فیلمنامه اقتباسی این درام پرتنش اجتماعی براساس داستان نول پرخواننده برندا ناوارو به همین نام نوشته شده است. کلید فیلمبرداری فیلم چند روز قبل زده شد. لونا، فیلمش را شرححال قاره آمریکایمرکزی توصیف میکند که از طریق دنبال کردن مشکلات زندگی زنی جوان، تلاش دارد به بحث و بررسی درباره وضعیت لاتینیتباران بپردازد.
مهاجرت یا فرار؟
داستان نول خانم ناوارو بر روی لوسیا، زن جوان ۲۱ سالهای تمرکزمیکند که در میانه تصورات نژادپرستانه، تعصبهای خانوادگی و دیدگاههای نفرتپراکنانه نسبت به شخصیت زنان، قصد دارد جایگاه خود را در جامعهای به دست بیاورد که تحت حاکمیت حکومت دستنشانده دیکتاتور مورد حمایت آمریکاست. لوسیا همراه برادرش دیهگو راهی اسپانیا میشود تا به مادرش ایزابل بپیوندند. ایزابل هشت سال قبل از این به امید آیندهای بهتر و روشنتربه اسپانیا رفته است اما لوسیا خیلی زودمتوجهمیشوددراسپانیا هم خبری ازآرامشوآسایش نیست ومادرش باچالشهای زیادی دراین کشوراروپایی روبهروست.
بیان درد و رنج یک ملت
یک مشت کامل خاکستر چهارمین تجربه فیلمسازی لونا از سال ۲۰۰۷ تاکنون است. او که بازیگر تعدادی از آثار اجتماعی و سیاسی تحسینشده مکزیک بوده است، با این باور به دنیای فیلمسازی روی آورد که بتواند دردها و رنجهای مردم کشورش را به زبانی رساتر بیان کند. ساخته جدید او محصول مشترک مکزیک و اسپانیا است که با کمک مالی چند سرمایهگذار مستقل اسپانیایی، امکان تولید پیدا کرده است. به گفته لونا: «زمانی که به عنوان کارگردان پشت دوربین قرار میگیرم،احساس میکنم میتوانم راحتترصحبت کنم وحرفهای دلم راباصدایی بلندتر به گوش بقیه برسانم.مردم لاتینیتبار حرفهای زیادی برای بیان کردن دارند. آنها سالها تحت حاکمیت دولتهای دیکتاتوری وابسته به آمریکا بودهاند و داستان زندگیشان سرشار از مبارزه با سختیهاست.»
هنرمند علیه ترامپ
لونا دلیل انتخاب داستان نول ناوارو برای فیلم تازهاش را نوع نگاه نویسنده به مضمون مهاجرت ذکر میکند: «مهاجرت موضوعی است که بسیاری از لاتینیتبارها و بهویژه مردم مکزیک باآن رودررو هستند.همین حالا ما با مشکل بازگرداندن مهاجران مکزیکی توسط دولت راستگرای ترامپ مواجه هستیم. بسیاری فکر میکنند مهاجرت راه نجاتشان است و با ورود به آمریکا یا هر کشور سرمایهداری دیگری، زندگیشان رو به بهبود میرود و طعم خوشبختی را خواهند چشید اما واقعیت چیز دیگری است. فیلم تازهام تلاش دارد ضمن انگشت گذاشتن بر روی کاستیهای موجود در داخل کشور و چالشهای متعدد در زندگی روزمره مردم، به این موضوع هم بپردازد که آیا مهاجرت میتواند راهحل مناسبی برای غلبه بر مشکلات و به پایان رسیدن آنها باشد یا نه.»
خانم ناوارو هم میگوید دیهگو لونا، فیلمسازی است که فیلمهایش همزمان هم شاعرانه است و هم بیرحم و تند و تیز و داستان نول او کمک میکند تا این دنیای جذاب درونی آثار فیلمساز گسترش پیدا کرده و وارد فضای تازهای شود.
