‌«پروین»؛ فیلم خوب این روزها

علی حاتمی که فوت کرد، ستون فقرات سینمای تاریخی هم فرو ریخت. سینمای حاتمی مستندات تاریخی نداشت ولی برگرفته از تاریخ بود. کارت‌پستالی‌شدن معماری، میزانسن، آکسسوار و دیالوگ‌های پرطمطراق و‌... به‌هرحال سبک و سیاقی از تاریخ‌سازی در سینمای ما بود که پذیرفته و جا افتاد. «شعبان بی‌مخ» را دقیقا در شمایل «شعبان استخوانی» پرداخت و تاریخی شد.
علی حاتمی که فوت کرد، ستون فقرات سینمای تاریخی هم فرو ریخت. سینمای حاتمی مستندات تاریخی نداشت ولی برگرفته از تاریخ بود. کارت‌پستالی‌شدن معماری، میزانسن، آکسسوار و دیالوگ‌های پرطمطراق و‌... به‌هرحال سبک و سیاقی از تاریخ‌سازی در سینمای ما بود که پذیرفته و جا افتاد. «شعبان بی‌مخ» را دقیقا در شمایل «شعبان استخوانی» پرداخت و تاریخی شد.
کد خبر: ۱۴۸۹۱۵۰
نویسنده محمدتقی فهیم - منتقد سینما
 
استمرار سبک حاتمی بالاخره با تمام ضعف و فرودهای مضمونی ولی درشکل،به قوت و خاصه‌ اوتثبیت شد به‌طوری‌که فوت حاتمی دریغ وحسرت سینمایی‌ها و تماشاگرانش را در پی داشت؛ یعنی جایش پر نشد.به واقع دریغ‌آمیز است که درکشور صاحب سینما و دارای ادبیات غنی با تاریخی پر‌فراز‌و‌فرود و آکنده از موضوع و مفهوم اما به اندازه انگشتان یک دست درآن، کارگردان تاریخی‌ساز بروز و ظهور نیافت. 
     
ورزی پا در کفش حاتمی کرده است؟!
محمد‌رضا ورزی یکی از معدود تاریخی‌سازانی است که در این وادی ایستاده و مستمرا با غور و تعمق در رخدادهای تاریخی معاصر، پرکار ظاهر شده است؛ یعنی قریب به اکثریت آثار ورزی زیر تابلوی تاریخی تولید و عرضه شده‌اند. خواسته و ناخواسته یا بپذیریم و نپذیریم رد پای مرحوم حاتمی در ریخت و قیافه فیلم‌های این کارگردان میانسال چشمک می‌زند. اما ورزی در فیلم‌هایش همواره در عرض تاریخ چرخیده و در طولش دویده است ولی غالبا عمقش را شتابزده برانداز و از روی آن پریده است. (در سریال‌ها، زمان به او فرصت مکث بیشتری بر پدیده‌ها داده است) برای همین شخصیتی از کارهای پرتعداد ورزی خاطره نشده‌اند. در واقع او کمیتی‌ پربار دارد. البته نه در همه، ولی بعضا جرقه‌هایی در آثارش برافروخته شده بدون این‌که شعله‌ کیفی دائمی یافته باشد. 
ورزی تقریبا به همه گوشه و کنار تاریخ قاجار و پهلوی اول و دوم سرک کشیده ولی نقبی ماندگار نزده است. اگر بنا باشد جدی‌تر به قضیه بپردازیم او فقط در کمیت‌گرایی زیسته و بعضی آثارش جای نقد جدی‌تر از اینها داشته است، مانند «معمای شاه» به‌طوری‌که طعم خوش شکوه ظاهری برخی کارهایش، به‌ویژه مجموعه‌هایی چون کریم‌خان، ستارخان، سال‌های مشروطه، عمارت‌فرنگی و‌... را به گسی آلوده است. 
با این‌حال محمد‌رضا ورزی اکنون تنها تاریخی‌ساز قابل اعتنا و صاحب تخصص است (برخلاف برخی از‌جمله حسن فتحی که گذری به تاریخ می‌زنند و می‌پرند جایی دیگر) بی‌شک ورزی مدعی‌ترین شخص در این وادی است، حتی اگر در شماره و کمیت، استاد شناخته شود هم بضاعت کمی نیست و بی‌بروبرگرد جایگاه و اعتباری ویژه برایش به ثبت رسیده است. هرچند که به قله سبک و سیاق منحصربه‌فرد «فرمال» علی حاتمی نرسیده ولی در زمینه تحقیق و پژوهش و انطباق با مستندات تاریخی، خصوصا برای آنهایی که به کدها و مؤلفه‌های واقعی از تاریخ و وفاداری نعل به نعل به فرآیندها و گرانیگاه‌های تاریخ اهمیت جدی می‌دهند، ورزی جلوتر از حاتمی (که مطلق مخلوقاتش ذهنی است) می‌ایستد.
حلاوت این روزهای گیشه فیلم پروین نمونه عینی عبور ورزی از پروسه کمی به کیفی است. او حالا در فیلم پروین نشان می‌دهد که قبلا سیاه‌مشق‌! تاریخی نکرده بلکه توامان استاد و شاگرد کلاسی بوده که به خروجی و نتیجه‌ای دلپذیر منتهی شده است. 
پروین، بی‌شک عیب و نقص‌هایی دارد ولی فیلمی است که در سینمای ایران بالای متوسط جا خوش می‌کند. ورزی با دستمایه قرار دادن زندگی «رخشنده» خانم ریسک بزرگی کرده است. اعتماد به نفس رفتن به سراغ ساخت پرتره شاعره‌ بی‌حاشیه و منزوی! اوایل دهه ۲۰ با کمترین تلاطمات و فراز و فرود‌های مناسب درام سینمایی تنها از کارنامه پر‌تجربه ورزی سرچشمه می‌گیرد. 
یکی از سخت‌ترین و حساس‌ترین مؤلفه‌های قالب پرتره و زندگینامه، چگونگی ورود و خروج به داستان است. از آنجا که تایم متعارف فیلم سینمایی کفاف و کشش دربرگیری همه زندگی سوژه را ندارد، خصوصا که اینجا پای شخصیتی در کار است که مدعیان زیادی مترصد «ان‌قلت» آوردن به آن هستند، بنابراین انتخاب و داستان‌سرایی کدام بخش‌ها و شروع از کجا، هوش و تسلط لازم می‌خواهد؛ همچنان‌که خارج شدن یا پایان‌بندی درخور توجه و پذیرفتنی نیز نیازمند سنجش دقیق‌تر از افتتاحیه می‌طلبد و در اینجا فیلمساز از عهده این مهم برآمده به‌طوری‌که چیزی جز آنچه الان هست، به ذهن متبادر نمی‌شود. 
به نظر نگارنده، پروین در کلیت اجزای فرمیکش قابل‌قبول است اما برخی جنبه‌ها و آدم‌ها باعث لطمه به هارمونی ساختار ــ فرم فیلم شده است. مثلا داستانک دختر کولی خارج می‌زند. البته از منظر موضوعیت و مضمونی قصه آگارین ابژه شعر معروف پروین به نام «اشک یتیم» است: روزی گذشت پادشهی از گذرگهی... اما اختصاص بیش از اندازه تایم فیلم باعث شده تا به ساختار کار لطمه بخورد. در واقع جا داشت تا از سهم داستانک آگارین به نفع پرداخت عمیق‌تر «دهخدا» استفاده شود. الان همه اجزای داستان به اندازه است از محافل ادبی تا کشمکش‌های منجر به ازدواج و طلاق و حتی بیماری و مرگ پروین ولی تنها کم و زیاد اثر در دهخدا و دختر کولی جلوه دارد. 
فیلمبرداری و قاب‌بندی، به‌ویژه رنگ‌ها که در خدمت تاریخ وقوع رخدادهاست تا ریتم درونی فیلم که متناسب با زیست مردم اهل ادب در دوره پر‌جنب‌و‌جوش سیاسی ــ اجتماعی دهه ۲۰ است. انتخاب لنز‌های مناسب در پروین با دقت و محاسبه لوکیشن ــ دکور انجام شده است. در کمتر جایی اشتباه دیده می‌شود. مثلا انتخاب صحنه‌های با عمق میدان در اینجا را با معمای شاه مقایسه کنید که در آنجا چقدر همه‌چیز پا در هوا بود‌ و ایدهای بیهوده تا نماهای دفرمه درشت، ولی در پروین لنزها در خدمت مفهوم و پیام هر صحنه است. ضرباهنگ بیرونی اثر هم به نگه داشتن تماشاگر کمک زیادی کرده همچنان‌که میزانسن‌های کم‌غلط باعث ایجاد حس و احساس در صحنه‌‌های ملودرام قصه، با مخاطب کار می‌کند. 
مارال بنی‌آدم در نقش پروین پذیرفتنی است. بعید است بازیگر دیگری بهتر می‌توانست شخصیت درونگرای معترض ضد‌مردسالار پروین را عینیت ببخشد و بالاخره این‌که محمد‌رضا ورزی با فیلم پروین توانایی‌اش را در ساخت بهینه قصه‌های تاریخی ــ سیاسی حساس نشان می‌دهد. مثلا در همین فیلم پروین با این‌که می‌شد با افزودن چند پلان از حواشی سیاسی اطراف زندگی پروین با فیلمی کامل‌تر روبه‌رو باشیم ولی در زمینه فمینیست‌بازی‌های این زمانه کاملا کنترل شده تحلیل، نوشته و ساخته شده است. 

یک تجربه تاریخ ادبی سرگرم‌کننده
داستان پروین ظرفیت این را داشت و دارد که در دست نویسنده و کارگردانی «جو‌زده» تبدیل به مانیفستی زن‌ستایانه افراطی شود، حال آن‌که ورزی در این زمینه تحت تأثیر شرایط و شعارهای مد روز قرار نگرفته و منطبق با واقعیت زندگی پروین به اندازه وارد این ماجراجویی شده است. نتیجه این‌که در فضای اکران این روزهای سینما، فیلم پروین یک تجربه تاریخی ــ ادبی سرگرم‌کننده حال خوب کن محسوب می‌شود که مخاطبش با دست پر از سالن خارج می‌شود.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها