آدمهایی دسته های گل در دست ،مدیران را به راهروهای قبور شهدا مشایعت می کنند ! دوربینها از قبل مستقر شده اند تا تجدید میثاق مدیران با شهدا به شیوه گلباران را برای گزارش در کانالهای اجتماعی ثبت وضبط کنند!
مدیران با کت و شلوارهای حواله ای هاکوپیان ، شق و مقتدر بر غربت دالانهایی قبور شهیدان ،گل می گذارند و دوربینها به شکل جنون آمیزی عکس می گیرند و عکس !
مسئولین نگاه خود را با زاویه دوربین منطبق می کنند مبادا کورسویی ریا از قاب دوربینهای عکسبرداری به شبکههای اجتماعی مخابره شود . خضوع و خشوع و اخلاص با دستی که از سر ارادت به سینه چسبانده اند را به وضوح می توان از میان انبوه عکسها مشاهده کرد .
یاد روایت سید شهیدان اهل قلم از شهید مرتضی جاویدی می افتم . همانجایی که شهید مرتضی از دوربین می گریزد و سید مرتضی گریختنش را چنین تعبیر میکند : «نام و نشان سنگینی هاییست که سالکان طریق خدا از آن دو می گریزند . و مرتضی بالاخره هم در مقابل سماجت دوربین تسلیم نشد»
حالا سی و چند سال از جنگ گذشته و شهدا که برخی شان همرزم من بوده اند ردیف به ردیف در آرامش ابدی خفته اند .
با خودم فکر می کنم مبادا وقتی به زیارتشان می روم صدای نفسهایم ،زمزمه های الحمد زیر لبم ،سبقه طولانی زمینی ماندنم و هزار مبادای دیگر خواب را از چشمان همرزمانم برباید ؟!
من ! منی که نفسهایشان را دریافته ام ، پای آواز عاشقانه شان نشسته ام و از قوطی های کنسرو لوبیای سهمیه غذای یک شبانه روزشان جرعه ای آب نوشیده ام حالا به خودم خجالت می کشم .
خجالت میکشم از مخابره مکرر خبرهای این همه سال گرامیداشت هفته های دولتی که مدیرانش میثاق نامه ای بی متن و محتوا را با شهیدان وطن تجدید میکنند !
خجالت می کشم از این تربتهای مقدس ، از هرم نفسهایشان که هنوز گرم گرم است خجالت میکشم !
از اینکه یقین دارم دارند ما را می بینند عین روز روشن !
من فردای قیامت به هر دو مرتضی چه بگویم اگر سوال کردند میثاقتان چه بود ؟!
شما بگویید ! شما مدیرانی که از طلوع صبح رفته اید با شهیدان وطن میثاق ببندید !
رفته اید میثاق این همه سال را تجدید کنید !
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد