عصر طلایی دوبله
در دهههای گذشته، استودیوهای دوبله ایران پر از صدای هنرمندان برجستهای بود که با هنرشان، مرز بین زبانها را از میان برمیداشتند. آن زمان، دورهای بود که فیلمها با صدای بزرگان دوبلاژ رنگ و بویی تازه میگرفتند. این هنرمندان نهتنها صداپیشه، بلکه روانشناسانی بودند که شخصیتها را میشناختند و برای هر نقش، لحن و احساس خاصی در نظر میگرفتند.
تماشاگران آن دوران، فیلمها را با دوبله ایرانی میدیدند و گاه حتی نسخه اصلی فیلمها را نمیشناختند. صدای دوبلورها به قدری با شخصیتهای فیلمها پیوند خورده بود که گاهی شنیدن نسخه اصلی یک فیلم، بدون صدای دوبله، حس غریبی ایجاد میکرد. دوبله، پلی بود میان سینمای جهان و مخاطب ایرانی و از جنس
صدا و احساس.
دوبله ایران هنوز زنده است
با گذشت زمان و تغییرات در صنعت سینما، دوبله نیز دستخوش تغییر شد. تکنولوژی پیشرفت کرد و استودیوهای قدیمی کمکم جای خود را به شیوههای جدید دادند. امروز، دوبله ایران همچنان زنده است. گویندگان جدید مستعد وارد این عرصه شدهاند. این موضوع نشان میدهد دوبله هنوز هم میتواند درخشان باشد اگر جوانان علاقهمند به این هنر، تاریخ آن را بشناسند، از اساتید بیاموزند و در کنار تکنولوژی، عشق و احساس را نیز به کار خود بیفزایند. دوبلهای که با صدای هنرمندان اصیل شکل گرفته، همچنان در خاطرهها زنده است و اگر خوب گوش کنیم پژواک آن را در دنیای سینما میشنویم.
صدایی که خیالانگیز است
محمدعلی دیباج که اکنون ۸۷ سال دارد، یکی از همان صداهایی است که در تاریخ دوبله ایران ثبت شده است. او از نسل هنرمندانی است که برای هنرشان زندگی کردند و حالا، در سالهای پایانی فعالیتش، با نگاه به گذشته، خاطراتش را مرور میکند. دیباج از نخستین روزهای ورودش به عرصه دوبله اینطور برایمان میگوید: «در جوانی که فیلمهای فارسی دوبله میشدند، من به صدای فیلمها علاقه پیداکردم. اولین کارهای من سال ۱۳۴۱ با مرحوم هوشنگ کاظمی بود و بعدها با مدیران دوبلاژ مختلفی ازجمله مرحوم سعید شرافت، منوچهر اسماعیلی، محمود قنبری و بسیاری دیگر همکاری داشتم.»
اما زندهیاد منوچهر اسماعیلی جایگاه خاصی در قلب دیباج دارد.
وی ادامه میدهد: «رابطهای دوستانه با ایشان داشتم و خودم را شاگرد ایشان میدانم. منوچهر اسماعیلی در دوبله استثنا بودند و حتی گویندگان حرفهای به او لقب «سلطان دوبله» را دادهاند. خیلی چیزها از ایشان آموختم و رفتارشان با من بسیار صمیمانه و دوستانه بود.»
خاطرات ماندگار از واحد دوبلاژ تلویزیون
دیباج با لحنی آرام و نوستالژیک به برخی از خاطرات ماندگارش اشاره میکند: «این روزها سنی از من گذشته و پیری باعث شده از دوبله کنارهگیری کنم، اما تمام این سالها در این حرفه بودم و هنوز هم گاهی به دعوت دوستان به واحد دوبلاژ تلویزیون میروم.»
او از دو نقش خاطرهانگیز در کارنامهاش یاد میکند: یکی فیلم «محمد رسولالله» ساخته مصطفی عقاد که بهجای پادشاه حبشه صحبت کردم. و دیگری «رستگاری در شائوشنگ» که دوبار دوبله شد؛ یکبار با امیرهوشنگ زند و بار دیگر مرحوم ناصر طهماسب جای پیرمردی حرف زدم که کتاب توزیع میکرد و نمیخواست زندان را ترک کند.»
دیباج درباره ازدستدادن پیشکسوتان این عرصه بیان میکند: «طوفان مرگ وزید و طی دو سال، ژنرالهای دوبله را ازدستدادیم؛ کسانی که دوبله با آنها معنا پیدا میکرد. اما من به نسل جوان امیدوارم. جوانها استعداد دارند، اما هنوز بیتجربهاند و باید تلاش کنند تا مطرح شوند.
دیباج این روزها بیشتر در خانه استراحت میکند، فیلم و سریالهای پیشنهادی را میبیند و معتقد است که فیلم خوب، آینه اجتماع است.» او در پایان میگوید: «من بهخاطر دوستانم به واحد دوبلاژ میروم، چون آنها مرا دعوت میکنند و دوستشان دارم.»