امروز این سؤال برای بسیاری از دوستان و دشمنان مطرح است که جبهه مقاومت چه امتیازی دارد که در برابر قدرتمندترین نیروهای نظامی جهان ایستاده و با وجود تحمل ضرباتی سخت که میتوانست هرنیرویی رادرجهان از پا بیندازد، هنوز سرپاست و هر روز برای اشغالگران، دردسر تازهای میآفریند؟
اسرائیل در این مدت، پیچیدهترین و عجیبترین کارها را برای بهزانو درآوردن این جبهه انجام داده اما درعمل نتوانسته اضلاع تشکیلدهنده جبهه مقاومت را از بین ببرد. روزی که عملیات تروریستی بزرگ اسرائیل در خاک لبنان روی داد و این رژیم با منفجرکردن وسایل ارتباطی و تبدیلکردن فناوریهای ارتباطی به وسایل کشتار جمعی، چندیننفر از مردم لبنان را به شهادت رساند و عده بسیار زیادی را مجروح و مصدوم کرد، خیلیها در جهان غرب با چشمپوشیدن از وجه جنایتکارانه این اتفاق، بهخیال خود فکر کردند دیگر کار حزبا... تمام شده است. این اتفاق وقتی با ترور گروهی از فرماندهان و نیروهای رده بالای حزبا... در رأس آنها دبیرکل این حزب،شهید سیدحسن نصرا...وبعد ترور سیدهاشم صفیالدین ونبیل قاووق از اعضای شورای رهبری حزبا....همراه شد، تصور واردآمدن ضربهای شدید وتمامکننده بر پیکره حزبا...بیشتر مطرح شد اما آنچه درنهایت اتفاق افتاد این بود که حزبا...ساختارهای خود را تجدید وضربات نظامی وحملات پهپادی و موشکیاش را تشدید کرد.
شناخت مقاومت از دل فرهنگ
این سؤال که جبهه مقاومت چگونه تشکیل شد، اعضای آن چه ویژگیهایی دارند، ساختارهایش چگونه طراحی شده که حتی با شهادت سران آن، همچنان در میدان حضور دارد واینکه موتور محرکه این جبهه چیست، سؤالهایی است که اینروزها در میان دوستداران و البته دشمنان آن رایج است.شاید برای دشمنانی که پیچیدهترین عملیات رابرای کشتن اعضای جبهه مقاومت و خارجکردن آنها از میدان طراحی میکنند، درک مفاهیمی مانند شهادتطلبی، ایمان وحیات طیبه ممکن نباشد اما مایی که به این مفاهیم اعتقاد داریم وبهدنبال الگوهایی برای زندگی زمینی خودمیگردیم، شاید بهترین نمونهها رابتوانیم درزندگی وشهادت کسانی ببینیم که اینروزها در برابرشقیترین دشمنان خداودینش،جانانه ایستادهاند.برای همین است که شناخت جبهه مقاومت برای ما و دوستداران این جبهه و درک زندگی عاشقانه وتوحیدی نیروهای آن نیز مهم است. این شناخت، ازدل فرهنگ واز مسیر روایت میگذرد. بدون روایت سریع، صحیح و پاکیزه از زندگی شهدا و رزمندگان مقاومت، نمیتوان این الگوهای زندگی طیبه را در دوران معاصر بازشناخت.
بازشناسی سردار شهید
نام جبهه مقاومت بیشک با نام سردار شهید سپهبد سلیمانی گره خورده است. این فرمانده شهید، کسی بود که با درایتی مثالزدنی توانست نیروهای پراکندهای را که درسراسر سرزمینهای اسلامی در راه مبارزه با صهیونیسم و ایادی آن میجنگیدند، متشکل کند و در برابر لشکر انبوه دشمن که به مجهزترین سلاحهای روز جهان مسلح بودند، صفی از نیروهایی بیاراید که به سلاح ایمان و جهاد مجهز بودند. روایت زندگی و شهادت حاج قاسم، روایتی روشن و دقیق از همه جبهه مقاومت است چرا که او خود در اوج جبهه مقاومت بود و زندگی اش نمونهای مجسم از زندگی مردی بود که همه عمر در برابر شیطان بزرگ ایستاد و هزینه این ایستادگی را با خونش داد.
