در آستانه «روز بهزیستی و تأمین اجتماعی»، اقدامات این ۲ سازمان را در جنگ ۱۲ روزه بررسی کرده‌ایم

بهزیستی جامعه در جنگ تحمیلی ۱۲روزه

درحالی که در جنگ تحمیلی اخیر بیشتر نگاه‌ها به خطوط درگیری و تحرکات نظامی بود، گروهی دیگر بی‌‌سر‌و‌صدا مشغول مدیریت پدیده‌‌ای به‌‌مراتب عمیق‌‌تر بودند‌؛ ترمیم روان‌ مردم و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر ونگه‌داشتن ستون‌‌های اجتماعی دربرابر شوک جنگ.
درحالی که در جنگ تحمیلی اخیر بیشتر نگاه‌ها به خطوط درگیری و تحرکات نظامی بود، گروهی دیگر بی‌‌سر‌و‌صدا مشغول مدیریت پدیده‌‌ای به‌‌مراتب عمیق‌‌تر بودند‌؛ ترمیم روان‌ مردم و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر ونگه‌داشتن ستون‌‌های اجتماعی دربرابر شوک جنگ.
کد خبر: ۱۵۱۰۱۲۳
 
در آستانه روز «بهزیستی وتأمین اجتماعی»یعنی بیست‌وپنجم تیرعملکرد دو نهاد کلیدی درتأمین سلامت روان،حمایت اجتماعی، درمان و استمرار خدمات در بحرانی‌‌ترین روزهای کشوررا بررسی کرده‌ایم. از پرداخت به‌موقع حقوق کارمندان و بازنشستگان گرفته تا بسته‌های حمایتی و ارائه خدمات توسط اورژانس اجتماعی. اقدامات حمایتی‌ای که نقش حیاتی و کلیدی در شرایط حساس کشور را به‌دنبال داشت. 

یکی ازموارد قابل‌توجه دراین جنگ۱۲روزه،همزمانی یک جنگ روانی عمیق با نیازهای گسترده مردم به حمایت‌های اجتماعی و خدمات درمانی بود. در این بین سازمان‌‌هایی مثل بهزیستی و تأمین اجتماعی که در لحظه‌ها و روزهای عادی نیز زیر فشار تقاضا هستند، ناگهان با موجی از مراجعه، تماس‌‌های اضطراری، نیازهای درمانی خاص و ضرورت‌‌های روانپزشکی مواجه شدند. حتی طبق گفته ابراهیم غفاری، مدیرکل دفتر مشاوره و امور روان‌شناختی سازمان بهزیستی، بیش از ۷۰ هزار تماس مردمی از ۲۳ خرداد تا دهم تیرماه با سامانه مشاوره تلفنی ۱۴۸۰ برقرار شده که بالغ بر ۳۰۰۰ تماس آن مربوط به عوارض ناشی از جنگ بوده است؛ اقدامات مختلفی که همچنان هم ادامه دارد. البته که در این بین شاید قصورات و نارضایتی‌هایی هم از هر دو سازمان وجود داشته باشد، چرا که این جنگ نه‌تنها دو مجموعه مذکور، بلکه خیلی‌ها را غافلگیر کرد. 
     
