گشت و گذاری در الغدیر  
علم و عمل تا پای جان در خدمت دفاع از حقیقت غدیر:

گشت و گذاری در الغدیر  

در گفت‌وگو با دکتر امیرمهدی مرادحاصل، نویسنده و روان‌شناس آثار او را درخصوص زندگی ائمه(ع) مرور کرده‌ایم

زندگی ائمه (ع) به زبان کودکی

نوشتن کتاب زندگینامه ائمه اطهار (ع) برای کودکان و نوجوانان به‌دلیل اهمیت نقش ائمه در تاریخ اسلام و تأثیر آن‌ها در شکل‌گیری فرهنگ و اخلاق، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
کد خبر: ۱۵۰۶۴۱۷
نویسنده محمد دشتی - گروه فرهنگ و هنر

این کتاب‌ها می‌توانند به کودکان و نوجوانان کمک کنند تا با تاریخ اسلام و معارف دینی آشنا شوند، درس‌های اخلاقی و انسانی را فراگیرند و الگو‌های ارزشمندی پیدا کنند تا شخصیت آنان براساس و مبنای مستحکمی شکل بگیرد. در گفتگو با دکتر امیر مهدی مراد‌حاصل، نویسنده‌ای که آثار متنوع و ارزشمندی در مورد زندگی ائمه (ع) برای کودکان، نوجوانان و جوانان تحریر کرده است، به گفتگو نشسته‌ایم. 

جنابعالی سال هاست که به‌عنوان نویسنده‌ای مطرح در حوزه‌های مختلف علمی، آموزشی و تربیتی قلم می‌زنید، در شروع گفتگو لطفا درخصوص این آثار دینی که با محوریت زندگی ائمه (ع) منتشر شده، توضیح دهید. 
به نظرم این موضوع، مبحث مهمی است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد. اما اهمیت این موضوع زمانی است که در ارتباط با سیره معصومین (ع) صحبت می‌شود که می‌تواند الگوی خوبی برای سبک زندگی ایرانی ــ اسلامی به‌ویژه برای کودکان و نوجوانان باشد؛ به همین دلیل باید بیشتر از پیش به آن پرداخته شود. یادم می‌آید حدود ۲۵ سال پیش بود که برای اولین‌بار به شکل منسجم، انتشارات پیام نور این کار را آغاز و قصه‌ها و موضوع‌هایی مرتبط با زندگی چهارده معصوم (ع) را منتشر کرد. آن زمان، این موضوع کم و بیش در مجلات، مطبوعات و کتاب‌ها دیده می‌شد، اما وجه امتیاز کار‌هایی که من توفیق داشتم در آن‌ها مشارکت کنم، زبان کودکانه بود. ما از ادبیات و واژگانی استفاده کردیم که کودکان بتوانند با مفاهیم زیبای زندگی معصومین (ع) ارتباط برقرار کنند. 

بسیار جالب است که شما همواره دغدغه کار برای بچه‌ها را داشته اید. آیا در این مسیر، از همکاری‌های دیگری هم بهره برده‌اید؟
بله، چنین کار بزرگی حتما یک مشارکت تیمی را می‌طلبد. به‌عنوان نمونه در زمینه تصویرگری این آثار هنرمند خلاق و صاحب سبک آقای محمدحسین صلواتیان بسیار کمک‌کننده بود. ایشان لطف کردند و نقاشی‌هایی شیرین و منطبق با حال‌و‌هوای کودکانه، به‌ویژه برای دوره دبستان، خلق کردند که با استقبال بسیار خوبی روبه‌رو شد. 