درباره زندگی حاجقاسم کتابهای زیادی نوشته شده است؛ او حتی زندگینامه خودنوشتی بهنام «از چیزی نمیترسیدم» نوشته که نشر مکتب حاجقاسم آن را منتشر کرده است. ازجمله بهترین کتابهایی که درباره زندگی این فرمانده شهید سپاه اسلام، منتشر شده و ردپای زندگی او و شکلگیری شخصیتش را از سالهای کودکی دنبال میکند، کتابی است با عنوان «باران گرفته است».
احمد یوسفزاده نویسنده کتاب در گفتوگو با جامجم بیان کرد: شهید سلیمانی را از دوران نوجوانی خود زمانی که در لشکر (در آن زمان تیپ) ثارا...کرمان حضور داشته، میشناختم. یوسفزاده در آن زمان، به همراهی گروهی دیگر از همشهریان کرمانی خود که همگی نوجوان بودند، اسیر شده و داستان زندگی خود را در کتاب«۲۳ نفر» آورده است. این کتاب باعث شهرت بیشتر او شده و حاجقاسم نیز نویسنده را بعد از انتشار کتاب بیشتر از قبل میشناخت. خود یوسفزاده در اینباره گفت: شهید سلیمانی بعد از انتشار کتاب،نامهای به من نوشت ودرآن چنین نگاشت:«ای احمدعزیز! ایکاش من هم کنار شما بودم و یکی از شبهایی را که شما داشتید، در پروندهام داشتم.»
ارتباط نویسنده و شهید سلیمانی که همیشه او را با عنوان «آقای ۲۳نفر» صدا میزد، باعث شد او بعد از شهادت این شهید برای نگارش کتاب اول از مجموعه چهارجلدی زندگی شهید سلیمانی انتخاب شود. شاید یکی از دلایل این انتخاب این است که یوسفزاده از اهالی منطقه فاریاب در جنوب استان کرمان است و با اهالی روستای قناتملک که زمستانها به منطقه آنها کوچ میکنند، آشنایی کامل دارد. یوسفزاده در این باره تأکید کرد: کتاب از این لحاظ مهم است که درباره دوران کودکی شهید سلیمانی جز همان نوشتهای که خود حاجقاسم در خودزندگینامهاش نوشته بود و گذرا و ناقص به دوران کودکیاش اشاره شده بود، منبع دیگری نداشتیم. درکتاب «باران گرفته است»ازخود خاطرات حاجقاسم هم کمک گرفتهام اما برای تکمیل این خاطرات به دوستان و همکلاسیها و همبازیهایش مراجعه شده و کتاب جزئیات زندگی نهفقط خودش بلکه پدر ومادرش، طایفهشان، زندگی عشایری و معلمانش نوشته شده و میتوان گفت کاملترین زندگینامه سردار سلیمانی از تولد تا شروع جنگ است.
سبک زندگی حسینی
بارزترین حضور و عملکرد جبهه مقاومت پیش از عملیات طوفان الاقصی، جهادبا نیروهای تکفیری بود.اگرحضور و ایثارگری شهدای مدافع حرم نبود، نیروهای تکفیری که به حمایت پیدا و پنهان صهیونیسم و امپریالیسم متکی بودند، میتوانستد در نقشه شوم تغییر جغرافیای سیاسی منطقه و القای چهره ای سیاه و خونین ازاسلام درسراسر جهان موفق باشند. در این سالها مجموعه قابلتوجه و خوبی از خاطرات شفاهی و زندگینامه شهدای حرم منتشر شده که هرکدام دارای ارزشهای ویژهای برای بازخوانی و درس گرفتن از زندگی جوانان و حتی پیرانی است که علاقههای زندگی عادی خود را به کنار نهادند، در صف مقدم جهاد وارد شدند و نقشه دشمنان را بههم زدند.یکی از آخرین و تازهترین کتابها که موفق به کسب تقریظ رهبر انقلاب هم شده است، کتابی است درباره یک شهید جوان مدافع حرم، سید مصطفی موسوی که به نام «بیست سال و سه روز» منتشر شده است.
سمانه خاکبازان، نویسنده این کتاب درباره ویژگیهای سوژه کتابش در گفتوگو با جامجم بیان کرد: از بارزترین و خاصترین ویژگیهای شهید موسوی، امروزی بودن وی بود. او همیشه ظاهر آراستهای داشت، پرداختن به موسیقی، سینما و کتاب از علایقش بود و مثل هر جوان دیگری، آرزوهای گوناگونی هم داشت. از ابتدای آشنایی با شهید، برایم جذاب بود که کدام آرمانی توانسته تا این حد یک جوان را متحول کندکه حتی حاضر شود ازجانش بگذرد؟ خاکبازان گفت:در بین خاطراتی که از وی شنیدم و تحقیقاتی که صورت گرفت، به نظرم رسید آرمانی که تا این حد باعث از خودگذشتگی شهید موسوی شده، دفاع از حرم و حریم اهلبیت(ع) بوده است. این هدف آنقدر در ذهن شهید موسوی مهم و باارزش بود که مسیر زندگی او را تغییر داد. او باور داشت که اسلام مرز نمیشناسد و حالا که در نقطهای از دنیا، اسلام به خطر افتاده، باید به دفاع از مظلومان و اسلام برخیزد. حتما مطالعات و کتابخوانیهایی که شهید موسوی داشته، اندیشه او را رشد و توسعه داده تا دفاع از اسلام برای او اصلیترین ارزش و هدف زندگی شود. شهید، مطالعات اولیه خود را با کتابهای دکتر شریعتی آغاز کرد، سپس تا جایی پیش رفت که آثار علامه جعفری(ره) را نیز میخواند. به نظرم دفاع از اسلام و آرمان و آرزوی شهید موسوی برای محقق ساختن سبک زندگی حسینی، این جوان را به سوی جهاد و توفیق شهادت سوق داد.
او در ادامه با بیان اینکه برای من جالبترین نکته این است که بیشترین مخاطبان کتاب و خریداران اثر، نوجوان یا جوان بودند، افزود: به نظرم اینکه فردی نزدیک به سنوسال خودشان در چنین راه دشواری قدم گذاشته، برای هر جوان جستوجوگر و کنجکاوی پرسشبرانگیز است به همین دلیل علاقه داشتند با سبک زندگی و دیدگاه این جوان شهید آشنا شوند، ببینند او بهدنبال چه آرمانی بوده است؟ از دنیا چه میخواسته و چطوربه چنین سعادتی رسیده است؟ در بازخوردهایی که گرفتم، بیشترین نکتهای که جوانان بر آن تاکید میکردند، قابل درک بودن این جوان شهید بود، یعنی میگفتند روایت زندگی وی غلوآمیز نیست و خواننده نگاه و سبک زندگی او را باور میکند. همذاتپنداری با شهید خیلی کمک کرد تا مخاطب کتاب را بپسندد و از اینرو، شهید را یک الگوی انسانی قابل دستیابی دانسته و درکش کنند؛ مانند همدلی و درکی که ما در دوران مدرسه از همکلاسیهای خودمان داریم. در بعد دیگری از بازخوردهای مخاطبان، جالبترین نکته این بود که سایر اقشار هم که شاید در فاصله دورتری نسبت به آرمانهای شهید ایستاده بودند، به کشف خصوصیات وی علاقهمند میشدند.
در ستایش عشق
درباره زندگینامه شهدای جوان مدافع حرم، کتابهایی که به صورت داستانی نوشته شده باشد، به تعداد قابلتوجهی منتشر شده اما یک کتاب در این میان هست که خواندنش هیچگاه خالی ازلطف نیست؛چراکه نویسنده در این کتاب، لحظات شاد و غمگین زندگی را با هم درآمیخته و کتاب، جذابیت و روانی خوبی دارد.کتاب «یادت باشد» نوشته محمدرسول ملاحسنی، در مورد زندگی شهید حمید سیاهکلیمرادی است. زندگی این شهید هم که از شهدای مدافع حرم استان قزوین است، آنقدر جذاب است که رهبر انقلاب مطالعه آن را به اعضای مجلس خبرگان رهبری توصیه کردهاند.کتاب یادت باشد، یک داستان عاشقانه واقعی درباره شهیدی است که پاییز سال ۹۱ عقد کرد، پاییز سال۹۲ازدواج کرد ودرپاییز سال۹۴به شهادت رسید. شهید حمید سیاهکالیمرادی، جوانی ۲۶ ساله و اهل قزوین بود و کارشناسی ارشد نرمافزار و مدرک دان دو کاراته داشت. او از پاسداران تیپ ۸۲ سپاه حضرت صاحبالامر(عج) بود که در ماموریت جعفر طیار درعملیات نصر دو منطقه حلب، ناحیه العیس سوریه، در پاییز ۱۳۹۴ به شهادت رسید.همچنان که گفتیم، نویسنده دراین کتاب سعی کرده لحظات مختلف زندگی جوانی راروایت کند که ازدواجی عاشقانه کرده اما در ابتدای زندگی مشترک، لذتهای زندگی دنیوی را ترک میکند و درحالیکه میتوانست زندگی بیدردسری داشته باشد، ترک یار و دیار کرد و سرانجام شهید شد. این کتاب، نشان میدهد که زندگی شهدای حرم نیز از جنس زندگی خیلی از ما انسانهای عادی است اما آنها در لحظاتی که باید میان رفاه و آرمان، یکی را انتخاب میکردند، آرمانهایشان را ترجیح دادند. نسخه صوتی این کتاب با صدای مژده لواسانی یکی از کتابهای مورد توجه در بازار کتابهای صوتی در بسترهای انتشار کتاب در فضای مجازی است.
زندگی یک آقازاده
یکی از نمونههای موفق دیگر در نگارش زندگینامه شهیدان مدافع حرم، «هواتو دارم» درباره شهید مرتضی عبداللهی یکی ازآن زندگینامهنویسیهای موفق است که به قلم رسول ملاحسنی نوشته شده و نشر شهید کاظمی، آن را روانه بازار کتاب کرده است. یکی از دلایل مهم جذابیت این کتاب، ویژگی خاص سوژه است. شهید عبداللهی از ساکنان خیابان نظامآباد است و یک آقازاده بهتماممعنا؛ او که پدرش از سرداران و بنیانگذاران نیروی دریایی سپاه بوده است، از این موقعیت برای زندگی شخصی خود هیچ استفادهای نکرده و باوجود اینکه وضعیت اقتصادی خانواده خود و همسرش، خوب بوده، سعی کرده زندگی مشترکش را بر تلاش مشترک بنا کند و باوجود اینکه در مقاطعی از نظر اقتصادی دچار دردسر هم میشود، حتی با تولید ترشیجات و فروش آن و با حقوق مختصر سربازی، زندگی را پیش میبرد.او البته مانند هر جوان دیگری، زندگی شخصی و تفریحات خود را دارد، اهل جتاسکی و بالنسواری است اما زمانی که اسلام و انقلاب را در خطر میبیند، از این زندگی عاشقانه و خلاصه که به همراه همسرش ساخته است، دل میکند.
رسول ملاحسنی، نویسنده کتاب در گفتوگو با جامجم درباره ویژگیهای رزمندگان جبهه مقاومت گفت: زمانی که زندگینامه شهید عبداللهی را مینوشتم، همسر شهید خاطرهای را بیان کردند که در کتاب آورده شده است؛ شهید عبداللهی در پاسخ به این سؤال همسرش که سختترین بخش حضور در جبهههای دفاع از حرم چه بوده؟ میگوید: اینکه با کسانی در یک سنگر دفاع میکردیم و میجنگیدیم که نه میدانستیم اهل کجاست؟ نه زبانش رامیفهمیدیم ونه هموطن بودیم، اما برای یک هدف میجنگیدیم. وقتی به این خاطره شهید فکر میکنم، میبینم حقیقتا سخت است که در فضای جنگ باشی اما حتی زبان همرزمهایت را ندانی! در واقع لشکرهای حاضر در محور مقاومت شاید هموطن نباشند اما آرمان مشترکی دارند و اینجاست که ادبیات پایداری میتواند ایفای نقش کند. به این جهت که دیگر نمیتواند نسبت به هیچکدام از حوادث محور مقاومت در هر جای دنیا که باشد، بیتفاوت گذر کند. قطعا درنوشتار نویسندگان دفاع مقدس،محورمقاومت ومدافعان حرم حلقه اتصال همین آرمانهای مشترک است. هرکدام از ما اگر زندگی شهیدی را روایت میکنیم قصد نهایی ما این است که مخاطب در نهایت آرمان شهید را درک کند و با سبک زندگی که شهید برای دستیابی به این آرمان انتخاب کرده، آشناشود.وی با بیان اینکه خوشبختانه در مورد آثاری که درخصوص شهدای مدافع حرم نوشته شده شاهدنگاهی نوین درروایتهاهستیم، گفت: سبک زندگی این شهدا که همعصر ما بودند، کمک کرد تا روایت داستانی زندگی آنها راخیلی باورپذیرتر به تصویر بکشیم و مخاطبان کتابها نیز همین حالا میتوانند دوستان شهید، خانواده و آشنایانش را در جامعه ببینند، تجربههای زیستهای که او داشته را تجربه کنند و احساس نکنند که از این شهدا خیلی دور هستند.درواقع زندگینامه شهدای مدافع حرم ازاین منظرتحولی در ادبیات پایداری بهوجود آورده است. درچند کتابی که در رابطه با زندگینامه شهدای مدافع حرم نوشتم نیز مخاطبان بازخوردهایی به من میدادند که نمایانگردرک راحتتر آنها ازشهید وسبکزندگی آنهابوده وخوانندگان کتاب صراحتامیگفتند با شهیدو تجربههایش کاملا همذاتپنداری کردهاند. این شهدا هم انسانهایی شبیه ما بودهاند، تفریح میکردند، شاید با خانواده به اختلاف برمیخوردند، شکست را تجربه میکردند و...اماجهانبینی ونگاهی که داشتند آنهارابه سمت شهادت برده است.زمانی که خواننده باچنین قهرمانی در زندگینامهای مکتوب مواجه میشود، میتواند او را الگو قرار دهد یا سبک زندگی و آرمانهای چنین شخصیتی را دنبال کند.
فاطمیون، مدافعان مظلوم حرم
مدافعان حرم تنها ازمیان رزمندگان ایرانی تشکیل نشده بودند بلکه نیروهایی از دیگر کشورهای اسلامیکه به آرمانهای مشترک اعتقادی باور داشتند، در نبرد با نیروهای تکفیری حضور داشتند. در این میان، نیروهای جهادگر افغانستانی در قالب لشکر فاطمیون در این نبردها، نقشی برجسته و حضوری دلاورانه داشتند. یکی از چهرههای برجسته این نیروها که در قامت فرمانده، حماسهآفرینیهای بسیار کرد، شهید علیرضا توسلی(ملقب به ابوحامد) بود. اوکه سال۹۳درجریان آزادسازی تپه تلقرین در حومه درعا به دست تروریستهای جبهه النصره به شهادت رسید، انسانی خودساخته و فرماندهی عارف بود. براساس زندگی او چند اثر نوشته شده است که مهمترین و قابل توجهترین کتاب، «خاتون و قوماندان» است که در آن با زندگی خانم امالبنین حسینی، همسر شهید آشنا میشوید. این کتاب را مریم قربانزاده نوشته و توسط نشر ستارهها منتشر شده و رهبر معظم انقلاب بر آن تقریظ نوشتهاند. قربانزاده، برای نگارش این کتاب، بیش از دو سال با همسر شهید مراوده داشته است. نگاه زنانه به زندگی و شهادت در سراسر کتاب موج میزند و خواننده به جای چهره خشن جنگ، روحیات لطیف یک مرد خانواده دوست و نیز سایهای از فرهنگ و آداب و رسوم مردم افغانستان را میبیند.توجه به خانواده، عشق پاک میان این زن و مرد و ارتباط صمیمانه میان آنها، کتاب را ویژه و جذاب کرده است. نویسنده با قلمیظریف سعی کرده است زیباییها و شیرینیهای فارسی دری رایج در افغانستان را هم درکتاب لحاظ کند به همین دلیل کتاب از جنبههای ادبی و هنری نیز خالی نیست. چنان که مخاطب کتاب، احساس میکند در حال خواندن یک اثر داستانی و یک رمان جذاب است، تا اینکه تاریخ شفاهی بخواند.
