عالم جلیلالقدر و فقیه سترگ، شیخ مفید، در کتاب ارزشمند ارشاد، در وصف شکوه شخصیت ایشان، چنین نگاشته است: «احمدبن موسی، مردی بود کریم الطبع و دارای منزلتی رفیع و پارسایی بینظیر که زبانزد همگان بود. حضرت موسی کاظم (ع) او را بسیار دوست میداشت و بر دیگر فرزندان، مقدم میشمرد و مزرعه خویش را که به یسیریه شهرت داشت، به وی بخشید تا یادگاری از محبت پدرانه باشد.» روایت است که آن بزرگوار، در زمان حیات پر برکت خویش، هزار بنده را از قید و بند بندگی رهانید و طعم شیرین آزادی را به آنان چشانید، اقدامی که نشان از روح بلند و کرامت والای ایشان دارد. وی سرانجام در میدان نبرد با حاکم ستمگر و سفاک شیراز، قُتلُغ خان، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و روح پاکش به ملکوت اعلی پیوست و اکنون، مزار نورانی او در شیراز، مامن امن دلهای شکسته و پناهگاه دلدادگان حریم ولایت و عاشقان راستین خاندان امامت است.
این شخصیت برجسته، افزون بر محبوبیتی که در نزد پدر بزرگوارش داشت و منزلتی که خاص و عام به آن اذعان داشتند، به ظاهر، بهعنوان وصی نیز معرفی شده بود. شرایط بس پیچیده و حساس آن روزگار و خفقان و استبداد حاکم بر آن دوره تاریک، سبب شده بود که امام موسی کاظم (ع) درخصوص تعیین جانشین پس از خود، با احتیاط تمام و تدبیری ویژه گام بردارند. ایشان قادر به تعیین وصی حقیقی خویش در میان عموم مردم نبودند و بیم آن میرفت که جان وصی معصوم در خطر قرار گیرد. از اینرو وصی راستین خود، یعنی علیبن موسی الرضا (ع) را، تنها به جمعی از خواص و یاران نزدیک و معتمد، معرفی کردند، اما در کنار ایشان، چند تن دیگر را نیز بهعنوان وصی ظاهری، برگزیدند که ازجمله آنان، جناب احمدبن موسی (ع) بود، تا بهاین ترتیب، هم جان امام محفوظ بماند و هم رشته امامت گسسته نشود.
بنابراین، فضای خفقانآلود و پر از ظلم و جور آن دوران، از یک سو و عدم بصیرت لازم و آگاهی کافی در میان توده مردم باعث بهوجود آمدن بستری مناسب برای شکل گیری فرقههای گوناگون و انحرافات اعتقادی شده بود. بهعنوان نمونه، فرقههای احمدیه و واقفیه که هر یک به نوعی از مسیر حق منحرف شده بودند، ثمره چنین شرایط نابسامانی بودند. گروهی از مردم، با توجه به وصایت ظاهری و شخصیت بزرگوار احمدبن موسی (ع) و مقام و منزلتی که نزد همگان داشت، گمان بردند که مقام امامت و جانشینی پس از امام موسی کاظم (ع)، به ایشان تعلق دارد؛ از اینرو، گرد او جمع آمدند و با وی بیعت کردند، غافل از آنکه حقیقت امامت چیز دیگری است، اما آن بزرگوار در اقدامی آگاهانه، مدبرانه و روشنگرانه، پیروان و طرفداران خویش را از یک انحراف دینی و تاریخی بزرگ که بیم آن میرفت جامعه اسلامی را به تفرقه و گمراهی بکشاند، بازداشت و آنان را به بیعت با وصی حقیقی و امام بر حق، یعنی علیبن موسی الرضا (ع)، ترغیب و تشویق کرد. وی، با رشادت، شهامت و بزرگواری کمنظیر خویش و با بیانی قاطع و عزمی راسخ، خطاب به بیعتکنندگان، چنین اعلام کرد: «من خود، در زمره بیعتکنندگان برادرم، علیبن موسی هستم و او را بهعنوان امام و پیشوای خود پذیرفتهام.» و بهاین سان، به مسأله جانبداری از امامت خود، خاتمه بخشید و آتش فتنه را خاموش کرد. این در حالی بود که او، خود، از طرفداران بسیاری برخوردار بود و به ظاهر، شرایط برای بهدست گرفتن قدرت و تکیه زدن بر مسند امامت، به نفع او رقم خورده بود، اما او حقیقت را فدای مصلحت نکرد.
پس از شهادت جانسوز و مظلومانه امام کاظم (ع)، گروهی از شیعیان قائل به امامت احمدبن موسی (ع) شدند و در این میان، دو دستگی و اختلاف بروز کرد، اما ایشان، با آگاهی کامل و بصیرت نافذ از امامت برادر بزرگوار خویش، یعنی امام علیبن موسی الرضا (ع)، این گروه را به بیعت با آن امام همام، فرا خواند و خود، با شور و اشتیاق وصفناپذیر، به هدف یاری رساندن و دفاع از در برابر توطئههای شوم و دسیسههای پنهان مامون، راهی دیار خراسان شد. او، بیعت با برادر و جانشینی او در امر امامت را، بر خود و دیگران، واجب و ضروری میدانست و آن را فریضهای الهی میشمرد. این قیام که تاریخنگاران برجستهای به آن اشاره کردهاند، قیامی مسلحانه در برابر مامون و حاکمان ستمگر زمانه که با رشادت، دلاوری و صلابت تمام همراه بود و نقطهعطفی در تاریخ مبارزات شیعیان محسوب میشود.
در عین حال برخی منابع تاریخی، قیام احمدبن موسی (ع) را به قبل از شهادت امام رضا (ع) و بین سالهای ۲۰۱ تا ۲۰۳ هجری قمری نسبت میدهند. به گفته این مورخان، انگیزه اصلی این قیام، آگاهی احمدبن موسی (ع) از توطئه مامون برای قتل امام رضا (ع) بوده است. امام رضا (ع) با اکراه ولایتعهدی مامون را پذیرفتند و این مسأله مشکلات بسیاری را برای ایشان بهوجود آورد. در این شرایط پرخطر، جان امام و یارانشان تهدید میشد و به همین دلیل، برخی تاریخدانان احتمال میدهند که قیام احمدبن موسی (ع) در این زمان رخ داده باشد. به این ترتیب، هدف اصلی این قیام، حفاظت از جان امام و دفاع از امامت امام رضا (ع) یا جان ایشان بوده است. آنچه مسلم و قطعی به نظر میرسد، این است که حرکت احمدبن موسی (ع)، چه پیش از شهادت حضرت رضا (ع) و چه پس از آن اتفاق افتاده باشد، هدف اصلی آن، دفاع جانانه از حریم امامت و ولایت و مبارزه بیامان با جور و ستم مامون و سیاستهای ظالمانه او بوده است، بهویژه آنکه امام رضا (ع) شرایط دشوار و طاقتفرسای خود را در درون حاکمیت غاصبانه مامون گوشزد کرده و به سفر بیبازگشت خود اشاره کرده بودند. قیام ایشان در واقع، حرکتی وسیع و گسترده بود که به آگاهیبخشی جامعه و روشنگری مردم منجر شد. ایشان در این قیام، تعداد زیادی از علویان آزاده را با خود همراه کرد. برخی از مورخان، تعداد یاران ایشان را تا بیش از ۱۵ هزار نفر ذکر کردهاند. به بیان روشنتر، حرکت ایشان، جنبشی آزادیخواهانه و عدالتطلبانه بود که اساس حکومت نامشروع مامون را به لرزه درآورد. او به حاکمان دستنشانده خود دستور داد تا در هر منطقه و شهری که با آنان مواجه شدند، از حرکت آنان جلوگیری کنند و آنان را به مدینه بازگردانند یا به قتل برسانند. حرکت او، قیامی مسلحانه در حمایت همهجانبه از امامت بود.
البته، درخصوص چگونگی وقوع قیام ایشان، اقوال گوناگونی در میان است و هرکدام روایتی خاص از این واقعه تاریخی ارائه میدهند. کشی، از علمای بزرگ شیعه، شرکت ایشان در قیام محمد بن ابراهیم طباطبا، تأیید میکند و بیهقی، نقل میکند که احمدبن موسی، در بغداد بود که خبر شهادت جانگداز و مظلومانه برادر بزرگوارش را شنید و به قصد خونخواهی و دادخواهی، به همراه ۳۰۰۰ تن از نوادگان ائمه اطهار (ع) و جمع کثیری از شیعیان، آهنگ نبرد با مامون و سپاهیانش را کرد. ایشان و یارانشان با مأموران حکومتی درگیر شدند و پس از شهادت جمعی از یاران با وفا و جان بر کف خویش، مصممتر از پیش به سوی خراسان حرکت کردند تا آن که در شهر اسفراین، ارتش تا دندان مسلح مامون به آنان حملهور شد و پس از نبردی جانانه، ایشان را به درجه رفیع شهادت نائل گردانید.
احمد بن موسی (ع) شخصیتی برجسته در تاریخ تشیع بوده است که با ویژگیهایی، چون پرهیزگاری، شجاعت، فضل و کرامت شناخته میشد. ایشان در دورانی پر از تلاطم و چالشهای سیاسی و اجتماعی، نقش مهمی در حفظ و حراست از حریم امامت و ولایت ایفا کرد. در این دوران، فرقههای مختلفی با انگیزههای سیاسی و گاه با سوءاستفاده از احساسات مذهبی مردم، درصدد ایجاد تفرقه و انحراف در جامعه اسلامی بودند. احمدبن موسی (ع) با بصیرت و آگاهی خود، در برابر این جریانها ایستاد و با روشنگری و دعوت به وحدت، پیروان خود را از افتادن در دام تفرقه و گمراهی بازداشت. علاوه بر این، ایشان در دفاع از امام زمان خود، امام رضا (ع)، در برابر ظلم و ستم حاکمان جور زمان خود، شجاعانه بهپا خاست و در این راه، از هیچ فداکاری دریغ نکرد و سرانجام به شهادت رسید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با جامجم؛
گفتوگو با دکتر مراد عنادی، مدیرعامل موسسه«جامجم» در آستانه بیست و ششمین سالگرد انتشار این روزنامه