این استقبال چگونه ادامه یافت و چه تأثیری بر روند کار شما داشت؟
در سال‌های اول و دوم، وقتی زندگی معصومین (ع) به اتمام رسید، ناشر اصرار داشت سرعت کار را بیشتر کنیم و زمانی که دیدم استقبال بسیار زیاد است، مجبور شدم سرعت مطالعه، جمع‌آوری مطالب و نگارش را بیشتر کنم. به گمانم در یک سال یا یک سال و نیم، کل آثار مربوط به ۱۴ معصوم نوشته شد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت. بعد از آن نیز مسابقات مختلفی برگزار شد، مدارس دعوت می‌کردند و انتشارات منادی تربیت هم از من خواست تا مانند این آثار را برای دوره دبستان و راهنمایی تولید کنم. استقبال از این کتاب‌ها در نوع خود بی‌نظیر بود، به گونه‌ای که یادم می‌آید آن سال‌ها مجموع تیراژ کتاب‌های مربوط به چهارده معصوم (ع) هر کدام به ۱۰ هزار نسخه رسید و ۱۴ جلد کتاب‌های تالیف شده با محوریت زندگی ائمه (ع) در مجموع تیراژ ۱۴۰ هزار نسخه‌ای را به خود اختصاص دادند. 

بفرمایید این تفاوت در نگارش برای گروه‌های سنی مختلف چگونه مدیریت شد؟
در دوره راهنمایی دستم بازتر بود تا مفاهیم بیشتری را وارد عرصه دریافت بچه‌ها کنم. ما زندگی معصومین را برای این گروه سنی هم نوشتیم و باز هم بسیار مورد استقبال قرار گرفت. در آن زمان، یکی دو ناشر دیگر هم کار‌هایی انجام داده بودند، اما بیشتر روایت تاریخی بود تا داستانی. آثار ما بازنویسی نبود، بلکه به شکل داستانی و با زبانی متناسب با مخاطب ارائه می‌شد. 

آقای دکتر، اشاره کردید که آثار شما با زبانی داستانی و متناسب با مخاطب کودک و نوجوان نوشته شده است. کمی بیشتر درباره سبک بازنویسی و بازآفرینی این آثار توضیح دهید. چگونه این داستان‌ها را برای بچه‌ها جذاب کردید؟
ما اصولا در در بازنویسی دو رویکرد داریم. یک نوع بازنویسی این است که مفاهیم را ساده‌تر کنیم تا به‌راحتی به مخاطب منتقل شود، اما گاهی هم می‌خواهیم داستان کشش داستانی داشته باشد، یعنی صرفا یک روایت خشک نباشد. بچه‌ها معمولا قصه‌ها را بیشتر دوست دارند. این نوع کار، در حقیقت، یک بازآفرینی خلاقانه است. مثلا می‌توان قصه‌ای را طوری نوشت که تاریخی نباشد، بلکه کاملا داستانی باشد، اما ریشه‌های تاریخی آن حفظ شود. 

این سبک چگونه در سیستم آموزشی و کتاب‌های درسی تأثیر گذاشت؟
نکته مهمی که برای من خیلی ارزشمند بود، این بود که خلأ داستان‌های دینی در کتاب‌های درسی را حس می‌کردیم. زیرا معمولا فراز‌های سازنده و شیرین از زندگی معصومین علیهم‌السلام که می‌تواند برای بچه‌ها اثرگذار باشد، در کتاب‌های درسی کمرنگ بوده است. به نظر من، این خلأ باید جبران شود. هنوز هم اعتقاد دارم که باید تیمی از نویسندگان که زبان کودک و نوجوان را می‌شناسند و با سیره ائمه آشنا هستند، دور هم جمع شوند تا این موضوع را به‌صورت گروهی پیش ببرند. ما در آن زمان تلاش کردیم این خلأ را پر کنیم و خوشبختانه بخش‌هایی از این داستان‌ها وارد کتاب‌های درسی شد و هنوز هم در برخی کتاب‌ها موجود است. 