رنج سوریه
اتفاقاتی که بعد از بهار عربی در کشور سوریه افتاد و منجر به بروز جنگ داخلی و حضور نیروهای تکفیری و گروههای جنگجوی تروریست در این کشور شد، در آثار نویسندگان ایرانی به اندازهای که این اتفاقات بزرگ بودند، بازتاب نداشته است. البته در این میان نباید از اثری چون «اینجا سوریه است» به راحتی گذشت.این کتاب نوشته زهره یزدانپناه قرهتپه است که خود سابقه قابل توجهی در داستاننویسی دارد. به همین دلیل، نویسنده توانسته است به خوبی فضا را توصیف کند و با استفاده از قدرت تصویرگری خود، مخاطب را در موقعیتی قرار دهد که توصیف آن برای درک بافت فرهنگی و اجتماعی سوریه و نیز وضعیت دیروز و امروز آن اهمیت دارد. ضمن اینکه کتاب نثری خوب دارد و بسیار روان و خوشخوان است. از طرف دیگر با نویسندهای طرف هستیم که وقتی در برابر سوژههای خود قرار میگیرد، تنها یک ضبط صوت برای دریافت و ثبت خاطرات نیست بلکه حضور و تحلیلهایش را هم میبینیم. البته این حضور آنقدر نیست که مخاطب احساس کند در محاصره نظرات شخصی نویسنده قرار گرفته است بلکه اطلاعاتی که نویسنده درباره بافت اجتماعی و سیاسی سوریه، گروههای مذهبی و اقوام سوری و زمینههای بروز جنگ داخلی در این کشور میدهد، به درک درست و روشنی از این کشور و موقعیت آن پیش و پس از جنگ دست مییابد. مشخص است یکی از مهمترین سؤالاتی که برای هر مخاطب ایرانی مطرح است این است که آیا ایران باید در جنگ داخلی سوریه وارد میشد؟ اگر فرضا دولت سوریه سرنگون میشد، چه اتفاقی میافتاد و چرا ایران برای جلوگیری از این مسأله مستشاران نظامیخود را به این کشور اعزام کرد. پاسخ به این سؤالات بدون اینکه نویسنده بخواهد در نقش دانای کل ظاهر شود و مخاطبش را راهنمایی کند، درخلال گفتوگوها وبا تشریح شدت جنگ و مصائب انسانی وخطراتی که در صورت تسلط گروههای تروریستی بر این کشور،به وجودمیآمد،داده شده است.نکته مهم آنکه این کتاب ازمعدود کتابهای مرتبط باجبهه مقاومت است که سویه نگاهش کاملا زنانه است.نویسنده برای نگارش کتاب،چند مرتبه به استانها و شهرهای مختلف سوریه سفر و سعی کرده راوی صدای زنانی باشد که درمصیبت جنگ صدایشان به گوش هیچکس نمیرسد.
اندوه لبنان
لبنان و مقاومت حزبا...نقطه اوج عملکردجبهه مقاومت ازنخستین سالهای تأسیس تا امروز بوده است.حزبا...که از دل جنبشهاوسازمانهای شیعی لبنانی وتحت تأثیرمستقیم انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته است،توانست درچندین مقطع شکستهای خفتباری را به رژیم اسرائیل وارد کند. بیرونراندن این رژیم و ناکامگذاشتن تهاجم گسترده آنان در جریان جنگ ۳۳روزه، نتیجه مقاومت جانانه و ضربات گیجکنندهای است که این حزب در طول بیش از یکسال گذشته بردشمن واردکرده است. امروز، نقش و اهمیت حزبا... بیش ازهرزمان دیگری درخشانتر شده است.درباره مقاومت اسلامی در لبنان، آثار تحلیلی قابلتوجهی منتشر شده است که به تاریخچه، اهداف و راهبردهای آن به تفصیل پرداختهاند. بااینحال، در حوزه تاریخ شفاهی و ادبیات مرتبط با لبنان و مقاومت آن، آثار کمتری وجود دارد. یکی از دلایل این موضوع ممکن است به تحفظات و ملاحظات امنیتی مربوط باشد که اعضای حزبا...، بهویژه مسئولان بلندپایه، ملزم به رعایت آن هستند. البته در این زمینه باید به این نکته هم اشاره کرد که کتابهای معدودی که در حوزه تاریخ شفاهی در این زمینه منتشر شده، کتابهای خوبی است و شاید بهترینشان، «سید عزیز» باشد که حمیدداوودآبادی آن را به نگارش درآورده. این کتاب، حاصل گفتوگوی طولانی او با شهید سیدحسن نصرا...است که در این گفتوگو، شهید نصرا... درباره زندگی خود و تاریخچه شکلگیری و اوجگرفتن حزبا... سخن میگوید. اما این همه جذابیتهای کتاب یادشده نیست،بلکه خود داوودآبادی هم به تفصیل اطلاعات تکمیلی و جامعی درباره لبنان، مقاومت و حزبا...نگاشته است واین اطلاعات، مجموعهای مفصل و مفید برای افزایش آگاهی مخاطب و اطلاعیافتن از آنچه بر لبنان گذشته است را در اختیار او قرار میدهد.
