به گزارش خبرنگار جامجم، اوایل مرداد امسال دختری جوان خود را به کانکس پلیس در جنوب تهران رساند و اطلاع داد مشغول مکالمه تلفنی در خیابان بود که دو مرد با موتورسیکلت به او نزدیک شده و با قاپیدن گوشیاش فرار کردند. با توجه به اظهارات وی، ماموران فیلم دوربین مغازهای در همان محل را بازبینی کردند و تصاویر سارقان را یافتند که ماسک داشتند و پلاک موتورشان هم مخدوش بود. جستوجوهای پلیسی برای دستگیری سارقان فراری در حالی ادامه داشت که زنان و مردان دیگری هم با حضور در پلیس آگاهی تهران شکایتهای مشابهی را مطرح کردند. بررسیهای چهرهنگاری از متهمان نشان میداد که چهار نفر در این سرقتها نقش داشتند. پلیس دنبال این افراد بود تا اینکه زنی به ۱۱۰ تهران زنگ زد و اطلاع داد مردی در مغازهاش گوشیهای سرقتی میفروشد. ساعاتی بعد از این تماس زنی دیگر به پلیس خبر داد که وقتی بهطور اتفاقی به مغازه مردی رفته که گوشی میفروشد متوجه شده که او شبیه همان سارقی است که گوشیاش را چند هفته قبل به سرقت برده است. ماموران وقتی مشخصات این مرد را با توجه به گفتههای تماس آن دو زن بررسی کردند معلوم شد آنها یک نفر هستند که برای دستگیری او به محل کارش رفتند و بازداشت شد. متهم جوان مدعی بود که سارق، همسر و اقوام او هستند و او فقط گوشیها را میفروشد و ادامه داد: همسرم همراه سه سارق که از اقوامش هستند گوشیقاپی میکند. او چهرهاش را مردانه گریم میکرد و با آنها همراه میشد. او تهدیدم کرده بود اگر گوشیهای سرقتی گروهشان را نفروشم مهریهاش را به اجرا میگذارد و زندانی میشوم. من هم بهناچار با آنها همراهی کرده و گوشیهای سرقتی را میفروختم. با توجه به اعترافهای این مرد، دو روز پیش همسرش بازداشت شد و گفت: با شوهرم در یک مهمانی شبانه آشنا شدم. میگفت من و پدرم تاجریم و برای کار به کشورهای عربی سفر میکنیم. مدعی بود دانشجوی رشته اقتصاد است. بعد از چند ماه که عقد کردیم متوجه تغییر رفتارش شدم. تلفنهای مشکوکی داشت. اوایل گمان میکردم به من خیانت کرده و پای دختری دیگر در میان است که بعدا فهمیدم خیانت نبوده، تاجر نیست و سارقی سابقهدار است که با چند گروه در سرقت گوشی فعالیت دارد. او با این دروغش زندگیام را نابود کرده بود؛ بنابراین شوهر او که راز سرقتهایش را فاششده دید اعتراف کرد و گفت: بهخاطر مشکلاتی که داشتم از دانشگاه انصراف دادم. در آن مهمانی، چون به آن دختر علاقه پیدا کرده بودم به دروغ گفتم پولدار و تاجرم. با او عقد کردم و این راز زندگیام را پنهان کردم، اما وقتی متوجه شد سارق هستم سر ناسازگاری را گذاشت و تصمیم به جدایی از من گرفت. نمیخواست قبول کند که من بهخاطر او و خوشبختیمان به سرقتهایم ادامه دادم. اینطور خودم را به دردسر انداخته و خلافکار شدم. اما وقتی بازداشت شدم و به آخر خط رسیدم تصمیم گرفتم وی را به دردسر بیندازم که او هم زندانی شود و نتواند از من طلاق بگیرد. مصطفی تقیزاده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف متهم، همسرش که در ماجرا نقشی نداشت آزاد شد و سه همدست او تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد