از سنگآهن تا آهناسفنجی، محصولات خام و نیمهخام محسوب میشوند که سهم زیادی در سبد صادراتی فولاد دارند. بنابراین باید از صادرات محصولات خام و نیمهخام پرهیز و به سمت صادرات محصولات با ارزشافزوده بالاتر حرکت کنیم. ایران یکی از کشورهای پیشرو در تولید و صادرات فولاد است و در میان ۱۰ کشور برتر این صنعت قرار دارد. با وجود ظرفیتهای بالا در تولید، بررسیها نشان میدهد صنعت فولاد ایران هنوز درگیر خامفروشی است؛ مشکلی که از ایجاد ارزشافزوده و تقویت اقتصاد داخلی جلوگیری میکند. این مسأله نه فقط سهم ایران در بازارهای جهانی فولاد را کاهش داده، بلکه باعث افزایش وابستگی به نوسانات ارزی و اقتصادی نیز شده است. در این گزارش وضعیت کنونی، پیامدهای اقتصادی و راهکارهای عملی برای رفع این معضل را بررسی کردهایم.
ایران براساس سند چشم انداز ۱۴۰۴ قرار بود به تولید ۵۵میلیون تن فولاد خام دستیابد، بااینحال سال گذشته برای صنعت فولاد سال خوبی نبود، به این دلیل که بهرغم افزایش حجم صادرات، ارزش صادراتی کاهش چشمگیری داشت. آمار سال ۱۴۰۲ نشان میدهد ارزش صادراتی زنجیره آهن و فولاد بیش از ۷.۵میلیارد دلار بود که در سال گذشته این رقم به ۶.۵میلیارد دلار رسید.در سال ۱۴۰۲، نرخ بهرهبرداری از ظرفیتهای تولید فولاد کشور ۶۵درصد بود اما در سال ۱۴۰۳ این عدد به ۵۸درصد کاهش یافته است؛ یعنی با وجود ظرفیت اسمی ۵۲میلیون تن،تولید واقعی فولادبه۳۰.۳میلیون تن رسیده که نشاندهنده کاهش قابلتوجهی در بهرهوری و افزایش عدمالنفع تولید است. همچنین در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال قبل، در تولید فولاد دومیلیون تن کاهش داشتهایم که ارزش دلاری آن حدود یکمیلیارد دلار است. دلیل اصلی این کاهش ناترازی در تامین انرژی است.در سال جاری در کنار کاهش درآمدهای صادراتی، این صنعت با مشکلاتی از قبیل قطعی برق بهدلیل ناترازی روبهرو شد. فعالان فولاد معتقدند در شرایط فعلی قطعا باید اقداماتی برای حمایت از این صنعت انجام شود اما برخی کارشناسان اقتصادی نیز عنوان میکنند صنایع ایران درگیر خامفروشی هستند و اگر از این پوسته رها شوند دیگر دغدغههای امروز را نخواهند داشت. خامفروشی فولاد در ایران حاصل مجموعهای از مشکلات ساختاری و مدیریتی مانند عدم توسعه زیرساختهای فرآوری است؛ به گونهای که صنایع پاییندستی فولاد بهدلیل محدودیتهای سرمایهگذاری و مشکلات انرژی، امکان تولید محصولات با ارزشافزوده بالاتر را ندارند. همچنین دولت بهجای تشویق تولید محصولات نهایی، سیاستهایی اتخاذ کرده که خامفروشی را به گزینهای کمریسکتر برای تولیدکنندگان تبدیل میکند.
از سوی دیگر، سرمایهگذاران بخش خصوصی بهدلیل نبود حمایتهای مالی و اعتباری، ترجیح میدهند سرمایههای خود را به سمت خامفروشی سوق دهند. همچنین به نظر میرسد صادرات مواد خام سریعترین راه تأمین ارز است اما در بلندمدت، کشور را در چرخه وابستگی اقتصادی قرار میدهد.
نیاز دولت به درآمدهای ارزی
علیرضا میرزایی، مدیر کارخانه فولاد جنوب در گفتوگو با جامجم اظهار کرد: فولاد بهعنوان یک صنعت مادر نیازمند زیرساختهای قوی است اما درحالحاضر بهدلیل کمبود نقدینگی و ضعف سرمایهگذاری، بسیاری از صنایع توان تولید محصولات نهایی را ندارند و ناچار به خامفروشی رو میآورند. دولت نیز بهدلیل تحریمها و نیاز به درآمدهای ارزی، نمیتواند بهطور قاطع از خامفروشی جلوگیری کند، زیرا به درآمد حاصل از صادرات مواد خام وابسته است.