فلسطین، زخمی که همیشه باز است
اما فلسطین که زخم همیشه باز منطقه ما و قلب مقاومت در سرزمینهای اسلامی است همواره مورد توجه نویسندگان ایرانی بوده است. در ماههای اخیر انتشار دو کتاب مهم در این حوزه، ما را با بخشهای دیگری از داستان طولانی مقاومت مردم این سامان آشنا کرده است. یکی از این کتابها که سوره مهر آن را منتشر کرده است، «لهجههای غزهای» نام دارد.
دراین کتاب، مجموعهای از روایتها را از گروهی از نویسندگان فلسطینی میخوانیم که ناگفتههای تکاندهندهای از رنج بیمانند مردم فلسطین را به تصویر میکشد. این رنج نتیجه کشتارهای سازمانیافته رژیمصهیونیستی است که بهصورت روزمره با آن مواجه هستند. نویسندگان روایتهای این کتاب خود جزو روشنفکران امروز فلسطین هستند که بهدلیل درگیر شدن با جنگ جاری در غزه روایتی دستاول از زندگی دراین منطقه رابه مخاطب ارائه کردهاند.محمدرضا ابوالحسنی، مترجم این کتاب در گفتوگو با جامجم گفت: نویسندگان این روایتها یکی یوسف القدره و دیگری فاتنه الغره، قلمهای بسیار پختهای دارند و غزه را هم خوب میشناسند، چرا که متولد آنجا بوده و سالها در آن زندگی کردهاند و جنگهای قبلی را دیدهاند.
وی افزود: چیزی که در فلسطینیها وجود دارد، این است که اسرئیل همه کار میکند. آنها زندگی در خارج از فلسطین را به زندگی در فلسطین ترجیح دهند اما فلسطینیان در برابر این خواسته مقاومت میکنند؛ یعنی پیش از اینکه ماجرا سیاسی باشد، فرهنگی است. مفهومی بهنام وطن و میهن چنان در بین آنها اهمیت دارد که با وجود اینهمه حملات و این حجم از کشتار، در حسرت این هستند که هزار نفر بیرون بیایند و علیه حماس تظاهرات کنند، اما چنین نمیشود. این اتفاق کشندهای برای اسرائیل است. این میل به زندگی از روی ناچاری بهوجود آمده است، چراکه فلسطینیها بعد از۷۰ و چندسال فهمیدهاند راهحلی جز مقاومت وجود ندارد و راهحلهایی مانند سازش و دوملیتی راه به جایی نخواهد برد. به همین دلیل است که سنوار پیام میدهد اگر اسرائیلیها با خواستههای ما موافقت نکنند، کربلایی دیگر اتفاق میافتد.حالا که نام سنوار به میان آمد، بد نیست درباره رمان «خار و میخک» نوشته شهید یحیی سنوار هم بگوییم که با ترجمه اسما خواجهزاده به بازار آمده است و تاکنون در مدتی اندک به چاپ دهم رسیده است. خار و میخک روایتی از زندگی مردمان غزه در یک اردوگاه اجباری بزرگ با خاطراتی از جنس اشک است و عمق چند دهه جنایتهای رژیم صهیونیستی را نشان میدهد.این رمان را نباید صرفا از زاویهدید مخاطب یک اثر ادبی سرگرمکننده خواند، این کتاب اولا وضعیت مردم فلسطین و دلایل آنان برای ناچاری در انتخاب گزینه مقاومت پس از ناکامی همه شیوهها و بینشهای مبتنی بر ملیگرایی، قومیتگرایی عربی و سازش با ایده صلح در برابر زمین را به مخاطب خود گوشزد میکند و ثانیا راهبردهای حماس را برای پایان اشغالگری شرح میدهد. نویسنده که خود از یک دانشجوی جوان عرب در رشته ادبیات به یک رهبر سیاسی و نظامی تبدیل شده است، در این کتاب شکلگیری رهبری در مقاومت را از دل جوانانی که خود سالها رنج و تلخی زندگی تحت رژیم آپارتاید صهیونیستی را تجربه کردهاند، بهخوبی در قالب کلمات تشریح و توصیف میکند. رمان در سال ۱۹۶۷، درست پیش از وقوع شکست آغاز میشود، زمانی که نوار غزه تحت مدیریت مصر قرار داشت. قهرمان داستان، همانند بسیاری از هموطنانش، دل در گرو پیروزی ارتشهای عربی در برابر اسرائیل دارد. اما او بهزودی متوجه ناکامی ایده عربیت در مواجهه با صهیونیسم میشود. بااینحال، فلسطینیان فرصت چندانی برای اندوه بابت شکستهایشان ندارند. پس از ماجرای پیمان اسلو، کلاهبرداری آمریکا و اسرائیل در بهرسمیتشناختن رژیم اشغالگر بهوسیله گروههای ملیگرای فلسطینی پیش میآید و از دل این شکستهای تاریخی، مقاومت اسلامی جوانه میزند. به همین دلیل خار و میخک نهفقط بهدلیل اهمیت نویسنده آن، بلکه بهدلیل تحلیلی که از شرایط فلسطین به دست میدهد، رمان مهمی است.
معرفی گزیده کتابهای جدید جبهه مقاومت
من قاسم سلیمانیام
نویسنده: مرتضی شاهکرم
انتشارات سوره مهر
مجموعه پنج نمایشنامه درباره سردار شهید سلیمانی
مجید بربری
کبری خدابخش دهقی
انتشارات دارخوین
زندگینامه شهید مدافعحرم، مجید قربانخانی
مار و پله
نویسنده: فائقه میرصمدی
انتشارات شهید کاظمی
گفتوگو با یکی از عوامل داعش در ایران
لبخند مصطفی
نویسنده: مریم دوست محمدیان
انتشارات کتاب جمکران زندگینامه شهید مدافعحرم مصطفی نبی لو
قلبی برایت میتپد
نویسنده: کوثر شریفنسب
انتشارات شهید کاظمی
زندگینامه شهید مدافعحرم، روحا... مهرابی
فرمانده در سایه
نویسنده: حمید خضاب
انتشارات شهید کاظمی
زندگینامه شهیدعماد مغنیه
سور سوریه
نویسنده: محمد قائم خانی
انتشارات بینالملل
سفرنامهای به سوریه بعد از پایان جنگ
سفرنامه الی...
نویسنده: فائضه غفارحدادی
انتشارات شهید کاظمی
خاطرات یک خانواده اهل غزه
سربلند
نویسنده: محمدعلی جعفری
انتشارات شهید کاظمی
زندگینامه شهید مدافعحرم، محسن حججی
رسته سنگاندازان
نویسنده: علیاکبر ولایی
نشر بینالملل
داستان نوجوان درباره مقاومت مردم فلسطین
دلتنگ نباش
نویسنده: زینب مولایی
انتشارات روایت فتح
زندگینامه شهید مدافعحرم، روحا... قربانی
خداحافظ سالار
نویسنده: حمید حسام
انتشارات ۲۷ بعثت
خاطرات همسر سردار شهید حسین همدانی
حکایت زخمها
نویسنده: یعقوب توکلی
انتشارات سوره مهر
گفتوگو با شهید سمیر قنطار
حقیقت سمیر
نویسنده: یعقوب توکلی
انتشارات سوره مهر
گفتوگو با شهید سمیر قنطار
حاجقاسمی که من میشناختم
نویسنده: سعید علامیان
انتشارات خط مقدم
خاطرات نماینده ولیفقیه
در نیروی قدس سپاه
پسران دوزخ: فرزندان قابیل
نویسنده: حمید داوودآبادی
انتشارات شهید کاظمی
خاطرات و یادداشتهای شهید مدافعحرم، عباس کردانی
عباس؛ برادرم!
نویسنده: حمید داوودآبادی
انتشارات شهید کاظمی
خاطرات و یادداشتهای شهید مدافعحرم، عباس کردانی
اسم تو مصطفاست
نویسنده: راضیه تجار
انتشارات روایت فتح
زندگینامه شهید مدافعحرم، مصطفی صدرزاده
آخرین روز جنگ
نویسنده: رقیه کرمی
انتشارات شهید کاظمی
خاطراتی درباره جنگ ۳۳روزه لبنان
نجمه پلاره
نویسنده: زهرا آقازادهنژاد
انتشارات شهید کاظمی
زندگینامه رزمنده لشکر زینبیون، شهید سید افتخار حسین