تامین اجتماعی در جنگ

در جریان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل که با خسارات جانی و مالی همراه بود، سازمان تأمین اجتماعی نیز نقشی حیاتی در کاهش فشار بر خانواده‌ها، کارگران، بازنشستگان و بیمه‌‌شدگان ایفا کرد. این سازمان با گسترش خدمات درمانی، پوشش حمایتی برای آسیب‌دیدگان، پرداخت مستمری به خانواده‌های شهدا و مجروحان و تأمین دارو و تجهیزات پزشکی در مناطق بحران‌‌زده تلاش کرد بخشی از بار سنگین جنگ را از دوش مردم بردارد. البته مصطفی اقلیما، آسیب‌شناس اجتماعی در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید: «باید بررسی کنیم که در این مدت پس از پایان جنگ، آیا خانواده‌هایی که سرپرست‌شان فوت کرده، مستمری بازنشستگی بابت فوت همسر دریافت می‌‌کنند یا خیر؟ چه ‌بسا دریافت این مستمری، پس از دوندگی‌های فراوان، تا یک‌سال به طول می‌انجامد.» وی معتقد است که سازمان تأمین اجتماعی باید بلافاصله اقدام به بررسی وضعیت خانواده‌هایی می‌کرد که سرپرست خود را به‌دلیل شهادت، فوت یا هر علت خاصی از دست داده‌‌اند. این نهاد می‌بایست سریعا وارد عمل شده و به زندگی این افراد رسیدگی می‌کرد. با این حال حجت میرزایی، معاون وزیر کار و مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری گفته که در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، نه‌تنها حقوق بازنشستگان به تاخیر نیفتاد بلکه با وجود وضعیت بحرانی، ۱۴همت از معوقات سال ۱۴۰۰ و بخشی از معوقات ۱۴۰۳ نیز پرداخت شد. حتی محمدمهدی ناصحی، مدیر‌عامل سازمان بیمه سلامت ایران اعلام کرده که این سازمان در آن بازه با تکیه بر آمادگی سازمانی، پایداری سامانه‌ها و تلاش بی‌وقفه همکاران در سراسر کشور، موفق به ارائه بیش از سه‌میلیون خدمت سلامت سرپایی به بیمه‌شدگان شده است. 
     
۱۴۸۰؛ صدایی برای مردم

در حین این جنگ تحمیلی، سازمان بهزیستی کشور نیز به‌عنوان یکی از نهادهای اصلی حمایت اجتماعی، نقش قابل‌توجهی در کاهش آلام انسانی و حمایت از گروه‌های خاص ازجمله افراد دارای معلولیت، سالمندان، زنان سرپرست خانوار، کودکان بی‌سرپرست و خانواده‌های آسیب‌‌دیده ایفا کرد. حسن موسوی چلک، معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی در گفت‌وگو با جام‌جم با اشاره به اقدامات این سازمان در آن دوران و حتی پس از آن بیان می‌کند: «از روز نخست جنگ، کمیته‌های مدیریت بحران کشوری و استانی را در تمامی استان‌ها، چه استان‌هایی که مستقیما درگیر جنگ بودند و چه استان‌هایی که نبودند، تشکیل دادیم. از سوی دیگر، اورژانس اجتماعی و گروه‌های داوطلب محب را در مناطق و اماکنی که مورد اصابت قرار گرفته بودند، مستقر کردیم. همچنین، خدمات سامانه مشاوره۱۴۸۰را درسراسرکشور وبه ‌صورت شبانه‌روزی فعال کردیم تا مردم به مشاوره رایگان روان‌‌شناختی دسترسی داشته باشند.برای اورژانس اجتماعی نیز همین اقدام صورت گرفت.» با وجود این‌که مصطفی اقلیما بر این باور است که در سامانه‌های مشاوره و ارائه خدمات روانی به مردم توسط بهزیستی، از افراد متخصص استفاده نشده و تاکید دارد که در این سامانه‌ها باید از افراد دارای تجربه‌ چندین ‌ساله بهره گرفته شود اما آن‌طور که موسوی چلک به ماتوضیح می‌دهدآنهاازمتخصصان خبره مشاوره درسامانه ۱۴۸۰استفاده کرده‌اند.علاوه بر آن،مراکز مشاوره غیردولتی نیز اعلام آمادگی کرده بودند تا به‌ صورت داوطلبانه در این حوزه همکاری داشته باشند. حتی فراخوانی نیز منتشر شد و برخی از این مراکز، خدمات خود را رایگان و برخی دیگر را نیم‌‌بها یا با تخفیف ارائه دادند اما آنچه اهمیت داشت، این بود که بخش غیردولتی نیز خود را جدا از مردم نمی‌دانست وآماده بود تا ظرفیت‌‌های خود را دراختیار سازمان ومردم عزیزایران قرار دهد. 
     