علیه راستگرایان دیکتاتور
اگر هنرمندان مکزیکی دغدغه مهاجرت و مشکلات مربوط به آن را در دوران زورگوییهای قلدرمآبانه ترامپ در آثارشان به نمایش میگذارند، هنرمندان دیگر کشورهای آمریکای لاتین به دنبال تعریف مسائل و مشکلات دیگری هستند که دولتهای سابق آمریکا در دهههای قبل از این برایشان ایجاد کردهاند. «الآبوسو» مینیسریال اجتماعی و سیاسی مشترک آرژانتین، اروگوئه و اسپانیا، داستان مبارزات مردم اروگوئه علیه دولتی دستنشانده و طرفدار آمریکا را در قالب اثری همچون سریال معروف «فرار از زندان» به تصویر میکشد. خط اصلی داستان الآبوسو که برگرفته از یک ماجرای واقعی است، با مضمون جذاب و پرطرفدار فرار از زندان ساخته میشود که با چاشنی سیاست و دیدگاهی ضدآمریکایی همراه است. تیم دونفره سزار چارلونه و فرناندو میرلیس با استفاده از داستان نول پرخواننده الوتریو فرناندز هویدوبرو، یکی از اتفاقات مهم ومشهورسال۱۹۷۱ اروگوئه را برای تماشاگران بازآفرینی میکند.دراین سال بیش از۱۰۰زندانی سیاسی اروگوئه توانستند از زندان مخوف و بدنام پایتخت فرار کنند. در این فرار دراماتیک و هیجانانگیز، پپه موجیسا هم حضور داشت. او بعدها و زمانی که کشور استقلال خود را به دست آورد، به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد.
فرار به عنوان نماد آزادی و استقلال
به گفته چارلونه: «در زمانهای که جامعه به دوپاره تقسیم شده بود، این فرار بزرگ به عنوان نمادی از آزادی و استقلال برای تمام مردم کشور تبدیل شد. در کنار این فرار هیجانانگیز، داستان سریال درباره ربودن دن میتریونه، مامور ویژه سازمان جاسوسی سیا در اروگوئه هم صحبت میکند. او در زندان مخوف پایتخت به شکنجهگران راههای اقرارگیری و شکنجه را میآموخت. داستان سریال به تماشاگرانش یادآوری میکند که در دورانی که با نام دوران جنگ سرد شناخته میشد، اهالی آمریکای لاتین و مرکزی با چه فجایعی روبهرو بودند. تلاش ما این است که سریال با بهرهگیری از احساسات بومی، اثری باشد که مورد طبع و قبول تماشاگران بینالمللی هم قرار گیرد. هدف ما این است که تماشاگران بینالمللی هم با تاریخ کشور ما آشنا شده و ببینند که ما چه اتفاقاتی را پشتسر گذاشتهایم. یکی از تلاشهای ما این بوده که در دل داستان سریال، به بررسی ارزش انسانها در دل تضادها و درگیریهای سیاسی بپردازیم.»
پروژهای ضددیکتاتوری و ضدآمریکایی
سازندگان سریال برای جذب بیشتر تماشاگران در داخل کشور وهم چنین سطح بینالمللی،نقش اصلی الآبوتو را به انزو ووگرینچیچ دادهاند که محبوبیت زیادی در کشورهای اسپانیاییزبان و اروپای غربی دارد. اوبه دلیل بازی در درام اجتماعی و واقعگرای «جامعه برف زده» در سال گذشته، شهرت زیادی به دست آورد.اوکه سخت تحتتاثیر داستان سریال قرار گرفته، میگوید: «عمیقا خوشحالم که بخشی از این پروژه انسانی و ضددیکتاتوری هستم. این سریال نهتنها هیجانانگیزترین فرار از زندان تاریخ معاصر رابه تصویر میکشد بلکه به مکاشفهای عمیق درباره بخشی ازتاریخ آمریکای لاتین میپردازد که نباید فراموش شود. دخالتهای آمریکا در زندگی مردم این قاره و تلاش برای ادامه فعالیت حکومتهای دستنشانده، چیزی است که باید همواره یادآوری شود و تماشاگران امروزی بدانند که در گذشتهای نه چندان دور چه اتفاقاتی در این قاره رخ داده است.»
سازندگان الآبوسو تاکید میکنند که چندین سال وقت صرف آن شد تا این درام پرتنش سیاسی وهیجانی امکان تولید و ساخت را پیدا کند. دو کارگردان فیلم در کنار بهرهگیری از فضای داستان نول هویدوبرو، تحقیقات مفصلی مستقلی هم انجام دادند تا روایتشان صادقانه و اصیل باشد.