاری دقیق در افکار عمومی جهان تاثیر گذاشت و حتی این توان میتواند به عنوان عاملی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی مورد توجه قرار گیرد.
میزان موفقیت این طرح البته بستگی تام و تمامی دارد به همکاری و همدلی همه کشورهای اسلامی تا در قالب یک پیمان جمعی عزم خود را برای رویارویی با نظام سلطه جزم کنند و در راستای استیفای حقوق خود مطالبه گرانه وارد عرصه شوند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد