در ماههای گذشته از شهیدان والامقام یعنی حضرات سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفیالدین فراوان سخن رفته است با این همه شنیدن خاطرات جنابعالی حلاوت و اهمیتی دو چندان دارد به همین دلیل و در آغاز گفتوگو لطفا بفرمایید چگونه با شهید سیدحسن نصرالله آشنا شدید؟
بسمالله الرحمن الرحیم،آشنایی بنده با سید اززمان بچگی شروع شد؛چون ارتباط فامیلی داشتیم. مادرشان رحمهالله علیها دخترعموی پدرم بود. در قدیم همه فامیل با هم زندگی میکردند؛یعنی جد من، پدرم و پدربزرگ و مادر سید و...در یکجا زندگی میکردند. همین، ارتباط با همه اقوام پدرم هم وجود داشت. در کودکی در مناسبتهای اعیاد و امثال اینها آنها به خانه ما میآمدند و ما هم به منزلشان میرفتیم حتی یادم هست از منزلی در بیروت که سید در آن متولد شد، یعنی از اتاقنشیمن آنها درب کوچکی به مغازه پدرش باز میشد. یک مغازه بقالی معمولی بود و ما در نزدیکی آن بازی میکردیم. ایشان چند ماه از من بزرگتر بود. حوادث داخلی لبنان که پیش آمد، سید به ده منتقل شد. او در زمان نوجوانی، پیش عموی من، یعنی جدش میآمد. از بیروت به جنوب برای ملاقات با ایشان میآمد و گاهی من ایشان را در آنجا میدیدم تا اینکه سید به نجف رفت و مشغول به تحصیل شد. آقای سید محمد غروی که شاگرد ویژه شهید سید محمد باقر صدر و در حوزه فعال بود، نامهای را به دست سید حسن داد و ایشان را پیش آن شهید بزرگوار فرستاد. شهید صدر از سید بسیار استقبال و ایشان را ملبس کرد و به شهید سید عباس موسوی سپرد. در آن روزها شهید سید عباس شاگرد ویژه شهید صدر بود. عدهای از فضلای مدرسه علمی و فکری شهید صدر، شاگردان ویژه سید عباس بودند و او انصافا آنها را از نظر شخصیتی، فکری و حوزوی بسیار خوب تربیت کرد. بعد از جریانات عراق و قضایایی که برای شهید صدر پیش آمد، این عده عراق را ترک کردند و به لبنان آمدند. در لبنان ارتباط ما زیاد شد. زمانی که ایشان در بعلبک منتظر امام بود با یکدیگر ارتباط داشتیم و روز به روز صمیمیتر میشدیم.
اندیشهها و نیز عملکرد شهید سیدحسن نصرالله موضوع دیگری است که مایلیم در گفتوگو با شما درباره آن سخن بگوییم. لطفا در اینباره ارزیابی کلی خود را بیان کنید؟
در یک کلام باید گفت که شهید نصرالله دارای آگاهی و بصیرت فراوان بود. او دو کار انحصاری انجام داد، کار اول که مهم و مؤثر است و بیان آن برای این ایام لازم و ضروری است و به ما کمک میکند تا راهی را که او ترسیم کرد، ادامه دهیم، این است که سید به ولایت فقیه و مصادیق آن، یعنی حضرت امام (ره) و حضرت آقا، نه فقط اعتقاد داشت بلکه پیگیر منویات این دو بزرگوار بود که نکند روزی و حتی لحظهای از عمل به فرامین ولیامرش غافل شود. او با خلوص کامل این کار را انجام میداد. سید در عباداتش خالص بود اما بالاتر از این مسأله در کار ومدیریتش خلوص داشت.کار دوم او تقویت اندیشه و روحیه مردم بود. سید چه درظرف این ۳۰ سال که دبیرکل بود وچه قبل از آن، لحظهای از این کارغافل نبود.
به نظر میرسد ما درمنطقه به سمت تکثیر حزبالله حرکت میکنیم. بدون شک شرایط کنونی سوریه کاملا استعداد پیدایش یک حزبالله دیگر را دارد، این امر هم بر معادلات سیاسی این کشور و هم بر رویکرد کشورهایی چون ترکیه تاثیر خواهد نهاد. الگوگیری از مدل حزبالله پس از رویدادهای اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
من در مناطق مختلف نفس ماندن مقاومت در لبنان و روحیه پایمردی در اعضای آن، همچنین شعارها و رموز جدیدش که عبارت است از سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفیالدین و فرماندهانی که شهید شدند، انرژی قویای خواهد شد برای ایجاد مقاومتها و به طور مشخصتر آزادی سوریه را نیز نزدیک خواهد کرد. حضرت آقا هم در فرمایشات اخیر خود بر همین مضامین تاکید فرمودهاند. آینده بسیار خوب است.
برخی ادعا میکنند که ایران به دلیل شرایط جدید، مانند سابق امکان حمایت عملی و تسلیحاتی از مقاومت را نخواهد داشت. پاسخ شما به این انگاره چیست؟
چیزی که برای ادامه مقاومت لازم است، وجود دارد. اگر هم وجود نداشته باشد، از تمام نقاط دنیا خواهد رسید. من به همین دلیل گفتم که حزبالله و لبنان را نمیشناسند. لبنان مشکلی ندارد. ما در روز اولی که فعالیتمان را شروع کردیم، ۲۰۰۰ دلار نداشتیم که یک ماشین پژو بخریم و الان در شرایطی هستیم که اصلا تصور آن را نمیکردیم به جای افرادی که رفتهاند، افرادی آمدهاند که تمام این تجربهها را از سر گذرانده و با آن زندگی کردهاند. هر کسی هر حرفی که میخواهد بزند، ما هیچ روزی به این تبلیغات گوش ندادیم. وقتمان را صرف پاسخ دادن به آنها نکردیم و کار خودمان را انجام دادیم.
در حال حاضر روابط داخلی حزبالله چگونه است؟
باهمه خوب است در جنگ ۳۳ روزه دولت دشمن ما بود. در جنگاخیر دولت صددرصد با ما همراه بود و بخش زیادی از مسیحیها و طوایف لبنان با ما همدلی داشتند. همین حالا هم با ما هستند. در آن زمان دروزیها با ما نبودند اما در این جنگ کل دروزیها با ما بودند. ولید جنبلاط در آن مقطع با ما نبود اما الان با ماست. اهل تسنن به خاطر همراهی حزبالله با مردم غزه، از ما حمایت میکردند؛ چون ما هرچه داشتیم به اهل سنت فلسطین دادیم! الحمدلله وضعیت ما از قبل خیلی بهتر است و نسبت به آینده هیچ نگرانیای نداریم جز دفاع از لبنان که البته دفاع هم خواهیم کرد. رژیم صهیونیستی نیز دیگر دست به تکرار این جنگ نخواهد زد.
از دیدگاه شما پیامد منطقهای این حرکت رژیم صهیونیستی در سوریه چه خواهد بود؟
به نظر من فتنهای که الان در سوریه راهاندازی کردهاند، برخوردها بین ترکها و اسرائیل و همچنین اصطکاک منافع با عراق را به دنبال خواهد داشت. در روزهای آینده خواهیم دید که ترکها چه خواهند کرد و چه سهمی از این وقایع خواهند گرفت یا رژیم صهیونیستی چه سهمی میگیرد؛ البته بین خودشان هم تعارضات بزرگی پیش خواهد آمد. فتنهای که به نفع خودیها تمام خواهد شد.در یک سال آینده فقط باید صبر کنیم. البته باید خودمان را هم برای دفاع احتمالی آماده کنیم. وقایع پیش رو، میتواند خیلی جالب باشد. در رأس این مسائل، بحث تعارض منافع کشورهای منطقه است. من قبلا میگفتم که جنگ روسیه و ترکیه روی خواهد داد،الان درحال اتفاق افتادن است. چون ترکها و اروپاییها دارند تلاش میکنند روسها را از سوریه اخراج کنند. تنها بندری که روسها در خاورمیانه دارند، بندرلاذقیه است. میخواهند این را از روسیه بگیرند. منافع روسها در خاورمیانه به خطر خواهد افتاد. ناتو میخواهد به منافع روسیه تجاوز کند و روسیه پاسخ خواهد داد اول از همه در کجا این کار را میکند؟ در ترکیه خواب اردوغان این است که حلب و مناطق صنعتی مال آنها شود. روسیه در بندر لاذقیه منافع دارد. اگر تعطیل شود، به سمت درگیری خواهد رفت. وقتی میخواهند قانون اساسی را بنویسند و مناطق را بین خودشان تقسیم کنند، قطعا درگیری ایجاد خواهد شد. در سال آینده به صحنه نگاه میکنیم و فقط میخندیم! انتقام خدا برای خون سیدحسن زیاد خواهد بود، چون خونش خیلی عزیز است. خدا آنها را بدون درگیری بین خودشان رها نمیکند.