شما از همکاری با دیگر افراد و انتشارات هم صحبت کردید. در این مسیر چه کار‌های دیگری انجام دادید؟
یکی از کار‌های جالبی که انجام شد، همکاری با مجلات رشد بود. ما داستان‌هایی برای بچه‌هایی نوشتیم که مثلا پدرشان در جبهه بود یا شهید شده بودند. این داستان‌ها درباره دو شخصیت به نام‌های مجید و مریم بود که مادربزرگ دانا و شیرین‌سخنی داشتند. این مادربزرگ هروقت بچه‌ها از مدرسه برمی‌گشتند، برای‌شان قصه‌هایی از صدر اسلام و زمان ائمه معصومین (ع) تعریف می‌کرد. این قصه‌ها به شکلی بود که زندگی اسلامی را در زندگی روزمره کودکان وارد می‌کرد. بعد‌ها این داستان‌ها با عنوان «قصه‌های مجید و مریم» چاپ شد و فکر می‌کنم یکی از مراکز، مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، این کتاب‌ها را به‌عنوان کتاب‌های مناسب برای کودکان معرفی کرد. 

از دیگر آثارتان هم بگویید. شنیده‌ایم که یکی از کتاب‌های شما جوایز معتبری هم دریافت کرده است. 
بله، یکی از کار‌های دیگری که انجام شد، در انتشارات مدرسه بود. من کتابی به نام «شکوفه و شمشیر» نوشتم که درباره یکی از فراز‌های زندگی حضرت رسول (ص) بود. در این داستان، یاران پیامبر (ص) متوجه شدند که فردی قصد داشت پس از جنگ بدر، ایشان را به شهادت برساند. آن‌ها شمشیر این فرد را گرفتند و او را نزد پیامبر (ص) آوردند، اما با مواجهه‌ای که از سوی پیامبر (ص) صورت گرفت، آن شخص همان لحظه شهادتین گفت، مسلمان شد و به یکی از یاران ایشان تبدیل شد. این کتاب در سال ۶۷ یا ۶۸ به‌عنوان کتاب سال انتخاب شد و افتخار داشتم دیپلم افتخار زرین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را دریافت کردم که انتشارات مدرسه این کتاب را بار‌ها چاپ کرده است. 

صحبت‌های شما درباره آثار دینی و داستانی برای کودکان و نوجوانان بسیار جذاب بود. اشاره کردید که این کار‌ها از الطاف ائمه معصومین (ع) بوده است. کمی درباره این حس و انگیزه شخصی‌تان در خلق این آثار بگویید و این‌که چگونه این مسیر شما را تحت‌تأثیر قرار داده است. 
حقیقتا این کار‌ها از الطاف خداوند و ائمه معصومین (ع) بود که نصیب من شد. گاهی که به این مسیر نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم این توفیق الهی بود که نصیبم شد تا بتوانم با نوشتن این کتاب‌ها، ذهنم را از ناخالصی‌ها پاک کنم و به جایی نزدیک شوم که خداوند قدم‌های کوچک ما را بپذیرد. این کار برای من نه‌فقط یک فعالیت ادبی بلکه یک مسیر معنوی بود. احساس می‌کنم این نوشتن‌ها فرصتی بود تا به ارزش‌های والای انسانی و دینی نزدیک‌تر شوم و امیدوارم این تلاش‌های مختصر، مورد قبول درگاه الهی قرار گیرد.
 
شنیده‌ایم در حال کار روی اثری درباره حضرت زینب (س) هستید. لطفا درباره این پروژه برای‌مان بگویید. 
بله، چند سال قبل و در گفت‌وگویی که با آقای کامران پارسی‌نژاد داشتیم، صحبت از مجموعه کتاب‌هایی درباره ائمه معصومین (ع) مطرح شد که توسط انتشارات «به‌نشر» منتشر می‌شود. من همیشه به حضرت زینب (س) ارادت ویژه‌ای داشته‌ام. زیرا وقتی با زندگی امام حسین (ع) آشنا می‌شویم، به وضوح می‌بینیم که حضور حضرت زینب در واقعه کربلا تأثیر بسیار عمیقی داشته است. در این پروژه، تیمی از نویسندگان دعوت شدند و آقای دکتر طاووسی مسئول بخش ادبی و محتوایی بودند. وقتی نوبت به من رسید، بسیاری از معصومین (ع) انتخاب شده بودند و گرچه همه آن‌ها برای ما عزیز و ارزشمند هستند، درخواست کردم درباره حضرت زینب (س) بنویسم. این در حالی بود که این موضوع قبلا به نویسنده دیگری سپرده شده بود، اما پس از مدتی به‌دلیل شرایط خانوادگی و شغلی ایشان، فرصتی حاصل شد و پس از مدتی نوشتن این اثر به من سپرده شد که برایم توفیق بزرگی بود. 

نوشتن درباره شخصیتی مانند حضرت زینب (س) چه چالش‌هایی به‌همراه داشت؟ 
 نوشتن درباره حضرت زینب (س) برای گروه سنی کودک و نوجوان کار بسیار دشواری بود. اگر بخواهم مقایسه کنم، نوشتن درباره چهارده معصوم در مقایسه با این یک کتاب زمان کمتری از نظر مطالعه برد، اما برای حضرت زینب به‌دلیل پیچیدگی شخصیت و نقش ایشان مطالعه بیشتری لازم بود. این در حالی بود که بیشتر منابع، فقط به جنبه‌های سفر کربلا و خطبه‌های ایشان در بارگاه یزید یا نقش پیام‌رسانی ایشان تمرکز دارند. ما تلاش کردیم با استفاده از تخیل، داستان‌هایی خلق کنیم که نزدیک به حقیقت تاریخی باشد، اما در قالب داستانی برای بچه‌ها جذاب شود. گاهی شب‌ها تا دیروقت کار می‌کردم و با توسل به امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) سعی می‌کردم این کار پیش برود. جمع‌آوری مطالب و تبدیل آن‌ها به قالبی داستانی و هنری، یکی از شیرین‌ترین مقاطع زندگی‌ام بود. البته با پتانسیل محدود خودم این کار را پیش بردم. 

این اثر در حال حاضر در چه مرحله‌ای قرار دارد؟ 
این کار حدود دو سال طول کشید تا آماده شود و متن را تحویل دادم و در این مسیر با آقای دکتر طاووسی و آقای کامران پارسی‌نژاد در ارتباط بودم تا بخش‌های تاریخی و ادبی کار بررسی شود. متأسفانه به‌دلیل مشغله‌های این دوستان، هنوز بعد از یک سال و نیم به مرحله چاپ نرسیده است. خیلی مشتاقم تا زمانی که زنده‌ام شاهد انتشار این اثر باشم و امیدوارم بار‌ها تجدید چاپ شود. این کار برای من بسیار عزیز است و امیدوارم به‌زودی به نتیجه برسد. 

به‌عنوان سؤال آخر، چه پیامی برای نویسندگان و پدیدآورندگان این‌گونه آثار دارید؟ 
اعتقاد دارم جلوه‌های انسانیت و ارزش‌های قرآنی در زندگی معصومین (ع) به‌صورت عملی متجلی شده است. اگر می‌خواهیم زندگی فرزندان‌مان و نسل جدید به سبک زندگی قرآنی نزدیک باشد، باید بیشتر به سیره معصومین بپردازیم. این الگو‌های عملی می‌توانند در سبک زندگی ایرانی ــ اسلامی ما به‌صورت واضح و کاربردی نمود پیدا کنند. امیدوارم نویسندگان با قلم روان و تجربه‌ای که دارند، این مفاهیم را با زبانی جذاب برای بچه‌ها بازگو کنند تا پذیرش و دلبستگی بیشتری به این آثار ایجاد شود. من از شما و روزنامه جام‌جم تشکر می‌کنم که به ادبیات دینی توجه دارید. امیدوارم همیشه موفق و سلامت باشید و بتوانید با اطلاع‌رسانی گسترده زمنیه آشنایی مخاطبان با این آثار را بیش از پیش فراهم آورید.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
افسانه کوهنوردی ایران

گفت‌وگو با افسانه حسامی‌فرد، اولین کوهنورد زن تاریخ‌ساز ایرانی در مسیر باشگاه هشت ‌هزاری‌ها

افسانه کوهنوردی ایران

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

در گفت‌وگو با یک جامعه‌شناس، تهدیدات و فرصت‌های هوش مصنوعی برای خانواده‌های ایرانی را بررسی کرده‌ایم

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

نیازمندی ها