این روز همچنین نشان میدهد که علم تا چه حد به زندگی روزمره بشر مرتبط است. از این رو، میتوان گفت که هدف اصلی برگزاری این روز ایجاد ارتباط نزدیکتر میان علم و جامعه است تا اطمینان حاصل شود که شهروندان از پیشرفتهای علمی کشورهایشان و سایر نقاط جهان مطلع میشوند. همچنین، این روز تلاش میکند نقش دانشمندان را در بهبود درک بشر از سیاره زمین بهعنوان مکانی شگفتانگیز اما آسیبپذیر و در ایجاد جوامع پایدارتر نشان دهد. فکر اولیه اختصاص روزی به علم با هدف صلح و توسعه از اجلاس جهانی علم که سال ۱۹۹۹دربوداپست مجارستان برگزار شد نشأت گرفت و سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی مللمتحد (یونسکو) درسال۲۰۰۱این روز را بهطور رسمی نامگذاری کرد. اولین دوره روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه در۱۰نوامبر۲۰۰۲ برگزارشد وطی این مراسم شرکای مهم یونسکو ازجمله سازمانهای دولتی، نیمهدولتی و غیردولتی، کمیسیونهای ملی یونسکو، موسسات علمی و پژوهشی، انجمنهای حرفهای، رسانهها و مدارس بهویژه معلمان علوم حضور داشتند.
سال گذشته، روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه بر «ایجاد اعتماد به علم» تمرکز داشت؛ زیرا نقش علم در شکلدادن به آینده جمعی بشر فقط زمانی میتواند بهطور کامل تحقق یابد که در وهله نخست، اعتماد به علم وجود داشته باشد. تقویت این اعتماد، به تقویت تصمیمات سیاستی مبتنی بر علم و حمایت اجتماعی از کاربرد آنها منجر میشود. بهعنوانمثال، برای استفاده از فواید واکسن پیش از هر چیز مردم جهان باید به قدرت علم در مهار بیماریها اعتماد داشته باشند. امسال در دفاتر یونسکو در کشورهای مختلف جهان، این روز با شعار «چرا علم مهم است ــ ذهنهای درگیر و آیندهای توانمند» برگزار میشود. اما روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه سال ۲۰۲۴ با مناسبت مهم دیگری هم همراه است؛ مرداد سال گذشته، مجمع عمومی سازمان ملل متحد (UNGA) دوره ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۳ را بهعنوان دهه بینالمللی علوم برای توسعه پایدار اعلام کرد که میتوان آن را بهمثابه گامی مهم در تلاشهای جهانی برای نظارت بر دانش علمی با هدف دستیابی به آیندهای پایدار در نظر گرفت.هدف این دهه به رهبری یونسکو، بسیج طیف گستردهای از رشتههای علمی، ازجمله علوم پایه و کاربردی، علوم اجتماعی و انسانی و همچنین زمینههای میانرشتهای و نوظهور، برای کمک به تغییرات دگرگونکننده در جوامع، اقتصاد و محیطزیست است. این دوره ۱۰ساله با سواد علمی و تشویق همکاری میان دولتها، آژانسهای زیرمجموعه سازمان ملل، بخش خصوصی و جامعه مدنی، بهدنبال ارتقای نقش علم در پیگیری اهداف توسعه پایدار و تلاش برای آیندهای امنتر و مرفهتر برای همه است و از این رو، امسال روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه با تمرکز بر «جوانان در خط مقدم» در سایه برنامههای دهه بینالمللی علوم برای توسعه پایدار برگزار میشود و فرصتی را جهت جذب مخاطبان گسترده، با محوریت جوانان در کشف و کاوش نقش علم در دیجیتالیشدن دنیا ارائه خواهد کرد. بهاینترتیب، جوانان فرصت دارند تا از دانشمندان برجسته جهان درباره راههایی که علم از طریق آنها بر زندگی روزمره ما تأثیر میگذارد سؤال کنند.
