محور مقاومت قویتر از همیشه

ریشه این ماجرا بر می گردد به تحرکاتی که برخی در داخل و خارج از ایران انجام می دهند و تلاش می کنند تا با مشابهت سازی میان شرایط سوریه و کشورمان، مردم را نسبت به آینده تحولات نگران کنند.

واقعیت این است که این نوع القائات کاملا براساسا محاسبات غلط و اشتباه صورت می گیرد. کسانی که هر چند اقلیتی هستند اما به هر حال صدای آنها بواسطه داشتن رسانه هایی در خارج از کشور بلند است با جو سازی در پی آن هستند که آینده جمهوری اسلامی هم  مثل امروز سوریه است. این در حالی است که به هیچ عنوان شباهتی میان ما و سوریه وجود ندارد. 

نه شرایط سیاسی و اجتماعی ایران مثل سوریه است و نه ایرانی ها مثل سوری ها طی سالهای اخیر درگیر یک جنگ چند ساله داخلی بودند و نه نیروهای مسلح ما شباهتی با ارتش سوریه دارد. طبعا با توجه به این تفاوت ها نمی توان اینگونه القا کردند که کشورمان همان سرنوشت سوریه را پیدا خواهد کرد. 

بنابراین اهالی رسانه ای با تنبیین این تفاوت ها بخوبی می توانند پاسخ شبهات را بدهند و طبیعی است که با این رویکرد بخش زیادی از جوسازی ها رنگ می بازد و عمده این تحلیل ها به محاق می رود و دیگر کارآمدی ندارد.

حکومت سوریه از ساختار مشخصی برخوردار بود و نظام خاصی بر روابط دولت و ملت در آن سرزمین حاکم بود. در مقایسه ما گرچه با مشکلات مختلف اقتصادی دست و پنجه نرم می کنیم اما این چالش ها قرابتی با مسائلی که در سوریه اتفاق افتاد ندارد و نمی توان سرنوشت نظام بشار اسد را با جمهوری اسلامی پیوند زد. 

البته درکنار این مشابهت سازی های کاملا طراحی شده، نگرانی هایی هم در جبهه خودی از سرانجام ماجرای سوریه وجود دارد مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران در کنار سوریه و دیگر کشورها و ملت ها سلسله های از نیروهای محور مقاومت را تشکیل می دادند که با فروپاشی نظام سیاسی بشار اسد یکی از حلقه ها ناکارآمد شده است و این سوال ممکن است پیش بیاید که آیا با توجه به سرنوشت سیاسی سوریه از این پس امکان تقویت جریان مقاومت به شکل سابق وجود دارد یا خیر؟

 در همین رابطه باید به نکاتی چند توجه داشت. اول آنکه کمک به جریان مقاومت موضع رسمی جمهوری اسلامی از ابتدای استقرار تاکنون است و از این رویکرد هم به هیچ وجه پشیمان نیست. 

نوع تعاملات ایران با سوریه از همان آغازین روزهای انقلاب شروع شد و در جریان جنگ تحمیلی  و پس از آن تقویت شد و این مراودات در آن مقطع به نفع منافع ما و بسیار نجات بخش بود. 

نکته دیگر اینکه برخی از دولت ها مثل آمریکا و رژیم صهیونیستی از همان ابتدا نقشه های شومی برای جمهوری اسلامی و منطقه ما داشته و دارند و این را به صراحت ابراز می کنند.

سوال اینجا است اگر جمهوری اسلامی طی دهه های اخیر تحقق این نقشه های شوم را به تاخیر انداخته پس در حقیقت پیروز میدان است. اگرچه که ظواهر تحولات جاری در سوریه این تلقی را بوجود می آورد که گویی آنها به پیروزی مقعطی رسیدند.

ممانعت در اجرایی شدن نقشه های آمریکا و رژیم صهیونیستی البته دستاوردهای مبارکی هم برای ایران و هم برای محور مقاومت داشته است چون جریانی که ما امروز به عنوان جریان مقاومت می شناسیم با گذشته خود تفاوت های بسیار دارد و توانسته به خود متکی باشد و بسیاری از نیازهای خود را در عرصه های نظامی و اجتماعی برآورده کند و از نظر اعتقادی رشد یافته و به لحاظ دفاعی ارتقای پیدا کرده است. 

یمن به عنوان یکی از حلقه های محور مقاومت با اتکای به نیروی درونی خود جانانه به مقابله با ناوگان دریایی رژیم صهیونیستی در خلیج عدن پرداخته و برخی از اهداف مهم را در سرزمین های اشغالی در هم می کوبد. 

بنابراین اگرچه بشار اسد سقوط کرده اما مقاومت قویتر از قبل در میدان حضور دارد و مثل گذشته مانع تحقق نقشه های شوم دشمنان و معاندان خواهد شد.