رخنه اندیشه صهیونیسم درغرب که چهره جانی و کودککش وغاصب وچپاولگرش درهیات نظامی رژیم اشغالی بازنمود یافته وشرق کهدرفرآیند برپاییتمدن نوین ایرانی-اسلامی میرودکه زمینهساز ظهورموعودآسمانی ومنجی بشریت یعنی اماممهدی(عج) باشد.درجهان امروز که کشورها با وجود اختلافات مختلف مرزی ودیگرناهمگراییهابهسوی زمینههایکارکردی وهمگراییهای سودآور اقتصادی وآبادگری پیش میروند،دولت غاصب وسلطهجو،برعکس هرچه بیشتر درمنطقه باختری آسیامنزویتر میشود و رای جهانیان چهره غیرانسانیاش راآشکارمیسازد آنهم ازرهگذررسانههای مستقلی که زیرچتر رژیم جهانی سلطه (صهیونیسم) نیستند. بادکتر امیدعلی مسعودی،استاد علوم ارتباطات ورئیس انجمن سوادرسانهای ورئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره، درباره سویههای نبرد غزه به همسخنی پرداختیم. با این گفتوشنود خواندنی همراه باشید.
اکنون در فلسطین اشغالی، دیگر سخن نه از توازن قوا و نه نبرد برای سهمخواهی احتمالی از نفت دریای مدیترانه یا مشکلات منطقهای است، بلکه اکنون موجودیت اسرائیل در افکارعمومی زیرسؤال است، نظر شما دراینباره چیست؟
وضعیت امروز جهان با توجه به فناوریهای اطلاعاتی دیگر نمیتواند همانند گذشته باشد. همین وسایل ارتباطجمعی و رسانه که ابرقدرتها علیه مردم به کار میبرند امروزه دیگر بلای جان خودشان است. زیرا آگاهیبخشی به مردم در انحصار رسانههای سیستم سلطه جهانی نیست. واقعیت این است هر انسانی که زیر ستم باشد طبیعتا برای دادگری و عدالت و بهروزی و موفقیت تلاش میکند. هرکسی با پشتوانه قلدری و زورمندی اگر به خانه و حریم شما پا بگذارد، طبیعی است که با هر توان و امکانی میکوشید تا او را بیرون کنید. در نبرد غزه با هر زمینهای مانند تغییر جغرافیا یا هر مؤلفه دیگر، باید گفت بهترین روش فعلا این است که سازمان ملل متحد بکوشد و ابرقدرتها را قانع کند که یک رفراندوم عمومی و فراگیر در کل سرزمینهای اشغالی برگزار شود. این کار میتواند کمک کند که افکارعمومی و ساکنان این سرزمین، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، به راهکار مسالمتآمیز برسند. راهحلش همین است، چون جنگ فرسایشی که پایان ندارد و قضیه فلسطین ریشهاش در دوران کهن مانند جنگهای صلیبی است. همچنین ابرقدرتها که هرگز اجازه نداده و نمیدهند مسلمانان در کنار دیگر ادیان الهی با آرامش در این منطقه بهسر ببرند و با همدیگر زیست مسالمتآمیز داشته باشند، شاهد نزاعهای اینگونه خواهند بود؛ این مشکلی است که منافع مادی و دنیوی ابرقدرتها زمینهساز بروز آن است، اما منافع دنیوی و اخروی ادیان ابراهیمی در این است که با همدیگر کنار بیایند و تنها راهش این است. ایبسا که اگر آزادی انتخاب و حق رای با نظارت کشورهای اسلامی و کشورهای صلحطلب با برگزاری رفراندوم محقق شود، این قضیه را بهآسانی حلوفصل کنند.
اسرائیل هرگز روی مسالمت نداشته و اهل همسایهداری نبوده، بلکه همیشه جنگافروزی کرده.
بله،وضعیت کنونی پیچیده است ورصدرسانهای من نشان میدهد که این قضیه زدوخورد، ولو با برقراری آتشبس موقت همچنان وجود خواهد داشت؛ زیرا وضعیتی که اکنون اسرائیل ایجاد کرده وضعیت بسیار بدی است، بهویژه برای خود رژیم اشغالی، بازخوردها و بازتابهای منفی زیادی داشته، زیرا تا پیش از این از نازیها و ویرانگریهایشان انتقاد میشد اما اکنون شاهدیم که در غزه، شهرها بهکلی ویران میشوند و برای برخورد با یک گروه چریکی مانند حماس، یک شهر را ویران میکند. برای همین است که افکارعمومی دنیا بهطورکل منتقد رژیم اشغالی شدهاند. از سوی دیگر اسرائیل هم راهی جز این برای خودش نمیبیند، زیرا معتقد به آپارتاید نژادی است. هدف نیز ظاهرا وسیله را برایش توجیه میکند. هدفش ازمیانبردن و نابودی حماس است، اما کمر به نابودی همه فلسطینیان بسته و عملا نسلکشی راه انداخته. جنگ جهانی دوم یکی از فجیعترین جنگهای دنیا بوده، اما در مقایسه میبینیم یک کشور محدود که چند کیلومتر بیشتر مساحت ندارد، شب و روز بمباران میشود.
به گفته آگاهان، تیمهای رسانهای حزبا... خوب دارند جنگ غزه را پوشش میدهند، اما از حضور رسانهای ما انتقاد میشود. چه تحلیلی دراینباره دارید؟
در رابطه با غزه و لبنان به نظر من در دانشگاهها نشستهای خوبی برگزار شده و بهترین سیاست را جمهوری اسلامی در این جنگ اتخاذ کرده، یعنی اعلام کرده ما از مبارزات مقاومت حمایت میکنیم، اما رزمندگان فلسطینی، کار خودشان را انجام میدهند و ما هرگز نیامدهایم با هدایت آنها کاری انجام داده یا بدهیم؛ زیرا آنها ادعا دارند که این مبارزان، نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی هستند. به نظر میآید آرامشی نسبی باید در منطقه برقرار شود، زیرا رژیم اشغالگر بیش از این کاری نمیتواند از پیش ببرد و اسرائیل در جنگ زمینی هم ولو که غزه را بگیرد، باید مانند دوره قبل از آن منطقه بیرون برود. به عبارتی، هیچ حاصلی برایش ندارد و بیشترین هزینه را باید صرف کند و در صورت جنگ خیابانی و چریکی، این رژیم اشغالگر است که خیلی آسیب میبیند و گزند خواهد دید.
گمان ندارم چنین چیزی ممکن باشد، زیرا رژیم اشغالگر هرگاه خیالش از منطقهای آسوده شده از سمتی دیگر به تجاوز و کشورگشایی پرداخته است. به گفته کارشناسان، دقیقا مانند سرطان مزمن همواره میل به پیشرفت دارد و هرگز از تجاوزگری ثابتشده تاریخی خود دستبردار نیست و رویای نیل تا فرات را رها نمیکند.
دقیقا همین است که شما میفرمایید؛ زمانیکه سازمان ملل قطعنامهای صادر کرد که نباید شهرکسازی کنید، هیچتوجهی به قطعنامههای سازمان ملل نکرده و از امریکا نیز هیچ تذکری دریافت نکرد. در حقوق و روابط و ارتباطات بینالملل، یک کشوری که خودمختار است و همه توافق کردند و ملل متحد بر این خودمختاری تاکید داشته، بازهم همچنان شاهدیم که اسرائیل به اشغالگری ادامه داده و میدهد. شهرکسازیهایش که در راستای اشغالگری است و شکی در این نبوده و نیست اما نکته مهم در قضایای کنونی این است که افکار عمومی جهان علیه اسرائیل بسیج شده و این برگ برندهای برای مردم فلسطین است و این خیلی مهم است زیرا در دورههای قبلی مثلا جنگ سیوسه روزه لبنان یا نبرد بیستودو روزه این قضیه را تا بهاینحد منسجم و کوبنده نداشتیم. البته بود اما بیشترشان کشورهای اسلامی بودند اما الان از اسپانیا تا سوریه و ترکیه تا انگلستان تا خود امریکا همه مردم دارند در دفاع از ملت فلسطین و حقوق حقهشان تظاهرات میکنند. در قرن بیستویکم باوجود تغییر افکار عمومی و نگرش حکومتها با وجود سازمان ملل متحد دیگر معنا ندارد رژیم اشغالی، شبوروز ملتی را بمباران بکند! اصلا با هیچتوجیهی چنینچیزی پذیرفته نیست و هیچ قانونی چنین کاری را برنمیتابد.
طبق دادهها تنها در چندروز نخست جنگ، بیش از دو برابر جنگ سیوسهروزه برسر مردمان غزه بمبوموشک باریدند!
در رسانهها دیدهایم که در منطقه یک نقطه سالم باقی نگذاشته یعنی مانند داعش که موصل را با خاک یکسان کرد، بایستی شهر از نو ساخته شود.
مقاومت غزه شگفتآور است، برخلاف اسرائیل که سویه مهاجرانش به خروج از منطقه چرخیده؛ دراینمدت حتی یک ویدیو یا تصویر موبایل نداریم که مردم داغدیده بر مقاومت تاکید نکنند. هیچکسی اینمدت از خستگی سخنی نگفته؛ این چیزی است که روحیه خستگیناپذیر و مقاومت بهشدت بالای فلسطینیها را مثالزدنی کرده!
بله ۱۰۰درصد! جهان عرب واقعا بعد از جنگ ششروزه اعرابواسرائیل بارها شکست خورد و افکار عمومی از مصر و اردن انتقاد دارد و ناراحت است. همچنین از سکوت عربستان و البته برای جهان عرب اینکارها خیلی ننگآور است. فقط لبنان، یمن، سوریه و عراق کمکرسانی میکنند؛ اینها عرب هستند اصلا با دینشان کاری نداریم تاکید میکنم که اینها عرب هستند و با این که شاهدند نسل فلسطینیها دارد از بین میرود، اینچنین موضعگیری میکنند، مثلا مصر و اردن به فلسطینیهای جنگزده پناه نمیدهند. بااینکه در غزه اینک نسلکشی درجریان است، کمترین توقع این است که شورای همکاری خلیجفارس که همه عرب هستند باید هزینه کنند و دراینزمینه کاری کنند. درحالیکه رویکردشان مذاکره با اسرائیل است و همینها هم میخواهند بهشکل دیگری کلک مردم فلسطین را بکنند.
رسانههای ما باوجود کوششهایشان همچنان جاداردبه روشنگری وتبیین تاریخی ریشهای قضیه بهویژهبرای جوانان بپردازند.
الان وضعیت پیچیدگی زیادی دارد و بالاتر از خط قرمز است، اما بااینوصف، باید تولیدات رسانههای ما بیشتر شود، هرچند این رخداد را تاکنون خوب پوشش دادهایم. مهم این است که الان افکار عمومی جهان با راهپیمایی و یا تحصن دانشجویان در دانشگاهها، امریکا و اسرائیل رامحکوم میکنند و اینها نه بهخاطر ملاحظات نظامی بلکه زیر فشار افکار عمومی، جرأت ورود بیشتر به غزه را فعلا ندارند.اینجاست که رسانهها میتوانند بیشازپیش تاثیرگذاری عمدهای داشته باشند و انشاا... صداوسیمای ما،مطبوعات ما با تحلیل و تفسیر تلاش کنند وبه روشنگری بپردازندوبهویژه نسل جوان ما را درباره قضیه فلسطین آگاهتر و حساستر سازند تا گمان نکنند یک جنگ و زدوخوردمنطقهای است. ما باید با آگاهیبخشی به جوانان نوجو اطلاع دهیم که قضیه فلسطین از بنیاد چیست و چرا مردم فلسطین را از خانههاشان راندهاند و یک گوشهای هم که پناه آوردهاند همچنان نمیگذارند زندگی کنند؛ با ارائه روایت اصلی از مسأله فلسطین،بهروشنی نتیجه این میشودکه این مردم حق دارندازخودشان واز حقوقشان دفاع کنند. آیا این فلسطینیها حق ندارند از خودشان دفاع کنند؟!
درباره تفاوتگذاشتن میان قوم یهود که در کشور ما سدههاست با آرامشوآسایش زندگی میکنند و هموطنان ما هستند با هسته سلطهجوی صهیونیستها تاکیدی میفرمایید؟
اینها با هم فرق دارند. قوم یهود از ادیان ابراهیمی هستند،اما صهیونیستهادستهای هستندکه ازجمله نام کوه کنعان را تغییر دادند و آن راکوه صهیون نامیدند. اینها اقلیتی در قوم یهود بودند که آنجا شکل گرفتند و اکنون هم تمام رسانههای بزرگ جهان در دستان آنها یعنی صهیونیستهاست. تقریبا میتوان آنها را فرزندان سامری نامید ودر پروتکلهایشان منعکس است که در سیاست و اقتصاد برنامهریزیهای دقیقی دارند و باور دارند که قوم برتر هستندوباید این برتریشان رااثبات کنند.برای این صهیونیستها طبیعی است که نسلکشی کنند و تبعیض نژادی قائل شوند.
اسرائیل در مرداب رسانههای جدید
گفتنی است درآمریکا حدودا پنجهزار رسانه هست که مانند دیگررسانههای بزرگ دنیا دست پنجشرکت است. بیستسال پیش، دست پنجاه شرکت بود،درحالیکه براساس پروتکل صهیونیستها آنهارسانههای جهان رایکسره دردستگرفتندواین مثال بهروشنی گویای واقعیت انحصاررسانهای صهیونیستها است.منتها اکنون درمقابلِ رسانههای جریان اصلی یعنی رادیو-تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها، رسانههای جایگزین آمدهاند، مانند موبایل و شبکههای اجتماعی و پلتفرمهایی که فضا را عوض کردهاند؛ بنابراین اگر میبینید افکارعمومی جهان بر خلاف دادههای جریان رسانهای مسلط عمل میکند و علیه اسرائیل تظاهرات میکند، درمییابید دیگر به فاکسنیوز و سیبیاس یا سیانان یا بیبیسی گوش نمیسپرند، بلکه از رسانههای مستقل که تولید خبر میکنند، میتوانند خبرهای مردم فلسطین را بشنوند و حقایق را پیجو شوند.مشکل رسانهای امریکا و رژیم غاصب همین رسانههای جدید و مستقل است و بهنظرم هرچقدر پیش برویم اسرائیل بیشازپیش درمردابی بهنام افکارعمومی گیرمیکند و هرچقدر هم دستوپا بزند بیشتر فرو میرود.