چرا علم مهم است؟
محدودیت با بشر زاده میشود؛ این بخشی از ماست و موضوعی است که انسان همیشه با آن دستوپنجه نرم کرده است. حتی علم در بیشتر موارد درمواجهه با محدودیتهای دانش و ناتوانی درفراتر رفتن از توان خود، بهناچار تسلیم میشود. اما مطالعات علمی همواره تلاش کردهاند حتی با گامهایی هرچند آهسته ازبعضی از این محدودیتها عبور کنند و به درک جدیدی از رازهای هستی دستیابند. برایمثال، طی قرن بیستم میلادی، پیشرفتهای بزرگ در فناوری و فناوریاطلاعات سبب شد که شناخت ماهیت فیزیکی، ترکیبات شیمیایی، منابع انرژی ستارگان و بازسازی تکامل آنها از لحظه شکلگیری تا پایان ممکن شود. همچنین طی این قرن، بشر دریافت که ساختار جهان چیست، شرایط فیزیکی آن حدود۱۴میلیارد سال پیش چگونه بوده است و بنابراین از آن زمان تاکنون چگونه تکامل یافته و باعث پیدایش کهکشانها و ستارگان و منظومههای سیارهای شده است. این آگاهی نشان میدهد که ما میتوانیم بهلطف قوانین فیزیکی که بهصورت تجربی آنها را در آزمایشگاه میسنجیم توضیح دهیم که منشأ عالم چیست و چگونه تشکیل شده اما بهدلیل محدودیتهای ذاتی، هرگز نمیتوانیم توضیح دهیم که هستی چرا شکل گرفته است.دانشمندان بهمدد آزمایش و مشاهده میتوانند استنباط کنند که قوانین فیزیکی حاکم بر جهان چیست، اما هرگز نمیتوانند توضیح دهند که این قوانین چرا اینگونهاند و به روش دیگری نیستند؛ برایمثال، چرا نیروی گرانش همیشه جاذبه است و هرگز دافعه نیست. از این رو، میتوان گفت که پیش از هرچیز، علم درخدمت درک عالم است. دوم، آنگونه که فرانسیس بیکن، فیلسوف و دانشمند سده ۱۷ میلادی میگوید، علم برای «محققکردن همه چیزهای ممکن» است. هدف سوم که در زیربنای دو هدف نخست قرار دارد بهارمغانآوردن منافع برای بشریت است. اینها اهداف مستقلی هستند و با بررسی دقیقتر، دو مورد آخر حتی میتوانند در تضاد با هم باشند. زیرا تحقق همه چیزهای ممکن قادر است آسیب جدی به انسان و زمین وارد کند. برای مثال، درک شکافت هستهای میتواند از یکسو، به تولید انرژی کلان و از سوی دیگر، به ساخت بمب اتمی و حتی استفاده از آن علیه بشریت منجر شود. بمباران اتمی آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی در آگوست ۱۹۴۵ ازجمله این موارد است. از این رو، اختصاص روزی جهانی به علم در خدمت صلح و توسعه به مردم جوامع مختلف و دولتها یادآوری میکند که باید در مورد چگونگی استفاده بهینه از کشفیات علمی تامل کرد.نباید فراموش کرد که کشف همیشه مثبت است، همانطورکه افزایش دانش فردی مثبت است. مشکل از جایی آغاز میشود که کشفیات علمی به مرحله بهرهبرداری میرسند. در این مرحله اگر منافع عمومی در نظر گرفته شود بشر به مرحله استفاده از علم برای همه چیزهای ممکن وارد نمیشود. علم را میتوان بهمثابه یک چرخه در نظر گرفت که از فرآیند کشف، کسب اطلاعات و درک اهداف کشف جدید آغاز میشود و به تولید فرهنگ پذیرش کشف و در نهایت به کاربردها میرسد. اگر کاربردهای مربوط به کشفی علمی وارد بازار شوند به درآمد تبدیل میشوند و این درآمد میتواند در کنار منابع مالی که موسسات دولتی و خیریهها ارائه میدهند مجددا برای انجام کارهای علمی بیشتر صرف شود. اما اگر مسأله درک اهداف کشف جدید و تولید فرهنگ پذیرش آن، از چرخه توسعه علم حذف شود تا کشف در سریعترین زمان ممکن به مرحله عرضه کاربردهایی برسد که قرار است بهسرعت وارد بازار شوند این احتمال وجود دارد که توسعه به اهدافی ختم شود که صلح را به ارمغان نمیآورند.
