جوانی خوشنام با لبخندی دائمی و کردار و مرامی مشتیوار که کاسب یکی از مناطق نزدیک بازار قدیم زنجان است. مغازهای بسیار کوچک که فقط یک نفر در آن جا میشود، منبع اصلی درآمد اوست. ویترینی بسیار نقلی که هم حکم در دارد و هم جعبه شیشهای که ساعتهای مچی در آن چیده شده است.
پسری به نام امیرعلی
از او درباره تحصیلات و ازدواج و تعداد فرزندان جویا شدم که گفت: محسن داداشی هستم، متولد ۸ بهمن سال ۱۳۶۲، فوقدیپلم رشته حقوق و اصالتا زنجانی. تا سهسالگی در محله فرودگاه (محله قدیم شهر) خانه داشتیم و بعد به محله هنرستان (جزو مناطق جدید شهر) نقلمکان کردیم.
داداشی ادامه داد: پنج خواهر و برادر هستیم که خدا را شکر هرکدام برای خود افراد موفق و سرشناسی هستند. یکی از خواهرانم در جامعهالقرآن فعال است و برادرم در سپاه مشغول و همگی در خانوادهای مذهبی رشد کردیم. متاسفانه مادرم فوت کردند و پدر عزیزم الحمدلله در قید حیات است. سال ۸۷ ازدواج کردم که حاصل آن پسری بهنام امیرعلی است.
عشق و دلدادگی
در بین لبخندهای دائمی او کمی رنگ خاکستری نشست و ادامه داد: ما در راه عشقورزی به اهلبیت (ع)، جانباز هم دادیم. وقتی چرایی را پرسیدم گفت: سال ۹۸ در مسیر اربعین امامحسین (ع) همسرم تصادف شدیدی کرد که به آسیب نخاعی ایشان منجر شد. بعد از آن اتفاق من هم خانهداری میکنم و هم پدر خانه و هم مسئول معیشت هستم.
او علاقه زیادی به بیان مشکلات و سختیهای مادی و معنوی زندگی شخصیاش نداشت. درباره چگونگی تعلیم همزمان شاعر و مداح در یک خانواده پرسیدم که اظهار داشت: با توجه به اینکه در خانواده مذهبی بزرگ شدهام، مادرم در خانه دائم روضه برپا میکرد و در انتخاب مسیرم بیتاثیر نبود و تا جایی که به یاد دارم از هفتسالگی در مدرسه میخواندم و با توجه به آن حالوهوای کودکی جستهوگریخته مداحی میکردم. این را هم بگویم اگر خانوادهام مذهبی نبودند، هنر و ذات شعری من به سمت موسیقی میرفت.
من از سال ۶۹ که در مسجدالنبی هنرستان میخواندم و بعدها در «مجمع حیدریون» مداحی کردهام و الان نزدیک ۱۵سال است خودمان هیات داریم.
شیفته مرام
در نوجوانی هم عاشق مداحی و ادب و متانت سیدیوسف شبیری (یکی از مادحین شهر زنجان) بودم، به همین خاطر به «هیات فاطمیون» میرفتم. به جرات میتوانم بگویم آقاسید بیشترین اثر را در زندگی من مخصوصا مداحیام داشته است.
محسن داداشی اضافه کرد: از سال ۷۰ که مدرسهای بودم به هیات حضرتابوالفضل (ع) میرفتم، اما شروع مداحی من از سال ۸۰ و از مسجدالنبی هنرستان بود که پشت میکروفن میرفتم و شروع به مداحی کردم که تا امروز هم ادامه دارد.
بعد از آن در مجمع حیدریون و هیاتهای مختلف مداحی کردم و از همان سال با توجه به علاقه ذاتی شروع به سرودن شعر برای اهلبیت (ع) کردم.
محسن داداشی بهعنوان یک مداح و شاعر شناخته شده است و بسیاری از اشعار و سبکهای معروف، متعلق به اوست. دراینباره میگوید: بهجرات میتوانم بگویم که بیشتر مادحین گذشته و حالحاضر کشور ازجمله مرحوم سیدجواد ذاکر، حسین عینیفرد، هلالی، سیبسرخی، وحید شکری، مجید ستوده و ... در مداحیها از اشعار و ابیات بنده استفاده کرده و میکنند.
از او درخصوص نمونههایی از شعرهایش که پربازدید شده جویا میشویم که میگوید: شعر «چشمات رویای منه» که دو دهه پیش سروده بودم و آخرین شعرم «کبیر کبیرا» در مورد حضرتعلی (ع) که هردو توسط مداحان اجرا شدند.
نوای حیدریون
وی از دشواریها گذشته برای رساندن یک متن شعری به دست مادحین در شهرهای دور و نزدیک میگوید: ۲۰ ــ ۱۰ سال پیش که گوشی تلفنهمراه، تبلت یا وسایل بهروز نبود تمام شعرها را با واکمن ضبط میکردم. شعرها به همین شکل به دست مداحان شهرها و استانهای کشور میرسید و آنها استفاده میکردند. سال ۸۵ شعرهایم در کتابی به نام «نوای حیدریون» چاپ شد و درحالحاضر به اندازه دو دیوان، غزلیات و دوبیتی دارم که هنوز چاپ نشدهاند.