حفاظت از جان‌های آسیب‌‌پذیر

یکی ازنگرانی‌ها دردوران جنگ تحمیلی، بیشترمتوجه کسانی بودکه از پیش با چالش‌‌های جسمی، روانی یا اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌‌کردند. یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های سازمانی همچون بهزیستی نیز حفاظت از جامعه هدفش بود‌؛ گروه‌هایی همچون سالمندان، افراد توان‌یاب، کودکان بی‌‌سرپرست، زنان سرپرست خانوار و دیگر افراد آسیب‌‌پذیری که توانایی رویارویی مستقیم با بحران را نداشتند. در شرایطی که تهدیدات جانی گسترده شد، نگرانی از این بود که این اقشار، چه به لحاظ فیزیکی و چه روانی، دچار آسیب‌‌های جدی شوند. این نگرانی زمانی بیشتر شد که رژیم کودک‌کش صهیونیستی، مرکز درمانی بهزیستی قصرشیرین را مورد هدف قرار داد که متأسفانه شهادت یکی از امدادگران این مرکز را به‌دنبال داشت. البته که موسوی چلک به ما می‌گوید بعضی از مراکز را جا‌به‌جا کردیم‌؛ برای نمونه شیرخوارگاه آمنه را دقیقا نیم‌ساعت پیش از اصابت بمب در آن منطقه، تخلیه کرده بودیم. 
معاون‌سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی درادامه عنوان می‌کند:«مراکز ماآسیب‌پذیر بودند،به‌همین ‌دلیل با استفاده از ظرفیت‌های قانونی موجود کودکان، افراد دارای معلولیت، سالمندان‌ و سایر گروه‌های هدف را به خانواده‌ها سپردیم. از سوی دیگر، ظرفیت‌های خالی مراکز را افزایش دادیم‌؛ همچنین نگرانی ما نسبت به برخی از گروه‌های هدف این بود که در صورت گسترش جنگ، طبیعتا شرایط کاری ما دشوارتر خواهد شد. بر همین اساس، پیش‌بینی‌های لازم را نیز انجام دادیم.» 
این موضوع در حالی است که چندی پیش حمیدرضا الوند، مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور گفت: «بیش از ۸۰ درصد کودکان زیر شش سال در تهران از طریق طرح میزبان و مراقبت درون‌ خانوادگی، ساماندهی و در خانواده‌های واجد شرایط مستقر شدندکه هم‌‌اکنون وضعیت همه آنها به‌ صورت مستمرازطریق بازدیدهای حضوری، کارشناسی، مجازی و تلفنی رصد می‌شود.»
     
تکیه‌گاه مردم در دل بحران

در میانه آشوب و اضطراب ناشی از جنگی ناگهانی، آنچه کمتر دیده شد اما درحافظه یک ملت ماندگار ماند، نه‌فقط صحنه‌های نبرد ودود وآتش،بلکه میزان همدلی،مسئولیت‌‌پذیری وایستادگی نهادهای مدنی است که در دل بحران،تکیه‌‌گاه مردم شدند. حضور بی‌وقفه نهادهایی که بیشترین تأثیر رابر پایداری اجتماعی و وظیفه‌ای فراتر از امداد‌رسانی صرف بر دوش داشتند. سازمان‌هایی مانند بهزیستی و تأمین اجتماعی، کوشیدند تا از فروپاشی روانی و اجتماعی جامعه جلوگیری کنند‌؛ از حفظ جان کودکان در مراکز حساس تا تداوم خدمات درمانی، از پرداخت حقوق بازنشستگان تا فعال‌‌سازی مشاوره‌های اضطراری اما مصطفی اقلیما می‌گوید: «اگر از مشکلات سخن می‌گوییم، باید ابتدا زیرساخت‌ها را اصلاح کنیم‌؛ زیرا فعالیت سازمان‌های دولتی مانند نهادهای مردمی نیست، بلکه این سازمان‌‌ها باید علل مشکلات را بررسی کرده و شرایط لازم برای ایجاد زیرساخت‌‌های مناسب را فراهم کنند.» اگر چه مسیر پرچالش بود و قطعا انتقادات و کاستی‌هایی نیز به آن وارد است اما نمی‌‌توان انکار کرد که در کوران بحران، نقش این دو سازمان و بقیه نهادها نیز به اندازه هر نیروی عملیاتی، تعیین‌کننده و نجات‌‌بخش بود. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها