بدون کالای فرهنگی و مصرف فرهنگی، عملا فعالیت فرهنگی هم غیرممکن میشود. همچنین دانستن وضعیت هزینهکرد فرهنگی، نسبت هزینه برای فرهنگ به هزینه برای دیگر شئون زندگی را روشن میسازد. این شاخص به کسی که فرهنگ را مطالعه میکند، نشان میدهد تنشهای اقتصادی چقدر برزیست فرهنگی افرادتأثیرگذار است و کدام بخشها از مصرف فرهنگی افراد آنقدر ضروری است که از تنشهای اقتصادی آسیب کمتری میبیند.بدون نگاه به دادههای آماری هم این موضوع قابل حدس است. هزینهکرد برای خدمات یا کالاهای فرهنگی در برابر بالا و پایینهای اقتصادی کشور شکننده و آسیبپذیر است. آمار نیز این انگارهها را تأیید میکند: تورم، هزینهکرد فرهنگی را کاهش میدهد. از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۲، سهم هزینهکرد فرهنگی از کل هزینهکرد ایرانیان رو به کاهش بوده است. تنها در سال ۱۴۰۰ رشد خفیفی در این روند مشاهده میشود که آن هم به دلیل خروج کشور از شرایط کرونایی است. کاهش ۴ درصدی سهم هزینهکرد فرهنگی از کل هزینهکرد آن هم طی شش سال ثابت میکند همزمان با جهش تورم، اقشار مختلفی از مردم خرید کالاها و خدمات فرهنگی را محدود کردهاند.
هزینهکرد فرهنگی، به مجموعه هزینههایی اطلاق میشود که افراد برای خرید یا بهرهمندی از محصولات و خدمات فرهنگی نظیر کتاب، صنایعدستی، موسیقی، گردش، تفریح و سرگرمی، سینما و تئاتر و… صرف میکنند.در سال ۱۴۰۲ سهم مد و پوشاک بااختلاف زیادازدیگر کالاها وخدمات فرهنگی درمصرف فرهنگی ایرانیان بیشتر بوده است. درحالی مجموع هزینهکرد فرهنگی خانوار برای مد و پوشاک در این سال ۱۹۸همت بوده است که در رتبه بعد، این عدد برای خدمات و محصولات زیبایی ۶۷ همت بوده است. مجموع هزینهکرد برای همه دستهها غیر از مد، پوشاک و زیبایی با ۱۴۶ همت، کمتر از مجموع هزینهکرد برای این دو دسته با ۲۶۵ همت است. مجموع هزینهکرد برای همه دستهها ۲۱۳ همت است؛ این رقم تنها ۱۵ همت بیشتر از دسته مد و پوشاک است. همچنین تنها سهم مد و پوشاک و محصولات زیبایی از مجموع هزینهکرد خانوار به بیش از یک درصد میرسد. با نگاه به سهم دستههای مختلف فرهنگی از کل هزینهکرد خانوار، میبینیم که دسته خدمات و محصولات زیبایی و نوشتافزار از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۲ کمترین کاهش را تجربه کرده است. این در حالی است که دسته مد و پوشاک در همین بازه ششساله تقریبا ۱ درصد کاهش سهم داشته است.