درباره اینکه در سرودن شعر و مداحی زیر نظر کدامیک از اساتید آموزش دیده است میگوید: این را بگویم که همیشه سعی میکنم در شعرهایم از نظرات اساتیدی، چون کلامی و عینیفرد استفاده کنم. شاید باور نکنید، من هیچ دوره آموزشی نگذراندهام و همه اشعار و نواگوییام از استعداد ذاتی سرچشمه گرفته است.
شعرهای ناخودآگاه
شاعر جوان درخصوص چگونگی سرودن شعر میگوید: با توجه به اینکه ذکر من بیشتر یازهرا (س) است و بیشتر روضه حضرتزینب (س) مرا تحت تاثیر قرار میدهد، ناخودآگاه بیشتر شعرهایم درخصوص امیرالمؤمنین علی (ع) است. اینگونه نیست که در جایی بنشینم و قلم و کاغذ داشته باشم تا شعر بگویم. در بیشتر موارد آنها بهصورت ناخودآگاه به ذهنم خطور میکند و آن را مدیون توجهات ائمه (ع) میدانم.
داداشی ضمن تاکید بر اینکه در همه جا رسم و عرف این است که از شعرهایی که در مداحیها خوانده میشود از شاعر آن نیز نام میبرند افزود:، اما چنین چیزی حداقل درخصوص بنده انجام نمیشود. دوستانی که به بنده میگویند فلان مداح بدون اینکه اسمی از تو ببرد از اشعارت استفاده میکند میگویم اشکالی ندارد، چون من بهخاطر خدا و ائمه (ع) شعر میگویم و مهم این است که ائمه به این موضوع واقف باشند و مورد توجه آنها قرار گیرم.
وی درخصوص آینده مداحی و سبکهای مختلف آن در ایران معتقد است: افراد مختلف از نسلها و تیپهای مختلف زیر علم امامحسین (ع) هستند. سبکها با توجه به موسیقی نوشته میشوند و میتوان گفت با تغییر نسلها و زمان سبکها هم تغییر پیدا کرده و درواقع زبان موسیقی پوستاندازی کرده است، باید با مدیریت درست همپای زمان پیشرفت تا بتوان بهراحتی با جوانها ارتباط برقرار و پای آنها را به روضهها باز کرد.
مدیریت درست فضای مجازی
این مداح درخصوص تفاوت مداحی امروز و گذشته و اینکه بیشتر مداحیها در فضای مجازی باب شده میگوید: بنده مخالف فضای مجازی نیستم و اعتقاد دارم اگر بهدرستی از این فضا استفاده شود یک توان و تکنولوژی است؛ اما عکس قضیه هم این است که اگر مدیریت درست درخصوص متن اشعار و مداحیهای آن نشود آسیبهایی دارد که در برخی موارد غیرقابلجبران است.
لزوم فعالشدن خانه مداحان
داداشی درخصوص «خانه مداحان» گفت: تاکید میکنم خانه مداحان باید در تمام شهرها فعال باشد. باید به جوانهای علاقهمند و تازه وارد میدان داد و آنها را در مسیر درست مداحی هدایت کرد. باید نسلهای آینده را تربیت کرد تا آنها نیز شیوه درست مداحی را در کنار پیشکسوتها طی کنند و مداحیها خروجی بهتری داشته باشند.
وی معتقد است: در مداحی، شهرهای آذریزبان حاشیههای کمتری دارند. البته گلایههایی از برخی مداحان و نوع اجرای مراسمها هست، اما بنده به نسل آینده خیلی امیدوارم. جوانانی که در این راه بهدرستی حرکت میکنند زیاد هستند، اما به معدودی هم نقد وارد است. میتوان گفت آنها بدون تجربه و پشتوانه و با تاثیر از فضای مجازی و تنها از روی هیجان و احساس میخوانند، اما اعتقاد دارم آنها نیز با گذر زمان و بالارفتن سن و تجربه در مسیر درست قدم برخواهند برداشت.
صله، برکت است
مداح جوان شهر ما درخصوص صله میگوید: صله، برکات خود را دارد. شغلم اصلی من ساعتسازی است و هیچ زمانی از مداحی ارتزاق نمیکنم، فقط گاهی اگر صلهای بدهند روی چشم میگذارم. به نظرم اگر مداحی به شغل تبدیل شود، شما دیگر مداح اهلبیت (ع) نیستید. مدح اهلبیت (ع) یعنی مدح کسانی که دوستشان داریم، ولی اگر روی آن قیمتگذاری کنید دیگر اسمش مداحی نیست. من بهجرات درباره زنجان میگویم عموم مداحان ما اینگونه نیستند و حتی درآمدی که از شغلهای خودشان دارند را خرج هیاتها میکنند.
تکیه صد ساله
داداشی خاطرنشان میکند: هیات ما هیات دلباختگان حسین (ع)، واقع در تکیه حجتالاسلام آقالیق واقع در کوچه سیدفتحالله و از سمتی در ورودی بازار است. این مسجد (تکیه) از قدمتی صدساله برخوردار است. اینجا قبلا منزل حجتالاسلام آخوند ملاقربانعلی زنجانی، از علمای بزرگ آن زمان بوده است. برنامه هیات دلباختگان امامحسین (ع) روزهای یکشنبه از ساعت ۲۱:۳۰ با زیارت آلیاسین شروع میشود و با روضه و مداحی بنده و سایر مادحین که در مجلس حضور دارند با حضور پرشور جوانان ادامه پیدا میکند. در پایان هم از مهمانان و عزاداران با شام پذیرایی میشود. همچنین در ایام شهادت امامصادق (ع) نیز دسته عزاداری از این مسجد به سمت امامزاده سیدابراهیم (ع) به راه میافتد. بنده معتقدم مداحی نباید محدود به مکان و زمان خاصی باشد و هرکس میتواند برای خودش در همه جا یک حسینیه سیار باشد.
غفلت از داشتهها
متاسفانه، با وجود تلاشهای ارزشمند هنرمندانی، چون کربلایی محسن داداشی در عرصه ستایشگری و شاعری اهلبیت (ع)، گاه شاهد بیتوجهی و کملطفی از سوی برخی نهادهای فرهنگی و متولیان امر نسبت به چاپ و انتشار آثار فاخر آنان هستیم. این بیتفاوتی در قبال جمعآوری و انتشار اشعار ایشان، که حاصل سالها ذوق و قریحه و ارادت خالصانه است، جای تاسف بسیار دارد.
به نظر میرسد حوزه فرهنگی و متولیان مربوط آنچنان که شایسته است به اهمیت و تاثیرگذاری آثار این هنرمندان در ارتقای فرهنگ دینی و ترویج معارف اهلبیت (ع) واقف نیستند. چاپ و انتشار اشعار ایشان نهتنها میتواند گنجینهای ارزشمند در اختیار علاقهمندان و دیگر مداحان قرار دهد، بلکه به حفظ و ماندگاری این آثار برای نسلهای آینده نیز کمک خواهد کرد.
شاید یکی از دلایل این بیتوجهی، عدم شناخت کافی از جایگاه و تاثیرگذاری این هنرمندان در سطح جامعه و بهویژه در میان جوانان باشد. متاسفانه، گاه توجه و حمایتها بیشتر معطوف به چهرههای شناختهشده در سطوح ملی میشود و هنرمندان فعال در مناطق و شهرهای دیگر، آنچنان که باید، مورد توجه قرار نمیگیرند.
همچنین ممکن است مسائل مربوط به بودجه و اولویتبندیهای فرهنگی نیز در این امر دخیل باشد. با وجود اهمیت والای فرهنگ دینی، گاه شاهد تخصیص بودجههای ناکافی به این حوزه و در نتیجه، عدم امکان حمایت از انتشار آثار هنرمندان متعهد هستیم.
این بیتفاوتی نهتنها اجحاف در حق هنرمندی، چون محسن داداشی است، بلکه محرومکردن جامعه از بهرهمندی از آثار ارزشمند و تاثیرگذار ایشان نیز محسوب میشود. امید است که متولیان فرهنگی با درک عمیقتر از نقش و اهمیت این هنرمندان، زمینه را برای جمعآوری، چاپ و انتشار آثارشان فراهم آورند و از این طریق، گامی مؤثر در راستای اعتلای فرهنگ دینی و پاسداشت هنر اصیل بردارند.
نمونهای از اشعار محسن داداشی
نمازجمعه را در قدس خواندن لذتی دارد
ز سادات بنیالزهرا و جدش موسی جعفر
هراسان بود اسرائیل از این مالک اشتر
به ابجد ماده تاریخش نگرای عاشق مولا
رجز میخواند و میگفتا فدینا فاتح خیبر
نمازجمعه را در قدس خواندن لذتی دارد
همین پیغام نصرالله محرز میشود آخر
جهادش فیسبیلالله و اهدافش حسینی بود
نه ذلت را پذیرفت و نه سازش کرد با کافر
نفوذی میفروشد خاک را بر لقمه نانی
هزاران چهره دارد در مسیر فتنه اکبر
اگر سیدحسن رفت و اگر سردار دلها نیست
چه غم رزمندهها داریم در گهواره مادر
چنین فرمود رهبر این علمدار خراسانی
سگ هار است اسرائیل و ما داریم این باور
که شیعه اربعین در قدس یک شب سینه خواهد زد
و میپیچد نوای یاعلی در مسجد و منبر
الا یابنالحسن خونخواه مظلومان بهپاخیزید
که دنیا منتظر باشد برای نصرتی دیگر
امان از بیعلمداری امان از روضه زینب
امان از خنده دشمن امان از خیمه مضطر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال
داود فتحعلیبیگی معتقد است اقتباس از یک متن باید بهگونهای باشد که با فرهنگ بومی ما سازگاری پیدا کند