کشف، کاربرد، مشارکت موفق جهانی
توسعه باهدف افزایش سلامت عمومی ازکاربردهای مثبت علم است.شاید بتوان برنامه ریشهکنی آبله راموفقترین نمونه مشارکت جهانی در استفاده از توسعه علم در خدمت منافع عمومی دانست. ادوارد جنر، پزشک انگلیسی که شنیده بود کسانی که پساز ابتلا به آبله گاوی زنده میمانند در برابر بیماری مهلک آبله انسانی ایمن میشوند درسال ۱۷۹۶اولین واکسیناسیون در مقابل آبله را برای پسری هشتساله بهنام جیمز فیپس انجام داد. او طی فرآیند آبلهکوبی، پسربچه را با موادی از زخمهای زن خدمتکاری به نام سارا نلمز ــ مسئول شیردوشی گاو ــ که به مورد خفیف آبله گاوی آلوده بود تلقیح کرد. چند هفته بعد، بار دیگر با تلقیح فیپس با ویروس آبله (اینبار آبله انسان)، مقاومت پسر را در برابر این بیماری آزمایش کرد و نتیجه را موفقیتآمیز دید. آبله را میتوان همراه همیشگی انسان از اوایل عصر کشاورزی از حدود ۱۲هزارسال قبل دانست. بیماری ویروسی مرگباری که جان ۳۰درصد از مبتلایان را میگرفت و فقیر وغنی را به یک اندازه آلوده میکرد. برای مثال درجسد مومیاییشده رامسس پنجم، فرعون حکمران مصر در سده ۱۲پیشازمیلاد، برآمدگیهای آبله دیده میشود. امپراتور هابسبورگ ژوزف اول، ملکه انگلستان مری دوم، تزار روسیه پتر دوم، پادشاه فرانسه لویی پانزدهم و پسر بنجامین فرانکلین ــ از پدران بنیانگذار ایالاتمتحده ــ ازجمله قربانیان در سدههای ۱۷ و ۱۸میلادی بودند. هرچند استفاده عمومی از واکسن آبله ادوارد جنر در سال ۱۷۹۹ آغاز شد اما این بیماری همچنان شیوع داشت تااینکه سازمان جهانی بهداشت طی منسجمترین برنامه سلامت عمومی بینالمللی و با هدف حذف کامل آبله، عملیات ایمنسازی جهانی را در سال ۱۹۶۷ آغاز کرد و درنهایت در ۸ می۱۹۸۰ طی قطعنامهای اعلام کرد جهان عاری از بیماری کشنده آبله است.
در این قطعنامه آمده است: «جهان و همه مردم آن از شر آبله خلاص شدند. این دستاوردی بیسابقه در تاریخ بهداشت عمومی است که نشان میدهد چگونه ملتها با هم برای نیل به یک هدف مشترک میتوانند سبب پیشرفت بشر شوند.» بهاینترتیب، پیشبینی توماس جفرسون، رئیسجمهور آمریکا که در سال ۱۸۰۶ در نامهای به ادوارد جنر نوشت: «نسلهای آینده فقط بر پایه تاریخ خواهند دانست که این آبله منفور وجود داشته و بهدست شما منقرض شده است» تحقق یافت.
افزایش امید به زندگی از دیگر دستاوردهای مهم توسعه علم با اهداف صلحآمیز و خدمت به منافع عمومی است. امید به زندگی بهمعنی میانگین سالهایی است که یک نوزاد تازه متولدشده احتمالا زندگی میکند. اردیبهشت امسال دانشمندان موسسه سنجش و ارزیابی سلامت (IHME)، موسسهای که با آمار بهداشت جهانی سروکار دارد در ارزیابیهایی که نتایجش در نشریه تخصصی لانست منتشر شد نشان دادند که طی ۳۰سال بین سالهای۱۹۹۰تا۲۰۲۱ پیشرفت درمبارزه با قاتلان اصلی جهان شامل بیماریهای اسهالی، بیماریهای مزمن دستگاه تنفسی، سکته مغزی و بیماری ایسکمیک قلبی و سرطان، امید به زندگی جمعیت زمین را بهطور متوسط ۶.۲سال افزایش داده است.هرچند عالمگیری کووید ــ ۱۹بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱روند افزایش امید به زندگی را آهسته کرد.
انسان در قلمرو فضا
برنامههای فضایی که از نیمه دوم قرن بیستم آغاز شدند و یوری گاگارین، کیهاننورد روس را بهعنوان نخستین انسان به فضا رساندند و درنهایت به اولین گام بزرگ بشریت بر سطح ماه تبدیل شدند ازجمله دستاوردهای توسعه علم است که هرچند به نام دو کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق و ایالاتمتحده آمریکا ثبت شدهاند اما در خدمت ارتقای دانش فضا در کل جهان بودهاند. براساس اطلاعات مندرج در وبگاه سازمان فضایی آمریکا (ناسا)، ۶۵۰میلیون نفر در سراسر دنیا در ۲۰ جولای ۱۹۶۹پخش زنده قدمگذاشتن نیل آرمسترانگ را بر سطح ماه تماشا کردند. تا دسامبر ۱۹۷۲ در مجموع ۱۲ فضانورد طی برنامههای فضایی آپولو در ماه قدم زدند و ۳۸۲ کیلوگرم سنگ ماه را با خودشان به زمین آوردند و این سنگها بهطور مستقل در آزمایشگاههایی در نقاط مختلف جهان آزمایش شدند. همچنین برنامههای فضایی آپولو راه را برای ماموریتهای (هرچند تاکنون رباتیک) به عمق منظومه خورشیدی باز کرد و بهخصوص به پرتاب دو فضاپیمای وویجر۱و وویجر۲ منجر شد که بهعنوان دورترین اشیای ساختهشده به دست بشر شناخته میشوند. وویجر۲ در ۲۰ آگوست ۱۹۷۷ و وویجر۱ یکماه بعد در ۵ سپتامبر ۱۹۷۷ پرتاب شد. سال ۲۰۱۲ وویجر۱ از منظومه خورشیدی خارج شد و سال ۲۰۱۸کاوشگر وویجر۲هلیوسفررابهسوی فضای میانستارهای ترک کرد. وویجر۲ سیارات بیرونی مشتری، زحل، اورانوس ونپتون را کاوش و در این مناطق بسیاری از قمرها، حلقهها و دیگر ویژگیهای سیارات را که قبلا ناشناخته بودند کشف واز آنها عکسبرداری کرد. از وویجر۱هم پرتره خانوادگی منظومه خورشیدی به یادگار مانده است. فوریه ۱۹۹۰زمانیکه وویجر۱سوی لبه منظومه خورشیدی پیش میرفت مجموعه عکسهایی را تهیه کرد که خورشید و شش سیاره پیرامونش را به تصویر میکشیدند. بعدها موزاییک بزرگی با ترکیب حدود ۶۰ تصویر از منظومه خورشیدی ساخته شد. این پرتره خانوادگی سیارات بهعنوان اولین تصویر ازمنظومه خورشیدی از فضا شناخته میشود.