وی با اشاره به سیاستهای حمایتی افزود: اگرچه صنایع تولیدی میتوانند مواد خام را با ارزشافزوده بیشتر صادر کنند اما بهدلیل مشکلات ساختاری و ضعف حمایتهای مالی، توان توسعه خطوط تولید را ندارند. این موضوع نه فقط از رشد صنعتی کشور جلوگیری میکند، بلکه اقتصاد را دربرابر نوسانات جهانی آسیبپذیرتر میسازد. بر همین اساس، دولت باید امکانات لازم ازجمله تأمین آب، برق وگاز را دراختیار صنایع قراردهد تا بتوانند خطوط تولید را توسعه دهند. درحالحاضر، وضعیت به گونهای شده که بسیاری از شرکتهای فولادی بهدلیل نبود زیرساخت مناسب، پروژههای خود را نیمهتمام رهاکردهاند.به گفته میرزایی تغییراین وضعیت مستلزم بازنگری درسیاستهای صادراتی است.درواقع دولت میتواند با افزایشعوارضصادرات موادخاموارائهمشوقهایمالی،زمینه رشدصنایع داخلی رافراهم کند.علاوه براین،جذب سرمایهگذاری داخلی و مشارکت بخش خصوصی نقش مهمی در توسعه صنایع فرآوری دارد و ارائه تسهیلات بانکی و کاهش ریسکهای مالی میتواند انگیزهای برای ورودسرمایهگذاران به این حوزه باشد. از سوی دیگر، تقویت زیرساختهای تولید و انرژی امکان افزایش تولید محصولات نهایی را فراهم کرده و وابستگی به صادرات مواد خام را کاهش میدهد.
کشورهای دیگر چه اقداماتی انجام دادهاند؟
بسیاری از کشورهایی که در گذشته با چالش خامفروشی مواجه بودند، با تغییر سیاستهای صادراتی، توانستند ارزشافزوده ایجاد کرده و سهم خود را در بازارهای جهانی افزایش دهند که چین، نمونهای موفق در این زمینه محسوب میشود. این کشور با اعمال محدودیتهای صادراتی بر مواد خام، سرمایهگذاری گستردهای در صنایع پاییندستی انجام داد و زنجیره تولید خود را تقویت کرد. همچنین با سیاستهای حمایتی نظیر کاهش مالیات بر تولیدات نهایی و ارائه مشوقهای بانکی، انگیزه سرمایهگذاران را افزایش داد. در نتیجه چین توانست از یک صادرکننده مواد خام به یک قطب جهانی تولید فولاد و محصولات فرآوریشده تبدیل شود.
از طرفی هند نیز مسیر مشابهی را طی کرده است؛ این کشور با وضع عوارض بالا بر صادرات سنگآهن و فولاد خام، شرکتها را به سمت تولید محصولات نهایی سوق داد. همچنین با اجرای برنامههایی برای توسعه فناوری و بهبود بهرهوری تولید، امکان رقابت با کشورهای صنعتی را فراهم کرد. این سیاستها باعث شد هند علاوه بر افزایش درآمد حاصل از صادرات، اشتغالزایی قابل توجهی نیز در صنایع فولاد داشته باشد. تجربه این کشورها نشان میدهد که ایران نیز میتواند با اصلاح سیاستهای صادراتی و کاهش وابستگی به خامفروشی، جایگاه خود را در صنعت فولاد تقویت کند.
نقش فولاد در اقتصاد
فولاد یکی ازصنایعی است که دربازار سرمایه حضور پررنگ داشته ودربرخی مواقع شاهدهستیم توانایی تغییرشاخص کل را نیزدارد.درواقع اگرخامفروشی فولاد تبدیل به فروشمحصولات باارزشافزوده بالاترشوداقتصادکشورنیزاز آننفع میبرد.
الزام حضور بخش خصوصی
خامفروشی در صنعت فولاد نشان میدهد اگر بخش خصوصی بتواند در همه بخشها و زنجیره فولاد وارد شود، این امکان وجود دارد که این صنعت از پوسته خام خارج شود و همچنین درآمد در این بخش افزایش یابد. کارشناسان معتقدند صنعت فولاد یکی از صنایع برخوردار کشور است و بیتردید، رشد اقتصادی کشورها و توسعه فعالیتهای عمرانی و صنعتی رابطه مستقیمی با تولید و مصرف این محصول استراتژیک دارد؛ ایران توانسته رتبه دهم تولید فولاد در جهان را حفظ کند و حدود ۴درصد از تولید ناخالص ملی کشور که همان GDP است، به این صنعت اختصاص دارد که این رقم از میانگین جهانی که حدود ۱.۵تا ۲درصد است، بالاتر بوده و بنابراین قابلتوجه است. حل معضل خامفروشی مستلزم تغییرات جدی در سیاستگذاریهای اقتصادی و صنعتی کشور است. دولت باید بستر لازم برای تحول صنایع فولاد را فراهم کند و بخش خصوصی باید بهجای خامفروشی، به توسعه زنجیره ارزش توجه کند. فقط در این صورت، صنعت فولاد میتواند بهعنوان یک بازیگر قدرتمند در بازارهای جهانی نقشآفرینی کند.