روایتی کوتاه از زندگی امام محمدتقی(ع)

ایستاده در کوران انحرافات شیعه

امام جواد انحرافات را به چالش می‌کشید و با استدلال‌های قوی، حقیقت را نمایان می‌کرد

چراغ هدایت در عصر فتن

امام جواد (ع) پیشوای نهم شیعیان در سال ۲۰۳ (ه‌ق) پس از شهادت پدر بزرگوارش امام رضا (ع) در هشت سالگی، با تعیین امام رضا (ع) عهده‌دار منصب امامت و خلافت خدا در زمین شد.
امام جواد (ع) پیشوای نهم شیعیان در سال ۲۰۳ (ه‌ق) پس از شهادت پدر بزرگوارش امام رضا (ع) در هشت سالگی، با تعیین امام رضا (ع) عهده‌دار منصب امامت و خلافت خدا در زمین شد.
کد خبر: ۱۵۰۴۹۳۰
نویسنده امیرعلی حسنلو - نویسنده و پژوهشگر

بیشتر عمر ۲۵ ساله حضرت یعنی ۱۷ سال دوران امامت او با زمامداری مأمون (۲۱۸ ـ ۲۰۳) و معتصم (۲۲۰ ـ ۲۱۸) مصادف بود».۱ زوایای وجودی آن حضرت را می‌توان از جهات مختلفی مورد بررسی قرار داد که در این مقال به برتری‌های علمی، اخلاقی و سیاسی حضرت اشاره می‌شود.

امامت حضرت در کودکی شباهت به پیامبران بزرگ الهی حضرت موسی ویحیی وولادتش نیز همانند پیامبران الهی است که بسیاری را ولادتش به تعجب بر انگیخت؛ امام جواد علیه السلام مهربان‌ترین و سخاوتمند‌ترین فرد زمان بود.  

امام جواد علیه السلام سریع الاجابه است

وی ادامه داد: براساس روایت پیامبر (صلی الله علیه و آله) که خداوند بخشنده است و بخشش را دوست می‌دارد امام جواد (علیه السلام) از این حیث نیز مورد توجه پروردگار است و می‌توان ایشان را باب الجواد (درب بخشندگی‌های خدا) دانست هر کس نیاز مادی دارد با امید به تامین آن، به باب کرامت امام جواد (علیه السلام) مراجعه کند چرا که خداوند بزرگتر از آن است که بنده‌ای را از باب محبوب خود یعنی امام جواد (علیه السلام) بدون برآوردن نیاز وی بازگرداند از این رو توصیه شده در تامین مسایل مادی به حضرت جواد متوسل شوید.

در روایات نیز اگرچه تصریحی بر این معنا نشده، اما از مضمون روایات و همچنین از سیره اجتماعی حضرت چنین برمی آید که ایشان هیچ سائلی را بازنگردانده و سابقه ندارد که کسی را از خود رانده باشند.

در روایتی نقل است که یکی از اصحاب مراجعه کرد و در دل حاجتی داشت که به امام عرض کند امام شرم و حیا و احترام امام او را از ذکر نیاز بازداشت. پس از خارج شدن وی از منزل امام، حضرت مبلغی را که در نظر وی بود برایش فرستاد. امام جواد (علیه السلام) حتی پیش از اظهار حاجت، می‌بخشید و رفع نیاز می‌کرد و به تمام معنا بخشنده بود.

آنچنان که گفته شده، جواد یعنی بخشایشی که مانند رود جاری همیشه و همواره در جریان و لاینقطع است و متعلق به فرد خاصی نیست بلکه همگان می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. حکمت دیگری که در رابطه با توصیه به این توسل با تامل در روایات به نظر می‌رسد آن است که در زبان عرب واژه سمح به معنای بخشنده و مترادف جود است به معنای بخشنده‌ای که به سرعت می‌بخشد و برای بخشش شرایط و شروط ندارد و شاید سر توصیه نسبت به مراجعه به امام جواد علیه السلام آنست که امام سریع الاجابه هستند.

برتری علمی امام جواد (ع) از چند جهت قابل توجه است.

۱. اثبات برتری امام برای شیعیان، با توجه به سن کم آن حضرت، شیعه به تردید افتاد، اما با مراجعه به حضور امام و روشن شدن برتری آن حضرت برای همگان، انسجام و امید در دل شیعه زنده شد.

۲. عباسیان خصوصا مأمون به سبب شناخت قبلی از امام رضا (ع) و مسائل دیگر به برتری امام واقف شدند و کوشش کردند با تشکیل مجالس مناظره و تزویج دخترش به حضرت، به خواسته‌های خود برسند، معتصم و اطرافیانش از قدرت علمی امام بیمناک بودند و حسادت و کینه به دل می‌گرفتند، با همه این کینه‌توزی‌ها برتری امام برای همگان روشن بود.

تعلیم و تربیت در حوزه علمی امام جواد (ع)

از فعالیت‌های عمده آن حضرت برای حفظ اسلام اصیل، تشویق و ترغیب به تحصیل علم بود و در سایه همین اندیشه شاگردان زیادی تربیت کردند.

دوره امام جواد (ع) به لحاظ نظارت شدید نظامیان و جاسوسان ویژگی خاصی دارد، این نوع نظارت و استیلای نظامیان از این دوره آغاز شد و در دوره ائمه بعدی شدت گرفت به نحوی که امام عسگری تمام حیات خود را در پادگان نظامی سپری کرد.

از این روی گستره فعالیت امام هر چند بسیار محدود بود، اما تربیت شاگرد از برنامه‌های مهم امام به شمار می‌رفت. تعداد شاگردانش که برخی مشترک بین ائمه قبل بود در حدود ۱۱۰ نفر گزارش شده و حدود ۲۵۰ سخن گهربار از آن حضرت رسیده. چون امام مدت زیادی تحت نظر بود و از طرفی بیش از ۲۵ سال عمر نکرد. به همین دلیل نسبت به ائمه پیشین روایات کمتری از ایشان نقل شده. اما در همین مدت اندک و حصر، فعالیت‌های علمی بسیار کارساز و مفیدی انجام داد و شاگردان بزرگی تربیت نمود از جمله آن‌ها می‌توان به:

۱. عبدالعظیم حسنی (م ۲۴۵) از شاگردان امام جواد و امام هادی و راویان بزرگ حدیث که در شهر ری (ایران) سکنی گزید و فرهنگ اهل‌بیت را در میان مردم ترویج داد.

۲. بزنطی (ابو نصر) علاوه بر شاگردی در محضر امام جواد از امام رضا ـ (ع) ـ نیز علم آموخته بود.

۳. فضل بن شاذان نیشابوری که از شاگردان امام جواد (ع) و امام هادی (ع) و امام عسگری (ع) بود که روایات فراوانی از آنان فرا گرفت و روایات قدمای حدیث را نیز نقل کرده، فضل آثار و کتاب‌های فراوانی داشته و در مقابل فرقه‌های انحرافی نیز مبارزات مؤثر علمی داشت. از آثار علمی وی شمار اندکی به دست رسیده.

۴. ابن ابی (ع) عمیر (محمد) که در تقوی و دانش و وثاقت زبانزد علمای بزرگ است او در رد فرقه‌های قدریه و جبریه و... آثاری تألیف کرده است.

۵. محمد بن‌سنان و صفوان بن‌یحیی که هر دو به دلیل شایستگی توسط امام مورد عنایت ویژه واقع شدند.

۶. علی بن مهزیار اهوازی که از سه امام علم آموخت و با امام جواد از طریق نامه‌نگاری مرتبط و وکالت داشت، اهوازی آثار زیادی در علم حدیث و... نوشته بود.

بدین ترتیب امام جواد (ع) با تربیت و حمایت از شاگردان پدرش توانست حلقه‌ای از نخبگان را تربیت کند تا میراث اجداد طاهرینش را به وسیله این حلقه و شاگردان طراز اول به دوره غیبت و دوره سختی شیعه انتقال دهد، حیات و پویایی شیعه در این دوره با اهتمام امام جواد (ع) به تربیت شاگردان، تجدید و روند تصاعدی به خود گرفت. با وجود این که امام معاصر معتصم بود که در دشمنی با اهل‌بیت معروف بود.

فعالیت‌ها و مناظرات علمی و سیاسی امام

امام جواد (ع) مناظرات علمی و سیاسی بسیار مهم با بزرگان اهل سنت داشت که در ضمن این مناظرات علاوه بر معرفی و تثبیت مکتب اهل بیت، امامت بی‌مانند خود را برای همگان اثبات کرد. اکنون نمونه‌ای را از نظر می‌گذرانیم.

مناظره امام با یحیی بن اکثم

این مناظره با حضور عباسیان و به تدبیر مأمون تشکیل یافت و یحیی بن اکثم از حضرت جواد (ع) پرسید: مُحرِمی که حیوانی را کشته، وظیفه‌اش چیست؟ امام در جواب از وی پرسید:

«آیا مُحرِم، صید را در حرم کشته یا بیرون آن؟ آیا مُحرِم جاهل یا عالم به حکم بوده؟ آیا به عمد یا به خطا کشته؟ آیا مُحرِم آزاد بوده یا برده؟ آیا بالغ یا نابالغ بوده؟ هنگام رفتن به مکه آن را کشته یا در موقع بازگشت؟ صید از پرندگان بوده یا غیر از آن؟ صید کوچک بوده یا بزرگ؟ مُحرِم اصرار بر عمل خود دارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب صید را کشته یا در روز؟ مُحرِم در حال عمره بوده یا حج؟».

با فروعی که امام جواد (ع) برای مسأله طرح کرد، یحیی شگفت‌زده شد تا جایی که همه حضار از رنگ چهره‌اش به شکست او آگاه شدند.

آنگاه امام از یحیی بن اکثم سئوال کرد: مرا از مردی خبر بده که زنی در اوایل صبح بر او حرام بود، صبح آن زن بر وی حلال شد و هنگام ظهر دوباره بر او حرام گردید و عصر حلال شد و شامگاه حلال و در نیمه شب باز بر او حرام و در هنگام طلوع آفتاب حلال شد؛ این زن کیست و چگونه بر او حلال و حرام می‌شود؟

یحیی گفت: به خدا سوگند که من جواب این مسأله را نمی‌دانم بفرمایید تا بیاموزم.

حضرت فرمود: این زن کنیز شخص دیگری بوده که بر این مرد حرام بود، روز که بالا آمد کنیز را از صاحبش خریداری کرد و حلال شد. ظهر او را آزاد کرد و بدین جهت بر او حرام شد. عصر با او ازدواج کرد و حلال شد. هنگام غروب او را ظهار کرد و در نتیجه بر او حرام شد و در وقت عشاء کفاره ظهار داد و دوباره بر وی حلال شد، نیمه شب او را طلاق داد و به این علت حرام شد؛ صبح رجوع کرد و دوباره بر او حلال شد.

مأمون بار دیگر در مقابل دانش جوشان و لبریز امام اظهار شگفتی کرد و گفت: کمی سن مانع از کمال عقل برای این خاندان نمی‌شود».

مقابله با فرقه‌های انحرافی

امام جواد (ع) با فرقه‌های منحرف از مکتب اهل‌بیت که گاهی به نام اهل‌بیت و یا به نام اسلام فعالیت می‌کردند موضع سخت علمی گرفت. در مقابل فرقه‌های کلامی نظیر اهل حدیث و مجسمه و واقفیه و زیدیه که در دوره امام رضا (ع) نیز بر علیه شیعه کوشش می‌کردند، که با برخورد علمی امام از شیعه طرد شدند.

غلات نیز از جمله فرقه‌های انحرافی بودند که شیعه را با گرایشات فکری و غلو درباره ائمه بدنام می‌کردند از این‌رو امام با این گروه نیز تسویه حساب کرد و آنان را از شیعه طرد نمود. نسبت به افرادی که شیعه را منحرف می‌کردند حکم محو آنان را صادر فرمود.

بدین ترتیب می‌بینیم امام جواد (ع) در طول امامت خود ضمن حفظ میراث گذشته شیعه را که اسلام ناب است از انواع آلودگی‌های فکری و رویش‌های حرز، حرس نمود و گاهی برخورد تند و بدون هیچ ملاحظه‌ای مواضع محکم امامت را بیان و آشکار کرد، از این‌رو می‌توان از این موضع امام درس گرفت و با فرقه‌ها و افرادی که در انحراف و آلوده کردن عقاید مردم می‌کوشند برخورد قاطع داشت.

فضائل اخلاقی امام جواد (ع) 

امام دارای القاب فراوانی است، اما از میان القاب دو لقب «التقی و الجواد» مشهورترین لقب‌هاست و با این القاب در میان مردم مشهور بود، این خود دلیل بر این است که امام از نوجوانی و آغاز امامت تا شهادت، به پارسایی آراسته و بخشندگی و سخاوت در میان مردم و اطرافیان موصوف بود.

کارنامه امام در سه سال حاضر نبودن پدر در مدینه و ارجاع امور دینی و اجتماعی و خانوادگی توسط امام هشتم به وی، گواهی بر کاردانی و جامعیت و برتری امام نهم است.

«امام رضا (ع) به فرزندش سفارش کرد رفت و آمدنت با منزل از دری باشد که بیشتر با مردم مأنوس باشی، (منظور ارتباط داشتن با مردم است) و به همراه خود طلا و نقره داشته باش تا وقتی از تو کسی استمداد کرد یاریش کنی، به مردم و نیازمندان انفاق کن و از فقر بیمناک نباش که خداوند حامی توست. امام جواد (ع) طبق سفارش پدر بزرگوارش عمل می‌کرد».

بهره‌گیری از فرصت برای رفع مشکلات مردم و گره‌گشایی از کار آنان از زوایای سیره امام جواد (ع) است.

«مردی از اهالی سیستان ... در سفر حج به محضر امام رسید و از بدهی خود در دیوان والی شهر خود صحبت کرد و اعلام داشت که والی سرزمین ما، شما خاندان پیامبر را دوست دارد، با نامه‌ای از او بخواهید در خراج (مالیات) به من تخفیف دهد، امام نامه‌ای بدین مضمون مرقوم فرمود: «رساننده نامه مدعی است شما عقیده شایسته‌ای دارید، پس در حق او نیکی کنید» او به محض ورود به شهر، والی به دلیل اطلاع از نامه امام به استقبال وی آمد و پس از پرسش از مشکل او، مالیات را بخشید و کمک شایسته‌ای نیز به او کرد».

از این سیره امام نیز می‌توان درس‌های زیادی آموخت از جمله امداد و حمایت از مستمندان و داشتن روابط صمیمی و نزدیک با مردم و پرهیز از فاصله و جدایی از مردم و خصوصا فقرا و نیازمندان به هر روی ائمه معدن و مرکز امید مردم بودند و هیچ کس از در اهل‌بیت مأیوس نمی‌شد، اکنون نیز تنها امید حاجتمندان غیر از درگاه با کفایت آنان نیست، پس در گرفتاری‌ها از آن‌ها استمداد جوییم و به آن‌ها پناهنده شویم.

کینه توزی معتصم و شهادت امام

پس از سپری شدن دوره مأمون که برای شیعه نسبتا فضای آزادی ایجاد شده بود، معتصم با کینه‌توزی و سخت‌دلی و خشونت تمام بر اوضاع مسلط گردید و در سال ۲۲۰ امام را از مدینه به بغداد فرا خواند تا بیشتر مراقب فعالیت‌های امام باشد. پس از مناظره‌ای که با حضور معتصم تشکیل یافت و امام (ع) در این مناظره که درباره بریدن دست سارق بود حکمی فرمود و حکم دیگران را باطل کرد، نوع حکم امام و استنادش به قرآن مورد حسادت معتصم واقع شد و معتصم پس از این مجلس تصمیم به کشتن امام گرفت. اثبات برتری و فضیلت امام در مناظرات علمی برای حاکم عباسی که در رأس قدرت بود، بزرگترین تحقیر بود، چون خود هرگز قدرت علمی نداشت، تا حکومت را با درایت علمی و تسلط بر قرآن و احکام الهی اداره کند، این کاستی‌ها همیشه دست مایه حسادت می‌شد تا ائمه را به چشم خطرناک‌ترین رقیب حکومت تلقی کرده و از آنان قبل از اقدام انتقام بگیرند.

حاکمان عباسی و اموی به خوبی از علم ائمه و جانشینی برحق‌شان آگاه بودند و به همین جهت همیشه مأمون مراقبانی برای اهل‌بیت می‌گماشتند.

سن ایشان هنگام شهادت ۲۵ سال بوده است. قول مشهور در ارتباط با شهادت این امام بزرگوار این است که ایشان توسط معتصم خلیفه عباسی مسموم شده و به شهادت رسیده‌اند. «امام جواد (ع) در آخر ذی‌القعده در بغداد مسموم شد» ابن فتال نیشابوری می‌نویسد: «امام جواد (ع) در آخر ذی‌القعده به واسطه سم به شهادت رسید».

به گفته مسعودی: «هنگامی که امام جواد (ع) به عراق (بغداد) آمد معتصم و جعفر (پسر مأمون) در فکر کشتن امام جواد (ع) بودند. جعفر خواهرش ام‌الفضل را وسیله اجرای نیرنگ خود قرار داد. زیرا می‌دانست که ام‌الفضل، با این‌که علاقه شدیدی به امام جواد داشته، از آن حضرت روی گردانده است. زیرا ام‌الفضل دارای فرزند نشد، ولی سمانه (همسر دیگر امام) دارای فرزند گردید. بر همین اساس ام‌الفضل جواب مثبت به برادرش جعفر داد و آن‌ها مقداری زهر در درون انگور رازقی نمودند. امام جواد (ع) انگور رازقی را دوست می‌داشت وقتی آن حضرت از آن انگور خورد مسموم گردید...»

طبری نیز می‌نویسد: «سبب وفات امام جواد (ع) این بود که ام‌الفضل دختر مأمون وقتی دید خداوند از همسر دیگری فرزندی به امام جواد (ع) داده است با سمی که در دانه‌های انگور وارد کرد امام (ع) را به شهادت رساند».

به گفته مرحوم مجلسی، شهادت آن حضرت به دلیل سعایت ابی داوود، قاضی وقت نزد خلیفه و به دست کاتب معتصم انجام گرفته است. این روایت نیز شهادت آن حضرت را بر اثر سمّی می‌داند که کاتب معتصم به امام جواد (ع) داده است.

شیخ مفید، مسموم شدن امام جواد (ع) که منجر به شهادتش گردید را طی نقل روایتی که دال بر سوء‌قصد عباسیان به جان امام است، مورد توجه قرار داده. ایشان به نقل از اسماعیل بن مهران روایت می‌کند که گفت: هنگامی که امام جواد (ع) بار اول (عصر مأمون) از مدینه به بغداد رفت، به آن حضرت عرض کردم: فدایت گردم من در مورد شما در این سفری که در پیش دارید ترس دارم (می ترسم شما را بکشند) بعد از شما چه کسی عهده‌دار امامت می‌شود؟ آن حضرت فرمود: آنچه گمان می‌کنی وقتش نرسیده. هنگامی که معتصم در سال ۲۲۰ آن حضرت را از مدینه به بغداد احضار کرد، باز به محضرش رسیدم و عرض کردم: فدایت گردم، شما از مدینه می‌روید، امام بعد از شما کیست؟ آن حضرت گریست سپس فرمود: در این سال بر من نگران باش امامت بعد از من از آن پسرم علی، امام هادی (ع) است.

بعد از شهادت امام جواد (ع) فرزندشان امام هادی (ع) به تغسیل و تکفین و نماز بر ایشان پرداخت و هر چند معتصم خواستار این بود که امام جواد (ع) مخفیانه دفن شود و کسی در تشییع جنازه ایشان حاضر نشود، لیکن شیعیان به این امر آگاه شدند، از منازل خویش خارج شدند و حدود ۱۲ هزار نفر آن حضرت را تشییع و به خاک سپردند».

هزاران صلوات خداوند و ملائکه بر روان پاک آن امام جوان باد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰
افسانه کوهنوردی ایران

گفت‌وگو با افسانه حسامی‌فرد، اولین کوهنورد زن تاریخ‌ساز ایرانی در مسیر باشگاه هشت ‌هزاری‌ها

افسانه کوهنوردی ایران

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

در گفت‌وگو با یک جامعه‌شناس، تهدیدات و فرصت‌های هوش مصنوعی برای خانواده‌های ایرانی را بررسی کرده‌ایم

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

نیازمندی ها